Quantcast
Channel: جهان نيوز - آخرين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all 18782 articles
Browse latest View live

خطای محاسباتی در فهم جبهه حق

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس: دکتر فرزین جهان نبین در این باره افزود، اشتباه محاسباتی در فهم حق از جمله دغدغه های مهمی که در زندگی مومنانه همواره مطرح است این مساله است که مبادا فرد در تشخیص حق دچار اشتباه گردد.خداوند متعال  در قرآن کریم خسران آلودترین افراد را کسانی معرفی می نماید که در مسیر اشتباه اند اما گمان می کنند که در مسیر حق هستند.  قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا/الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا  امیرمومنان درباره خوارج که در فهم حق با نیت طلب حق دچار اشتباه محاسباتی شده بودند فرمودند که ” فَلَیسَ مَنْ طَلَبَ الحَقَّ فَاَخْطَـأَهُ کَمَنْ طَلَبَ الْباطِلَ فَأدْرَکَهُ؛کسى که طالب حق باشد و و دچار خطا شود، با کسى که جویاى باطل باشد و به آن دست یابد، یکسان نیست”اما بی شک به تعبیر حضرتشان این چنین افرادی از آنجا که آلت دست دسته دوم قرار می گیرند و به پیشبرد اهداف باطل خواهانه آنان کمک می کنند از بدترین مردمانند. از اینرو علی (ع) درباره آنان می فرماید: وقتی بخشی از حق را با بخشی از باطل مخلوط میکنند، نمیگذارند صِرف باطل و صریح باطل باشد؛ لذا افراد در تشخیص حق دچار اشتباه می شوند. “ثمّ أنْتمْ شرار النّاس، ومنْ رمى به الشّیْطان مرامیه، وضرب به تیهه؛همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهائی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده می‌کند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی می‌افکند.” مساله تشخیص حق آنگاه از پیچیدگی برخوردار می گردد که حق و باطل به وضوح و شفافیت پیش رو نباشد. علی (ع) در بیانی بلند و فاخر در این باره می فرمایند: “فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم یخف علی المرتادین و لو انّ الحقّ خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان فحینئذ یشتبه الحقّ علی اولیائه». حضرت بیان می دارند که اگر باطل و حق صریح و بی‌شائبه وسط میدان بیایند، اختلافی باقی نمیمانداما وقتی بخشی از حق را با بخشی از باطل مخلوط میکنند، نمیگذارند صِرف باطل و صریح باطل باشد؛ لذا افراد در تشخیص حق دچار اشتباه می شوند. با این مقدمه، این سوال مطرح می گردد که مهمترین راههای شناخت حق و مصادیق آن  از منظر نهج البلاغه چیست؟ در پاسخ به این سوال می توان حداقل به سه  راه مهم اشاره کرد: معیار قرار دادن حق و سنجش افراد بر اساس آن شخصی به نام حارث نزد امام علی(ع) (ع)آمد و گفت: آیا به من گمان می بری که می پندارم اصحاب جمل بر گمراهی بوده اند؟ علی (ع)فرمود: إنک لم تعرف الحق فتعرف اهله و لم تعرف الباطل فتعرف من اتاه( همان، حکمت 262) تو حق را نشناختی تا اهل آن را بشناسی، و باطل را نشناختی تا پیروان آن را بشناسی یا در تعبیر دیگری فرمودند: "انّ الحق لا یعرف بالرجال اعرف الحق تعرف اهله » همانا حق به شخصیتها شناخته نمی شود , خود حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی »( محمدی ری شهری , محمد , میزان الحکمه , قم, دار الحدیث , 1377, ج 3, ص 1238) همچنین فرمودند« ان دین الله لایعرف بالرجال بل بآیه الحق , فاعرف الحق تعرف اهله " " همانا دین خدا با موقعیت اشخاص شناخته نمی شود بلکه با معیار و نشانه حق شناخته می گردد، پس حق را بشناس تا اهلش را بشناسی "(همان) در این مسیر، فرد از مفهوم حق و باطل به مصداق آن پی می برد. * شناخت حق با ضد آن بر اساس قاعده  مشهور که «هر چیزی با ضد شناخته می شود،  شناخت حق و عمل به آن نیز با شناخت دوری کنندگان از آن امکان پذیر است. علی (ع) در این باره می فرمایند:  «از حق فرار نکنید، آن گونه که انسان سالم از «گر» و تندرست از بیمار فرار می کند. آگاه باشید! هیچ گاه راه حق را نخواهید شناخت، مگر کسانی که حق را ترک کرده اند، بشناسید." در این تعبیر، علی(ع) یکی از راههای شناخت حق را شناخت کسانی می دانند که حق را ترک کرده اند تا از باب قاعده مذکور، اهل حق نیز شناخته شوند. * نسبت یابی با شیطان یکی از مهمترین راهها در همین زمینه، نسبت این گروهها با شیطان که دشمن آشکار بشر است می باشد. علی(ع) در نهج البلاغه در تعبیری شگرف از معاویه با عنوان "خود شیطان" یاد می کنند و مردمان را از وی برحذر می دارند. با این تلقی از شیطان که در عرصه سیاسی و اجتماعی نمود پیدا می کند، باید دید که کدام گروهها به خواست شیطان نزدیک ترند و به هر میزان که نزدیک ترند به باطل نزدیک ترند و به هر میزان که از شیطان دورترند به حق، نزدیک ترند. علی(ع) در این باره می فرمایند: "صافوالشیطان بالمجاهده و اغلبوه بالمخالفه" با شیطان با مجاهدت و سخت کوشی مقابله کنید و وی را با مخالفت با او مغلوب کنید. ایشان در حکمت 289 در توصیف برادر دینی شان می فرمایند: "کان اذا بدهه امران ینظر ایهما اقرب الى الهوى فیخالفه" هرگاه دو کار برایش پیش می آمد- در یک دوراهی قرار می گرفت -  می دید کدام یک از آن ها به هوای نفس نزدیک تر است پس با آن مخالفت می کرد."

پنج کلمه اهل سلوک را بشناسیم

$
0
0
به گزارش  جهان به نقل از تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: برادر عزیزم! از ذائقه‌ات استفاده کن. از قلب و جان و روحت استفاده کن. از قرآن و کتاب خدا استفاده کن. بچش و بخر. خدا به تو ذائقه‌ای عطا کرده است که می‌توانی بفهمی. می دانم این کار را می‌کنید ولی بیش‌تر اهمیت بدهید. این تمام کار است. در دعا می‌گوییم: «الهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی بمحبتک و قلبی بمعرفتک و روحی بمشاهدتک و سری باستقلال اتصال حضرتک»(1) می‌دانم که عمل می‌کنی و مواظب هستی و زبانت عوضی نگوید، حرف بیجا نزنی. می‌گوییم: خدایا ظاهر مرا به اطاعت خودت و باطنم را به محبت خودت و قلبم را به معرفت و شناخت خودت و روحم را به مشاهده خودت منّور گردان. امیدوارم خدا آخر آن را هم نصیب کند که سرّ من به حضرت تو اتصال داشته باشد. سرّ می‌تواند هم مربوط به ظاهر باشد و هم مربوط به روح و باطن. ائمه(ع) پنج کلمه دعا فرموده‌اند. ببین چقدر قشنگ است! هر کدام دریای علم و حیات و عزّت است. اگر تمام کتاب‌های روی زمین را بخوانی همین پنج کلمه است. همه همین پنج کلمه را دارند تعریف می کنند. یا عبادت ظاهر را تعریف می‌کنند، یا باطن و محبت و ولایت را با قلب را به معرفت تحریض می‌کنند یا روح را به مشاهده یاد خدا و قیامت و معاد و یا این که می‌گویند: بیایید دسته جمعی رو به خدا برویم. یعنی سر به هستی اتصال پیدا کند. او که با ما هست ما بیاییم. تمام اهل سلوک منطقشان همین پنج کلمه است. می‌توان هر کدام را یک نفس برای انسان حساب کرد. بنابر این انسان پنج نفس دارد؛ ظاهر انسان، باطن انسان، قلب انسان، روح انسان و سر انسان. امیدوارم خداوند همه مملکتمان را، همه دوستان اهل بیت(ع) را در هر کجای زمین هستند، همه آنان را که دلشان می‌خواهد با خدای خودشان آشنا شوند، با خودش آشنا کند و همه را با لطف و عنایت و فضل و کرم خودش به مقاصدی که در این دعا ذکر شد برساند. دعا کنید و از خدا بخواهید. اگر هم موفق هستید خوشا به حال شما. گوارایتان باد! بروید میان خلق و این پنج خصوصیت را نشان بدهید. به اهلش نشان بدهید. ائمه(ع) را نشان بدهید. یک روش اخلاقی که به اخلاق ائمه(ع) نزدیک است و از شما سر می‌زند نشان بدهید، به برادرانتان، به همسایه‌تان. فرمودند: ما را بنمایید! ما را نشان بدهید! زینت ما باشید! عیب ما نباشید! مستحب است کسی که قربانی می‌کند یک مقدار از گوشت قربانی را هم خودش بخورد. معلوم می‌شود چیزی هم‌گیر خودش می‌آید. پس خودت را برای خودت هم قربانی کرده‌ای. * منبع: 1- بحرالمعارف، ملا عبدالصمد همدانی، ص 309. کتاب طوبی محبت – ص 94 مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

نذر کردم سایه سرت بشوم

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، ریحانه ابوترابی متولد سال 1370 و ساکن شهر مقدس قم است. او که فارغ التحصیل رشته الهیات است، اصالتا یزدی و نوه آیت الله میرزا حسن ابوترابی است. ایت الله یزدی از عالمان برجسته و مبارزان انقلابی بوده است که اوایل امسال، دار فانی را وداع گفت. او در خانواده‌ای انقلابی و مذهبی رشده کرده، در کنار فعالیت‌های فرهنگی همچون تصویرگری، شعر هم می‌سراید. شعرهایی که جنس آن‌ها دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است. ابوترابی درباره شعری که در ارتباط با مدافعان حرم سروده و ماه گذشته در کنگره اشراق از آن تقدیر شده بود، گفت: خیلی از جوانان نسل دهه 70 و یا حتی دهه60 تصویری از جنگ در خاطرشان ندارند و شاید فقط عکس پیکر شهدا یا استخوان‌های آن‌ها را دیده باشند. با خود خیلی فکر کردم یک زن، اگر بخواهد مانند حماسه زمان جنگ، همسر یا فرزند خود را به جبهه بفرستد، در حال حاضر چطور می‌تواند این کار را انجام دهد و او را برای دفاع بفرستد که در تصورات خودم، فکر کردم فرزندی دارم و این شعر را سرودم. این شاعر جوان، گفت: والدین ما، فرزندانشان را با حب و عشق به اهل بیت و امام حسین(ع) بزرگ کرده‌اند. در ابتدا، نذر می‌کنند که فرزندشان به دنیا بیاید و زمانی که بچه به 6 ماهگی می‌رسد او را به حضرت علی اصغر(ع) نسبت می‌دهند و مادر او را با اشک و حزن، شیر می‌دهد. کودکی و نوجوانی بچه در هیئت می‌گذرد و وقتی به سن جوانی رسید، به یاد حضرت علی اکبر(ع) می‌افتند. طبق روند عاشورا بچه‌ها را بزرگ می‌کنیم و آن چیزی که می‌بینیم، این است که وقتی فرزند به سن جوانی می‌رسد، مادر یا همسر از او دل می‌کند و او را برای دفاع از حرم می‌فرستد که آن را از نظر عاطفی در این شعر نشان داده‌ام. ابوترابی با بیان این که تنها چیزی که می‌خواستم را گرفتم و آن، این بود که این شعر، دخترهای هم سن و سال خودم را برانگیخته کرد، تصریح کرد: از این نظر که شعر یک عرصه عاطفی است، آن را برای پرورش همچین روحیه‌ای در زن‌ها و همچنین در مردهای جوان مناسب می‌دانم. * متن سروده ریحانه ابوترابی در ادامه می‌آید: نذر کردم سایه سرت بشوم شوق بر دیده ی ترت بشوم نذر کردم که مادرت بشوم نذرها کردم و شدی پسرم تاکه چشمت به روی ما وا شد سر بوسیدن تو دعوا شد پدرت با غرور، بابا شد خواستم تا به آسمان بپرم ... وقت شش ماهگیت خندیدم از گلویت ستاره می‌چیدم تا علی اصغرم شدی دیدم ... چقدر تیر می‌کشد جگرم می‌شدی در گذار ثانیه‌ها نوجوان پا به پای مرثیه‌ها قاسم خوش صدای تعزیه‌ها فکرها می‌دوید توی سرم... آب زمزم تو را خوراندم تا پای روضه تو را نشاندم تا وان یکاد الذین خواندم تا ... روزگاری ثمر دهد ثمرم راه رفتی تو در برابر من ... شانه‌ات می‌رسید تا سر من ... قد کشیده علی اکبر من خوب شد، می‌شوی دگر سپرم تا که دیدم جوانی و شادی رفته بودم به فکر دامادی گفتم اما به خنده افتادی از نگاهت نشد که بو ببرم... باز گرم بگو بخند شدی روی زانو کمی بلند شدی با ظرافت گلایه مند شدی : "مگر از نذرهات بی‌خبرم ؟" لرزه بر استکان من افتاد سوز بر استخوان من افتاد خنده‌ها از دهان من افتاد آمد انگار خم شود کمرم فکر کردم چرا تو را دارم یادم آمد که نذرها دارم برو مادر..برو هوادارم ... برو بین مدافعان حرم ...

نظر آیت الله قاضی در‌باره شعری از سعدی

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مرحوم آیت الله العظمی سید علی آقا قاضی می‌فرموده است: سعدی مردی حکیم و دانشمند بوده است و در اشعار آن بویی از عرفان به مشام نمی‌‌رسد؛ وَمِمّالم یُذکرِ اسمُ اللهِ علیهِ است؛ فقط یک غزل او شیرین و آبدار است؛ آنجا که گفته است: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل آنچه در سر سویدای بنی آدم ازوست به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست زخم خونینم اگر به نشود به باشد خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست سعدیا گر بکند سیل فنا خانه دل دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست * منبع : کتاب اسوه عارفان – ص 79  

محل خاکسپاری یادگار پیامبر(ص) کجاست؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، به‌ علت دفن پنهانی حضرت فاطمه(س) درباره محل تدفین ایشان بین مورخان و راویان اختلاف‌نظر وجود دارد، آیت‌الله محمدعلی جاودان در مقاله‌ای در دانشنامه فاطمی به تبیین این مسأله می‌پردازد. -خانه حضرت زهرا (س)   اولین احتمال درباره مدفن فاطمه(س)، خانه خود آن حضرت است. خانه حضرت در همسایگی خانه پیامبر(ص) در کنار مسجد پیامبر(ص) قرار داشت که با توسعه مسجدالنبی(ص) در زمان عمر بن‌ عبدالعزیز (خلیفه اموی)، در داخل مسجد قرار گرفت. مفید، طبری امامی و فتال نیشابوری نیز روایاتی قریب به همین مضمون نقل کرده‌اند. شیخ صدوق و ابن‌ طاووس نیز این قول را صحیح دانسته‌اند. اسناد دفن حضرت فاطمه(س) در خانه خود معتبر است و بزرگان به صحت و شهرت آن گواهی داده‌اند. از امام صادق(ع) نقل شده است که فاطمه(س) در خانه‌اش دفن شد که بعدها بنی‌امیه (عمر بن‌ عبدالعزیز) مسجد را توسعه دادند و آن را جزو مسجد کردند برخی گزارش‌های تاریخی و روایات نیز مؤید آن‌ هستند، مانند روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است و طبق آن، علی(ع)، فاطمه(س) را شبانه در منزل خودش که بعدها جزو مسجد شد، دفن کرد. در روایت دیگری، از امام صادق(ع) نقل شده است که فاطمه(س) در خانه‌اش دفن شد که بعدها بنی‌امیه (عمر بن‌ عبدالعزیز) مسجد را توسعه دادند و آن را جزو مسجد کردند. مشابه این فرمایش امام صادق(ع)، از امام رضا(ع) روایتی در مآخذ معتبر شیعی آمده است. علاوه‌ بر این، امام رضا(ع) به بزنطی که از مدفن حضرت فاطمه(س) سؤال کرده بود،‌ با استناد به حدیثی از امام صادق(ع) پاسخ داد که فاطمه(س) در خانه خود دفن شده است. شواهد دیگری نیز وجود دارد، از جمله سخنان امیرالمؤمنین(ع) در هنگام دفن همسرش، خطاب به پیامبر(ص)، که سلام بر تو ای رسول خدا(ص) از طرف من و از طرف دخترت که در همسایگی و جوار تو فرود آمده است، در روایتی که کلینی از امام حسین(ع) نقل کرده، تصریح شده است که امیرالمؤمنین(ع) گفت: سلام بر تو باد ای رسول خدا(ص)، از جانب من و از جانب دخترت که به زیارت تو آمده و در بقعه تو در خاک آرمیده است. با توجه به روایات مذکور حضرت فاطمه(س) بر پنهان ماندن مراسم نماز و خاکسپاری خویش، این احتمال قوی‌تر است، زیرا بقیع و محدوده روضه در آن زمان، در معرض تعرض بودند، به‌ طوری‌ که صاحبان قدرت می‌خواستند قبرهای احتمالی را نبش کنند تا جسد دختر پیامبر(ص) را بیابند و بر آن نماز بخوانند و او را زیارت کنند. ابن‌ شهر آشوب و اربلی نیز مدفن فاطمه(س) را خانه‌اش دانسته‌اند. اما آنچه مسلم است این است که خاکسپاری، مخفیانه صورت گرفته است و محل دقیق قبر ایشان مشخص نیست. فقط می‌توان گفت که احتمال خاکسپاری حضرت(س) در خانه‌اش، از دو احتمال دیگر قوت بیشتری دارد. -بقیع بقیع زمینی بزرگ در مشرق مدینه بود که از مغرب به خانه‌های مدینه و از مشرق به نخلستانی منتهی می‌شد. با افزایش جمعیت مدینه، خانه‌های مسلمانان تا مرز، بقیع پیش رفتند. برخی معتقدند که حضرت فاطمه(س) در بقیع دفن شده است. برخی راویان و مورخان، محل دفن حضرت(س) را خانه عقیل‌ بن‌ ابیطالب دانسته‌اند که در کنار بقیع قرار داشت، قبر فاطمه بنت‌اسد نیز در آنجاست، در روایاتی نیز آمده که امام حسن(ع) در کنار مادرش در بقیع دفن شده است. ابن‌شبه نمیری قدیم‌ترین مورخ مدینه نقل کرده که عباس‌ بن عبدالمطلب در کنار قبر فاطمه بنت‌اسد و در ابتدای مقابر بنی‌هاشم در خانه عقیل دفن شده است. این مطلب را دیگر مورخان مدینه نیز نوشته‌اند. ظاهراً خانه عقیل با دفن فاطمه بنت‌ اسد، رفته‌ رفته مقبره خاص بنی‌هاشم شده است و بعد از خاکسپاری عباس، این بزرگان در آنجا دفن شده‌اند. امام حسن(ع) مجتبی، به احتمالی خود عقیل، عبدالله‌ بن‌ جعفر بن‌ ابیطالب، امام زین‌العابدین(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، اما در منابع اهل سنت روایاتی نقل شده که بنا بر آن‌ها، مدفن فاطمه بنت‌اسد، همان قبر گمشده دختر پیامبر است؛ اما این روایات، به سبب مشکلات سندی محتوایی، در خور اعتماد نیستند. روایت اول که اهل سنت به آن استناد کرده‌اند، روایت عبدالله‌ بن‌ جعفر از عبدالله بن‌حسن است، وی از اباهاشم نقل کرده که شنیده است حضرت فاطمه(س) را در خانه عقیل به خاک سپرده‌اند. جمعی از علمای رجال، به این روایت اشکال سندی گرفته‌اند، زیرا عبدالله‌ بن‌ جعفر (اولین ناقل این روایت) شناخته‌ شده نیست و در کتاب‌های رجالی شیعه و اهل سنت افراد متعددی با این نام وجود دارد که برخی از آنان موثق و برخی ضعیف‌اند و در خور اعتماد نیستند، روایت دوم مورد استناد اهل سنت، روایت محمد بن‌ عمر واقدی است که از عبدالرحمن‌ بن‌ ابی‌الموال نقل کرده که قبر حضرت فاطمه(س) در گوشه خانه عقیل است. عبدالرحمن‌ بن‌ ابی‌الموال(راوی اصلی این گزارش) در سال 173 هجرت، یعنی 162 سال پس از دفن دختر پیامبر(ص)، از دنیا رفته و شاهد عینی دفن حضرت نبوده است و از این‌ رو، قول او معتبر نیست. دیگر روایات را ابن‌ شبه نمیری نقل کرده که درباره دفن حضرت فاطمه(س) مفصل‌ترین اطلاعات را داده است. بیشتر روایات وی، به نقل از ابوغسان محمد بن‌ یحیی است که به‌ نوعی همه آن‌ها درباره دفن حضرت(س) در بقیع است. ابن‌ شبه نمیری از محمد بن‌ یحیی و او از قول عکرمه‌ بن‌ مصعب عبدری، روایت نموده است که حسن‌ بن‌ علی(ع) مردم را از گوشه یمانی خانه عقیل که به‌ سوی بقیع باز می‌شد، دور می‌ساخت. این خبر از محمد بن‌ علی‌ بن‌ عمر بن علی‌ بن‌حسین(ع) و با یک واسطه از عکرمه‌ بن‌ مصعب عبدری نقل شده که عکرمه مجهول است. لذا، این خبر مورد اعتماد نیست، افزون بر این، دور ساختن مردم از گوشه یمانی خانه عقیل، دلیلی بر دفن حضرت فاطمه(س) در آن قسمت نیست و بر فرض اینکه دور ساختن مردم به سبب احترام به بزرگی باشد که در آنجا دفن شده است، باز نمی‌توان ادعای دفن شدن حضرت فاطمه(س) را در آنجا پذیرفت، زیرا احتمال دارد امام حسن(ع) برای احترام به مادربزرگ گرامی‌اش این کار را کرده باشد. ابن‌شبه نمیری از محمد بن‌ علی‌ بن‌ عمر بن‌ علی‌ بن‌ حسین(ع) نقل کرده است که قبر فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) در گوشه خانه عقیل قرار دارد که در آن به‌ سوی بقیع باز می‌شود. راوی این خبر، محمد بن‌ علی‌ بن‌ عمر، هم در رجال شیعه، هم در رجال اهل سنت مجهول است. مدرک مطمئنی درباره خاکسپاری حضرت فاطمه(س) در بقیع موجود نیست ابن‌ شبه نمیری در نقلی دیگر از فضل‌ بن‌ ابی‌رافع، ادعا کرده است که قبر فاطمه(س) در برابر کوچه نُبَیه قرار دارد که به گوشه خانه عقیل نزدیک‌تر است. ناقلان این خبر، حسن‌ بن‌ مَنبُوذ و فضل‌ بن‌ ابی‌رافع‌ هستند که نام و نشانی در کتاب‌های رجال ندارند. پس، این روایات نیز معتبر نیستند. این خبر احتمالاً بر این دلالت می‌کند که قبر دختر پیامبر(ص) در بیرون خانه عقیل قرار دارد. بنابراین، از حیث معنا و مفهوم با دو نقل مذکور منافات دارد. ابن‌ شبه نمیری در گزارش چهارم، از غسان‌ بن‌ معاویه نقل کرده که او از عمر بن‌ علی‌ بن‌ حسین(ع) شنیده قبر فاطمه(س) در برابر کوچه‌ای است که در کنار شخصیتی شناخته‌ شده و مقبول دارد، اما غسان‌ بن‌ معاویه (واسطه نقل) ناشناخته و مجهول است. در نتیجه، روایت ضعیف است و درخور اعتماد نیست. ابن‌ شبه نمیری در پنجمین گزارش خود،‌ از عبدالله‌ بن‌ عمر بن‌ عبدالله نقل کرده که قبر دختر پیامبر(ص) در مقابل خانه عقیل و در کنار خانه نُبَیه است، عبدالله‌ بن‌ عمر بن‌ عبدالله نیز در کتاب‌های رجال هیچ نام و نشانی ندارد. دلیل دیگر برای دفن حضرت فاطمه(س) در بقیع روایاتی است که طبق آنها، امام حسن(ع) وصیت کرده است، در کنار مادرش دفن شود و به وصیت او، عمل شده است. بنابر روایتی از ابن‌ عباس، امام حسن(ع) در کنار مادرش دفن شد، این روایت سه سند دارد که بر آن‌ها اشکالات متعددی وارد شده است: در صدر هر سه سند، نام مزاحم‌ بن‌ عبدالوارث آمده که مجهول است و در رجال شیعه و اهل سنت از او نامی نیست. اشکال دیگر آنکه مفید و ابن‌ شهر‌ آشوب دو روایت دیگر از ابن‌ عباس نقل کرده‌اند که با این روایت معارض است. بر اساس معیارهای تعارض، روایت شیخ طوسی به دلیل موافقت با نظر عامه، طرح و رد می‌شود و اگر گزارش برخی از مورخان پذیرفته شود که ابن‌عباس هنگام وفات امام حسن مجتبی(ع)، در کنار معاویه بوده است، هر دو روایت به مشکل بر می‌خورند. علاوه‌ بر این، برخی این نقل را نپذیرفته و بر آن‌اند که حضرت(س) در خانه خود یا روضه پیامبر(ص) دفن شده است. در منابع اهل سنت نیز ابن‌شبه نمیری نقل کرده است که امام حسین(ع) در وصیت خود فرمود: «مرا در کنار مادرم فاطمه(س) دفن کنید»، سند این روایت مشکل دارد، زیرا راوی آن، عبیدالله‌ بن‌ علی‌ بن‌ ابی‌رافع است که اخبار وی قابل احتجاج نیست. مورخان پیرو ابن‌ شبه نمیری، مانند ابن‌ نجار بغدادی و سمهودی، همین روایت را از او نقل کرده‌اند و گزارش تازه‌ای ندارند. بلاذری از هشام‌ بن عروه، و او از پدرش نقل کرده است که امام حسن(ع) در حال احتضار فرمود: «اگر از دفن من در کنار قبر پیامبر(ص) هراس دارید، مرا در کنار قبر مادرم دفن کنید». چون خاندان زبیر و پسران او به دشمنی با اهل‌ بیت(ع) و جعل احادیث درباره آنان مشهور هستند، روایات نقل‌ شده از آنان در مورد خاندان پیامبر(ص) درخور اعتماد نیستند. نظیر این نقل را ابوالفرج اصفهانی آورده است که در صدر سند آن احمد بن‌ سعید قرار دارد که مجهول است. همچنین به این سبب که همه از طبقه دهم و یازدهم‌اند که در نیمه اول قرن سوم یا اوایل نیمه دوم (حداکثر 253ق) درگذشته‌اند و چون ابوالفرج در سال 248 هجرت به دنیا آمده و هنگام مرگ آخرین اشخاص آن طبقات، حداکثر پنج سال داشته است، نمی‌تواند در سلسله نقل روایت قرار بگیرد. بدین ترتیب، مدرک مطمئنی درباره خاکسپاری حضرت فاطمه(س) در بقیع موجود نیست. امیرالمؤمنین(ع) در همان شب شهادت و دفن حضرت فاطمه(س)، چندین صورت قبر در بقیع ساخت تا قبر ناشناخته بماند افزون بر این، در این روایات کلمه اُم (مادر) به‌کار رفته است که در زبان عربی به مادربزرگ هم اطلاق می‌شود و ممکن است در این روایات بر فاطمه بنت‌ اسد حمل شود که مادربزرگ امام حسن(ع) بوده است. این احتمال با روایات نیز تأیید می‌شود، زیرا طبق برخی روایات ـ که مفید و طبرسی و دیگران آن را پذیرفته‌اند ـ امام حسن(ع) به امام حسین(ع) وصیت کرد تا او را کنار قبر مادربزرگش، فاطمه بنت‌اسد دفن کند،افزون بر ضعف اسناد گزارش‌های تاریخی مذکور و اختلاف و تعارض آن‌ها از نظر معنا و مفهوم، شواهد و قراینی، مدفون بودن حضرت(س) را در خانه خویش تقویت می‌کند. امام حسن(ع) نیز پیش از شهادت به برادرش وصیت کرد جنازه‌ام را برای تجدید عهد، نزد قبر رسول خدا(ص) و سپس نزد مادرم و از آنجا به‌ سوی بقیع ببر و در آنجا دفن کن و با توجه به شواهد موجود، احتمال دفن حضرت فاطمه(س) در قبرستان بقیع ضعیف است، امیرالمؤمنین(ع) در همان شب شهادت و دفن حضرت فاطمه(س)، چندین صورت قبر در بقیع ساخت تا قبر ناشناخته بماند. مردم در آن روزگار، با توجه به این صورت‌های قبر، گمان نمی‌کردند قبر واقعی حضرت فاطمه(س) در جای دیگری باشد. بنابراین اگر از این صورت‌های قبر، نشان اندکی مانده باشد، دلیل کافی برای توجیه همه نقل‌های تاریخی مذکور است. علاوه‌ بر این، پنهانی بودن دفن دختر پیامبر(ص) از حقایق مشهور تاریخی است و فقط افراد انگشت‌شماری از نزدیکان خانه وحی، حاضر و ناظر دفن آن حضرت(س) بودند و مردم و حتی حاکمان آن روزگار نتوانستند حقیقت امر را فردای شب دفن و بعد از آن به‌ دست بیاورند. لذا پذیرفتنی نیست که جای قبر ایشان چنان فاش شده باشد که حتی اشخاص ناشناس مکان آن را تعیین کنند. همچنین جایگاه ویژه حضرت فاطمه(س) در میان مسلمانان و توجه خاص پیامبر(ص) به ایشان و اختلاف حضرت فاطمه(س) با دستگاه حکومت و در نهایت وصیت بر دفن شبانه و اصرار بر پنهان ماندن قبر ایشان، پیوسته حساسیت‌های زیاد و پرسش‌هایی را در اذهان مسلمانان برانگیخته که احتمال داشته است برای حکومت‌ها مشکلات سیاسی به وجود آورد. لذا این امور ممکن بود شایعه‌ها را به اوج برساند و برای حل قضیه و تعیین محل دفن، به جعل روایات فراوانی بینجامد. در عصر اموی جریان گسترده جعل حدیث شکل گرفت و بسیاری از رویدادهای پس از رحلت رسول خدا(ص) ـ مانند آخرین نماز قبل از وفات پیامبر(ص)، هجوم به خانه دختر پیامبر(ص) و نهان بودن قبر ایشان ـ تحریف یا از تاریخ حذف شد، موضوع مخفی بودن قبر نیز ـ که دلیلی آشکار بر نادرستی وضع موجود و ستمکاری کارگزاران آن روزگار بود ـ به‌ دست راویان و تاریخ‌نگاران حامی خلافت سپرده شد و آنان برای قبر دختر پیامبر(ص)، جایی مشخص کردند و انبوهی خبر و روایت ساختند. -روضه پیامبر(ص) احتمال دیگری که درباره مدفن حضرت فاطمه(س) وجود دارد، روضه نبوی است که از مشرق به خانه پیامبر(ص)، از مغرب به منبر و از جنوب به محراب ایشان محدود می‌شد و حد شمالی آن، بنا بر روایتی از امام صادق(ع)، چهارستون از منبر پیامبر(ص) فاصله داشت و پیامبر(ص) آن را باغی از باغ‌های بهشت معرفی کرده است. شیخ طوسی و طبرسی از جمله کسانی هستند که محل دفن حضرت فاطمه(س) را روضه پیامبر(ص) یا خانه خود حضرت فاطمه(س) دانسته‌اند. تنها مستند این قول، روایتی از امام صادق(ع) است که طبق آن، رسول خدا(ص) فرموده: «میان قبر و منبر من، باغی از باغ‌های بهشت است و منبر من بر سردری از درهای بهشت قرار دارد، زیرا قبر فاطمه(س) بین قبر او و منبرش قرار دارد و قبرش باغی از باغ‌های بهشت است»، این روایت اشکالات متعددی دارد، زیرا از سویی راوی دوم آن، علی‌ بن‌ حسین‌ سعد‌آبادی در منابع رجالی شیعه توثیق نشده است و مدحی ندارد و بنابراین، روایت ضعیف است، از سوی دیگر، آخرین راوی در سلسله سند این روایت، محمد بن‌ ابی‌عمیر، نام راوی قبل از خود را ذکر نکرده و لذا، روایت مرسل است. گرچه برخی از بزرگان گذشته، مرسلات ابن‌ ابی‌ عمیر را مانند احادیث مسند او به شمار آورده‌اند، اما برخی از محققان معاصر این مرسلات را بی‌اعتبار دانسته‌اند. علاوه‌ بر ضعف سند، متن روایت نیز تصحیف و کلمه‌ای جانشین کلمه اصلی شده، زیرا در مصادر درجه اول اهل سنت و شیعه از پیامبر(ص) نقل شده است که میان خانه من و منبرم، باغی از باغ‌های بهشت قرار دارد، اما در این روایت به‌ جای خانه، کلمه قبر آمده است. علاوه‌ بر اشکالات مذکور، این حدیث متعلق به زمان حیات پیامبر(ص) است و در آن زمان، قبر حضرت(س) برای مردم نامعلوم بوده است؛ لذا، نمی‌توان حد و مرز روضه را با آن مشخص کرد. همچنین در بخش دوم این روایت، سیاق کلام عوض شده و از متکلم به غایب تغییر یافته است و به نظر می‌رسد این کلام «زیرا قبر فاطمه(س) بین قبر او و منبرش قرار دارد»، از راوی بوده که نظر خود را، برای توجیه کرامت مذکور، برای روضه بیان کرده است. در این‌ صورت، این روایت به سبب احتمال آمیخته شدن کلام راوی با متن اصلی، مُدرَج محسوب می‌شود و اعتبار ندارد، البته این احتمال نیز وجود دارد که ادامه سخن به امام صادق(ع) منسوب باشد و ایشان پس از نقل سخن پیامبر(ص)، سخنی از خویش اضافه کرده باشد. در این‌ صورت، حدیث مذکور حجت است و اشکال مُدرَج بودن ساقط می‌شود، اما سایر اشکالات باقی می‌ماند.

سرودی که میلیون‌ها ایرانی آن را شنیدند

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، خبرنگار حوزه خاورمیانه روزنامه فیگاروی فرانسه که اخیراً برای تهیه گزارشی درباره وضعیت کشورمان پس از برجام به ایران سفر کرده بود، با محمدمهدی سیار شاعر کشورمان نیز گفتگوی انجام داده و از این شاعر درباره اشعارش و نیز رابطه ایران و آمریکا سوالاتی پرسیده است. ژرژ مالبرونو، خبرنگار فرانسوی در ابتدای گزارش خود به زندگی دکتر سیار پرداخته است و نوشته خود را چنین آغاز کرده است: «مهدی سیار در آخرین مجموعه شعر خود تنها یک شعر ضدآمریکایی دارد، اما همین شعر با توفیق فراوانی همراه بوده است.» اشاره این خبرنگار به شعر «مرگ بر مرگ» از مجموعه «رودخوانی» سروده این شاعر است که اخیراً در انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. روزنامه فیگارو در ادامه این مصاحبه که در محل موسسه «شهرستان ادب» انجام شده درباره سیار نوشته است: «این روشنفکر جوان 32 ساله که در دفتر خود نشسته است، -دفتری که به رنگ سیاه به نشانه ماه محرم، ماهی مقدس از نظر شیعیان، تزئین شده است-، می‌گوید «آهنگی که بر اساس این شعر ساخته شده است بارها از تلویزیون پخش شده و میلیون‌ها ایرانی آن را شنیده‌اند.» خبرنگار فیگارو در ادامه گزارش خود نوشته است: «این استاد دانشگاه امام صادق، همان بدبینی مشترک میان علاقه مندان جمهوری اسلامی نسبت به نزدیک شدن به آمریکا را از خود نشان می دهد، آمریکایی که شیطان بزرگ خوانده می شود و تهران توافقی تاریخی را با این کشور در ماه ژوئیه گذشته امضا کرده است.» این روزنامه فرانسوی به نقل از سیار افزوده است: «حکومت آمریکا حکومتی ذاتا امپریالیستی است.» به نوشته فیگارو، سیار درباره رابطه ایران و ایالات متحده معتقد است: «دولت آمریکا هیچ تغییری نکرده است، و رئیس جمهور روحانی بیش از حد خوش‌بین به نظر می‌رسد و راهی دشوار پیش رو دارد.»

حلقه وصل با موضوع ورزش و فرهنگ منتشر شد

$
0
0
به گزارش جهان، «ارزش در کنار ورزش»، «تربیت انقلابی نباید از ظرفیت‌های ورزش غفلت کند»، «ترکیبی زیبا از جنگ، مسجد، هیئت و ورزش»، «فقط تحرک جسمی و خوش‌گذرانی را از ورزش فهم کردیم!»، «25 سال نماز حاجت برای نشاندن لبخند بر لبان رهبر»، «با فهم معماری اسلامی، فاصله زیادی داریم»، «انتخابات آدم‌ها را لو می‌دهد» و «یک لقمه نان، یک برگ رای» از جمله عناوین مهم این شماره هستند. در ابتدای این شماره و در سرویس «آینه» می‌توانید در جریان اخبار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سراسر کشور قرار بگیرید. گزارشی از نشست مجموعه‌های برتر تربیت محور کشور نیز از دیگر مطالب این سرویس است. در سرویس اصلی ماهنامه حلقه وصل شماره 34 یعنی «حلقه اول» شما می‌توانید نظرات افراد سرشناسی را ملاحظه فرمایید که در کنار کارهای فرهنگی، انقلابی و در نهایت تشکیلاتی به فعالیت‌های ورزشی نیز به صورت حرفه‌ای پرداخته‌اند. افرادی از جمله حسین علی‌پور، سیدفرهاد قادریان، رقیه الله‌کرمی، ولی‌الله نادعلی، امیر جمشیدی، راضیه علمایی و علیرضا همتی‌زاده. همچنین معرفی و گزارش مفصل از استاد احمد علمایی و کانون ورزشی فرهنگی «رزم انتظاران» محتوای «سرحلقه» این سرویس را تشکیل می‌دهد. پرداختن به موضوع سبک زندگی و ارتباط آن با معماری، فهم معماری اسلامی و معرفی معماری بوشهر نیز سرویس سبک زندگی ماهنامه حلقه وصل یعنی «نَمط» را تشکیل می‌دهد. در نهایت هم با توجه به انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی، سرویس «خط ویژه» با ارائه نظرات کارشناسان عرصه فرهنگ به بررسی تفکیک کارهای فرهنگی تشکیلاتی از موضوعات سیاسی و بایدها ونبایدهای این عرصه پراخته است که خواندن آنها خالی از لطف نیست. نشریه حلقه وصل به مدیرمسئولی و سردبیری صادق یزدانی منتشر می‌شود. برای دریافت این نشریه با شماره تلفن 5و77655134 تماس بگیرید. همچنین برای اطلاع از آخرین خبرها و گزارش‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، می‌توانید از سایت Hvasl.ir  نیز استفاده کنید.

کوتاه‌ترین سوره و کوتاهی عمرت...

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، فریبا یوسفی، شاعر با فرا رسیدن ایام فاطمیه غزلی را منتشر کرد.   این غزل فاطمی در ادامه آمده است:   سخت است بخواهی بنویسی نتوانی   یا این که بدانی که از او هیچ ندانی   هر واژه که در ذهن بیاید نپذیری   دستت به قلم باشد و بی‌حرف بمانی   وقتی سخن از سلسلۀ نور و یقین است   حیف است که خاموش بمانند جهانی   ژرف است معانی تو، می‌ماند انسان   تا شرح کند این همه را با چه بیانی   کوتاه‌ترین سوره و کوتاهی عمرت   آیینۀ تسخیر زمان است به آنی   راه است که می‌ماند و نام است که مانده‌ست   حتی اگر از مدفن تو هیچ نشانی

کاش حاتمی‌کیا «بادیگارد» را به جشنواره نمی‌داد

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، در این مراسم که عصر امروز، در سالن ابوریحان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار شد از خانواده شهدای هسته‌ای شهریاری، احمدی روشن، علی‌محمدی و رضایی‌نژاد تقدیر به عمل آمد.   پرستویی در واکنش به وضعیت جشنواره فجر و اتفاقات پس از آن گفت: «حاتمی‌کیا دغدغه جشنواره نداشت. امثال محمود کلاری دیگر نیازی به تقدیر ندارند. هدف از جشنواره تشویق نیروهای جوان بود. «بادیگارد» نیازی به تقدیر جشنواره ندارد. تکلیف من از سال 48 مشخص بود و من جایزه نمی‌خواستم.»   بازیگر «امروز» تصریح کرد:«فیلم را برای منتقد نمی‌سازیم. من در کنار منتقد بزرگ شدم و عشق می‌کردم که به کیوسک بروم و ببینم منتقد درباره من چه گفته ولی امروز یک سری منتقدان خوب داریم؛ لیکن برخی رنگ باخته‌اند.»   وی در واکنش به مباحث چند منتقد تاکید کرد هدفش از بازیگری یافتن ابزاری بوده تا بتواند این درد را فریاد زند، آرام کند و نوازش کند. بازیگر «آژانس شیشه‌ای» افزود: «من هنرپیشه نیستم؛ بلکه سلاحی دارم به نام بازیگری.»   پرستویی با آرزوی اینکه کاش «بادیگارد» به جشنواره نمی رفت، خطاب به خانواده شهدا گفت: «شما نمی‌توانید این خانواده را نادیده بگیرید. من پیش از این در محضر شما نبودم ولی هرگاه از تلویزیون شما را می‌دیدم با خانواده‌ شهدای هسته‌ای اشک ریختم. جنگ تمام نشده است؛ مگر شهدای هسته‌ای نیستند. مردم ما هنوز بعد از سه دهه به آرامش نرسیده‌اند.»    پرویز پرستویی در میان تشویق دانشجویان از حاتمی‌کیا  برای ادای دین به فاطمه‌ها تشکر کرد و تاکید کرد پیش از فیلمبرداری دچار مشکلی شده و قصد انصراف از پروژه را داشته است؛ لذا حاتمی‌کیا به وی گفته است اگر مجبور هم شود روی ویلچر بنشیند باید در این نقش بازی کند.   محمود کلاری، فیلمبردار «بادیگارد» پس از تقدیر با بیان آنکه این مراسم نسبت به مراسم اخیر در پاریس فراموش‌ناشدنی است، گفت: «افتخار بزرگی است که در کنار همسران شهدای علم و دانش این سرزمین هستم.»   لشکری‌پور، مجری طرح بادیگارد با رساندن سلام حاتمی کیا به جمع دانشجویان، در جواب سخنان اخیر ایوبی گفت:«حاتمی‌کیا با فیلمش حرفش را زده است. حاتمی کیا در گفته‌هایش اعوجاج نداشته است؛ ولی شما در حیاط خلوت سیاسی از راست افراطی تا چپ افراطی اعوجاج داشته‌اید.»   معصومه کرمی، همسر شهید علی‌محمدی با بیان خاطره‌ای که در آن از وی پرسیده بودند برای یک فیلم با موضوع زندگی یکی از شهیدان هسته‌ای کدام بازیگر را پیشنهاد می‌دهید، با صراحت پاسخ داد از همان موقع نظرش پرویز پرستویی بوده است. وی پرستویی را چه از لحاظ منش و چه رفتار شبیه به مسعود خود دانست. وی با ابراز خوشحالی از ملاقات این بازیگر سینما با اشاره به صحنه نهایی فیلم گفت: «صحنه نهایی مرا به صحنه‌ واقعی خودمان انداخت که خودم بالای سر همسرم بودم. من از بازی مریلا زارعی در آن صحنه که چادرش را بر حیدر می‌اندازد لذت بردم و درک کردم. باید از این دست فیلم‌ها ساخته شود چرا که این موضوعات فراموش می‌شوند در حالی که عده‌ زیادی در کشور نقش محافظ دارند و جانشان همواره در خطر است.»   فاطمه بلوری، همسر شهید احمدی روشن با تاکید بر اینکه با توجه به شرایط موجود انتخاب این سوژه از طرف حاتمی‌کیا فوق‌العاده بوده است، گفت:«99 درصد از تماشاگران فیلم را از نظر فنی می‌پسندند. فیلم واقعی است و واقعاً اتفاق افتاده بود. نه یک بار بلکه چهار بار»   شهره پیرانی،‌ همسر شهید رضایی نژاد با بیان آنکه دغدغه‌اش همواره این بوده که اسم داریوش [رضایی نژاد] و همراهانش در طول تاریخ ماندگار شود خطاب به پرستویی گفت: «شما نقش شهید هسته‌ای را بازی نکردید؛ ولی نقش شما یک قشر از جامعه را زنده کرد.»   دکتر بهجت قاسمی، همسر شهید شهریاری با اشاره به اینکه وی در دانشگاه شهید بهشتی میزبان است، نه میهمان گفت:«باید احترام گذاشت به کسانی که نگاه سینمایی ما را زنده نگاه داشتند. اگر نگاهی پشت فیلم نباشد آن کارگردان و عوامل نمی‌توانند آن حس را منتقل کنند. من نسبت به فیلم نوستالژی داشتم. صحنه نهایی فیلم شبیه همان اتفاقی بود که برای ما افتاد. جایی که [حیدر] گفت راضیه سردمه سردم شد و در آن لحظه چند پتو به رویم انداختند.»

پرویزپرستویی:بازیگری سلاح من است

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، در این مراسم که عصر امروز، در سالن ابوریحان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار شد از خانواده شهدای هسته‌ای شهریاری، احمدی روشن، علی‌محمدی و رضایی‌نژاد تقدیر به عمل آمد.   پرستویی در واکنش به وضعیت جشنواره فجر و اتفاقات پس از آن گفت: «حاتمی‌کیا دغدغه جشنواره نداشت. امثال محمود کلاری دیگر نیازی به تقدیر ندارند. هدف از جشنواره تشویق نیروهای جوان بود. «بادیگارد» نیازی به تقدیر جشنواره ندارد. تکلیف من از سال 48 مشخص بود و من جایزه نمی‌خواستم.»   بازیگر «امروز» تصریح کرد:«فیلم را برای منتقد نمی‌سازیم. من در کنار منتقد بزرگ شدم و عشق می‌کردم که به کیوسک بروم و ببینم منتقد درباره من چه گفته ولی امروز یک سری منتقدان خوب داریم؛ لیکن برخی رنگ باخته‌اند.»   وی در واکنش به مباحث چند منتقد تاکید کرد هدفش از بازیگری یافتن ابزاری بوده تا بتواند این درد را فریاد زند، آرام کند و نوازش کند. بازیگر «آژانس شیشه‌ای» افزود: «من هنرپیشه نیستم؛ بلکه سلاحی دارم به نام بازیگری.»   پرستویی با آرزوی اینکه کاش «بادیگارد» به جشنواره نمی رفت، خطاب به خانواده شهدا گفت: «شما نمی‌توانید این خانواده را نادیده بگیرید. من پیش از این در محضر شما نبودم ولی هرگاه از تلویزیون شما را می‌دیدم با خانواده‌ شهدای هسته‌ای اشک ریختم. جنگ تمام نشده است؛ مگر شهدای هسته‌ای نیستند. مردم ما هنوز بعد از سه دهه به آرامش نرسیده‌اند.»    پرویز پرستویی در میان تشویق دانشجویان از حاتمی‌کیا  برای ادای دین به فاطمه‌ها تشکر کرد و تاکید کرد پیش از فیلمبرداری دچار مشکلی شده و قصد انصراف از پروژه را داشته است؛ لذا حاتمی‌کیا به وی گفته است اگر مجبور هم شود روی ویلچر بنشیند باید در این نقش بازی کند.   محمود کلاری، فیلمبردار «بادیگارد» پس از تقدیر با بیان آنکه این مراسم نسبت به مراسم اخیر در پاریس فراموش‌ناشدنی است، گفت: «افتخار بزرگی است که در کنار همسران شهدای علم و دانش این سرزمین هستم.»   لشکری‌پور، مجری طرح بادیگارد با رساندن سلام حاتمی کیا به جمع دانشجویان، در جواب سخنان اخیر ایوبی گفت:«حاتمی‌کیا با فیلمش حرفش را زده است. حاتمی کیا در گفته‌هایش اعوجاج نداشته است؛ ولی شما در حیاط خلوت سیاسی از راست افراطی تا چپ افراطی اعوجاج داشته‌اید.»   معصومه کرمی، همسر شهید علی‌محمدی با بیان خاطره‌ای که در آن از وی پرسیده بودند برای یک فیلم با موضوع زندگی یکی از شهیدان هسته‌ای کدام بازیگر را پیشنهاد می‌دهید، با صراحت پاسخ داد از همان موقع نظرش پرویز پرستویی بوده است. وی پرستویی را چه از لحاظ منش و چه رفتار شبیه به مسعود خود دانست. وی با ابراز خوشحالی از ملاقات این بازیگر سینما با اشاره به صحنه نهایی فیلم گفت: «صحنه نهایی مرا به صحنه‌ واقعی خودمان انداخت که خودم بالای سر همسرم بودم. من از بازی مریلا زارعی در آن صحنه که چادرش را بر حیدر می‌اندازد لذت بردم و درک کردم. باید از این دست فیلم‌ها ساخته شود چرا که این موضوعات فراموش می‌شوند در حالی که عده‌ زیادی در کشور نقش محافظ دارند و جانشان همواره در خطر است.»   فاطمه بلوری، همسر شهید احمدی روشن با تاکید بر اینکه با توجه به شرایط موجود انتخاب این سوژه از طرف حاتمی‌کیا فوق‌العاده بوده است، گفت:«99 درصد از تماشاگران فیلم را از نظر فنی می‌پسندند. فیلم واقعی است و واقعاً اتفاق افتاده بود. نه یک بار بلکه چهار بار»   شهره پیرانی،‌ همسر شهید رضایی نژاد با بیان آنکه دغدغه‌اش همواره این بوده که اسم داریوش [رضایی نژاد] و همراهانش در طول تاریخ ماندگار شود خطاب به پرستویی گفت: «شما نقش شهید هسته‌ای را بازی نکردید؛ ولی نقش شما یک قشر از جامعه را زنده کرد.»   دکتر بهجت قاسمی، همسر شهید شهریاری با اشاره به اینکه وی در دانشگاه شهید بهشتی میزبان است، نه میهمان گفت:«باید احترام گذاشت به کسانی که نگاه سینمایی ما را زنده نگاه داشتند. اگر نگاهی پشت فیلم نباشد آن کارگردان و عوامل نمی‌توانند آن حس را منتقل کنند. من نسبت به فیلم نوستالژی داشتم. صحنه نهایی فیلم شبیه همان اتفاقی بود که برای ما افتاد. جایی که [حیدر] گفت راضیه سردمه سردم شد و در آن لحظه چند پتو به رویم انداختند.»

حضرت زهرا(س) پرستار برزخی کیست؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس،‌ حضرت زهرا(س) نزد مسلمانان برترین و والامقام‌ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار است. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این دسته از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما مضمونی واحد دارند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: «فاطمه سرور زنان جهانیان است». اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی شده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی بوده و از زنان برتر جهان معرفی شده است، اما ایشان برگزیده‌ زنان عصر خویش بوده است در حالی که علوّ مقام حضرت زهرا (س) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نیست و در تمامی اعصار جریان دارد. آنچه در ادامه می‌خوانیم به بررسی و تبیین فرموده حضرت رسول(ص) مبنی بر «سیدة النساء العالمین» می‌پردازد که برگرفته از کتاب «دانشنامه فاطمی» تألیف آیت‌الله علی‌اکبر رشاد انتخاب شده است. «آخرت» در مقابل «دنیا»، مؤنث آخر در مقابل اول و به معنای پایان و پسین است و به عوالم پس از مرگ اطلاق می‌شود و بیش‌تر به معنای جهان ابدی است که با معاد شروع و به بهشت و دوزخ ختم می‌شود. همه فرق اسلامی، بلکه همه ادیان الهی، درباره اصل وقوع معاد و وجود جهان پس از دنیا اتفاق‌نظر دارند، گرچه درباره چگونگی وقوع آن، به‌ویژه در چگونه زنده شدن انسان‌ها، اختلاف‌نظر هست. طبق باورهای اسلامی، انسان‌ها پس از مرگ، مدتی در عالم برزخ می‌مانند تا قیامت و حسابرسی فرا برسد و هرکس، بنا بر کارنامه‌اش، به بهشت یا جهنم برده شود تا در آن حیات ابدی یابد. هرچند پس از مردن، ارتباط انسان به‌طور کامل از جهان مادی قطع نمی‌شود و گاه از دنیا باخبر می‌شود یا در دنیای زندگان حضور می‌یابد. بر اساس برخی احادیث، پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) در عالم برزخ مقامی ویژه و بر احوال دنیا اشراف دارند و در روز قیامت نیز به شیعیان خود توجه خاص می‌کنند. حضرت فاطمه(س) در برزخ: درباره زندگی برخی حضرت فاطمه(س)، روایات بسیاری وارد شده که حاکی از شأن و جایگاه ایشان در برزخ است: هم‌جواری با پیامبر(ص): از طریق شیعه و اهل سنت، چندین روایت نقل شده که برخی از آنها دارای سندهای متعدد است و طبق آنها، فاطمه کمی پیش از رحلت پیامبر(ص) در کنار بستر ایشان بی‌تابی می‌کرد و پیامبر(ص) به وی مژده داد که تو اولین نفر از اهل‌بیت(ع) من هستی که به من ملحق خواهی شد. آگاهی از حال زندگان: طبق باورهای دینی، پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) و حتی اولیای خدا، در عالم برزخ از احوال زندگان آگاهی دارند. از آیه 169 و 170 سوره آل‌عمران برمی‌آید که شهیدان راه خدا، پس از قطع زندگی جسمانی، از حیاتی دیگر در منزلی عالی‌تر برخوردارند و از وضع نیکوی مؤمنان دنیا آگاه‌اند. شیخ مفید نیز، به استناد همین آیات، معتقد است بعد از وفات رسول خدا(ص) و امامان(ع)، چیزی از احوال شیعیانشان در دنیا بر ایشان مخفی نمی‌ماند، زیر خداوند پی‌درپی آنان را از احوال شیعیان آگاه می‌سازد. آنان صدای کسانی را که در مشاهد گرامی‌شان یا از راه دور با ایشان مناجات می‌کنند، می‌شنوند و این توانایی به‌واسطه حقیقتی لطیف و غیبی از جانب خداوند است. شیخ مفید به حدیثی از رسول خدا(ص) استشهاد کرده است که هر کس کنار قبر پیامبر(ص) بر ایشان سلام کند، حضرت(ص) سلام او را می‌شنود. حتی کسانی که از راه دور بر پیامبر(ص) سلام می‌کنند، سلامشان به ایشان ابلاغ می‌شود. وی در روایتی دیگر یادآور شده است که پیامبر(ص) خدا پس از رحلت درودهایی را که نثارش می‌شود، می‌شنود که نشان‌دهنده حیات رسول خدا(ص) نزد خدای تعالی است. ائمه هدی(ع) نیز سلام سلام‌کنندگان از نزدیک را می‌شنوند و سلام‌های از دور به ایشان ابلاغ می‌شود. حضرت فاطمه(س)، چه در زمان حیات آنان چه بعد از وفاتشان، موجب واجب شدن بهشت بر انسان می‌شود. بر این اساس، علما زیارت حضرت فاطمه(س) را همچون دیگر معصومان پس از شهادت ایشان و سلام بر ایشان و توسل به ایشان را مستحب می‌دانند و بر آن‌اند که ایشان از آن آگاه می‌شوند. یکی از موضوعاتی که بر حیات برزخی حضرت فاطمه و اشراف ایشان بر وقایع دنیا دلالت می‌کند، عنایت ایشان به زائران امام حسین(ع) نظر دارد، نزد آنان حاضر می‌شود و برای ایشان دعا و طلب آمرزی می‌کند. حضور بر بالین محتضر: بسیاری از روایات، گویای این حقیقت است که حضرت فاطمه(س)، به همراه پدر و همسر و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و فرشتگان مقرب، بر بالین مؤمنان محتضر، حاضر می‌شود و مؤمنان نیز به‌محض آنکه حجاب دنیا از جلوی چشمانشان کنار می‌رود، آنان را بر بالین خود حاضر می‌یابند و غرق سرور می‌شوند. از برخی روایات نیز برمی‌آید که این دیدار تنها مخصوص مؤمنان نیست، بلکه همه انسان‌ها چنین تجربه‌ای را در لحظه مرگ خواهند داشت، اما با توجه به ایمان و عملکردشان در دنیا، نتایج مختلفی از این دیدار نصیب آنان می‌شود؛ به‌گونه‌ای که براثر این دیدار، در چشمشان احساس خنگی یا داغی یا سوزش می‌کنند. سرپرستی اطفال مؤمنان: یکی از شئونی که در اخبار به حضرت فاطمه(س) نسبت داده شده و بیانگر گستردگی سایه محبت ایشان به شیعیان خویش است، سرپرستی و تربیت اطفال متوفای مؤمنان شیعه در عالم برزخ است. آیه 21 سوره مبارکه «طور» بیانگر این است که فرزندان مؤمنان که در ایمان از پدر و مادر خویش پیروی کرده‌اند، به آنان خواهند پیوست. روایاتی که در ذیل این آیه آمده است، نشان می‌دهد خداوند متعال، برای خوشحال کردن مؤمنانی که کودکان خود را از دست می‌دهند، آن کودکان را بدون آزمایش به والدین مؤمن‌شان ملحق می‌سازند، اما در مورد دیگر اطفال، آنان را در عرصه قیامت آزمایش می‌کند و تنها در صورت توفیق در امتحان، وارد بهشت می‌گرداند. بر اساس نقل شیخ صدوق از امام صادق(ع) هنگامی‌که کودکی از مؤمنان از دنیا می‌رود، اگر پدر یا مادر یا مؤمنی از خویشاوندانش مرده باشد، او را برای پرستاری به وی می‌سپارند. در غیراین‌صورت، تا زمانی که پدر یا مادر یا یکی از خویشاوندان مؤمنش به او ملحق شود، حضرت فاطمه از او پرستاری می‌کند. عبور از پل صراط: محدثان و متکلمان مسلمان با استناد به احادیث، یکی از مراحل بسیار حساس آخرت را عبور از پل صراط دانسته‌اند. «صراط»، پلی است بر روی جهنم که تا کسی از آن نگذرد وارد بهشت نمی‌شود. بر اساس احادیث، صراط از مو باریک‌تر، از شمشیر برنده‌تر و از آتش داغ‌تر است؛ مؤمنان خالص به سرعت و بدون ترس از آن عبور می‌کنند اما برخی با دشواری و نگرانی از آن می‌گذرند. گروهی نیز از روی آن به جهنم سقوط می‌کنند. به گفته برخی از صاحب‌نظران، صراط مثال و تجسم گذرگاهی است که در دنیا وجود دارد و نتیجه عبور از آن، عبور آسان از صراط در آخرت است. این گذرگاه دنیوی همان دین حق، راه ولایت و پیروی از امیرمؤمنان و دیگر معصومان علیهم‌السلام است که عدول از آن باعث لغزیدن و سقوط در جهنم می‌شود. بنابر تصریح روایات، حضرت زهرا (س) به همراه شیعیان و محبان خود به سرعت از پل صراط عبور می‌کند و کنار بهشت قرار می‌گیرد. شفاعت در حق محبان: به باور شیعه در عرصه قیامت، شفاعت اتفاق می‌افتد. شفاعت در نظر شیعه، وساطت برای آمرزش گناهان کسانی است که ارکان دین و ایمانشان کامل است و با خدا و اولیای او که واسطه فیض هستند ارتباط شایسته‌ای دارند. به باور شیعیان کسانی حق شفاعت دارند که در ذات، قول و فعل شایستگی داشته و مورد رضایت الهی باشند. از مهمترین این اشخاص اهل بیت عصمت و طهارت از جمله حضرت زهرا (س) که بنابر حدیثی از پیامبر اکرم (ص) دارای مقام محمود نزد خداوند است و برای محبان و شیعیانش شفاعت می‌کند.

اشراف ائمه بر اعمال بندگان چگونه است؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: گویا بنا بر این است که در عمل، خدا نادیده گرفته شود، با این که در روایت «کافی» دارد که: «در هر شهری عمودی از نور است که امام(ع) اعمال بندگان را در آن می‌بیند، و یا ملکی برای او خبر می‌آورد.» هم چنین «روح القدس» موید او و با او است، غیر از آن روحی که هر سال یک‌بار در شب قدر بر او نازل می‌شود.(1) بنابراین، اگر مثلا پرده‌ای هم دور عمل خود بکشیم، فایده ندارد و دید امام(ع) نافذتر است و در برابر چشمان وقاع بین او(ع) مانع و حایل ایجاد نمی کند. هم چنین در روایت امام(ع) مقابله و محاذات(2) شرط نیست، بلکه هر جا که نشسته، بر ارضین سقلی و سماوات سبع و مافیهن و ما بینهن اشراف دارد. خداوند متعال می‌فرماید: (وَ ءَاتینهُ الحُکُمَ صبیا ) در حال کودکی، حکم را به او عطا کردیم. و نیز می‌فرماید: (قال انی عبدالله ءَاتنی الکتب و جعلنی نبیا)(3) گفت من بنده خدایم، خداوند به من کتاب عطا کرده و پیامبر قرار داده است. اگر مساله‌ امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می‌رود؛ زیرا چه آیتی بالاتر از امام(ع)؟! امام آیینه‌ای است که حقیقت تمام عالم را نشان می‌دهد؟ 1-ر.ک: اصول کافی، ج1، ص 398؛ بحارالانوار، ج25، ص 47. 2-هم سویی. 3-سوره مریم،‌آیه 30. کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 40

خدا می گوید؛ خودت حساب کن!!

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: مومن باید زبانش را حفظ کند کاری از زبان بر نمی‌آید؛ یا می‌گوید؛ دیدم یا می‌گوید؛ شنیدم. خودش کاره‌ای نیست. در روز قیامت از چشم و گوش و قلب حساب می‌کشند؛ «ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا»(1) از زبان چیزی نمی‌پرسند، بلکه برای زبان مراقب گذارده‌اند. هر چه بگوید می نویسند؛ «ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید»(2) فقط می‌نویسند. همین قدر که خودت حاضر بشوی برای حساب پس دادن، خداوند خیلی زود به حساب می‌رسد؛ «اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا»(3) وقتی احضار شوی برای حساب اصلا می‌گوید: من به حساب نمی‌رسم، خودت صورت حساب را بیاور. خودت بخوان «کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا» آدم زنده می‌شود. اگر انسان نزدیک کسی کار کرده باشد و به او پولی برای خرید داده باشند، وقتی به او بگویند خودت حساب کن؛ اگر پولی زیاد آمده است بگذارد و اگر کم آمده است بردار، انسان زنده می‌شود. پیش خود می‌گوید: چقدر مرا امین می‌داند! اولین کاری که می‌کند به پدر و مادر و رفقایش می‌گوید: امروز استادم با من این طور رفتار کرد. از این برخورد خیلی سرافراز و زنده می‌شود. قرآن می‌گوید: «اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا». ببین خدا چه منت بزرگی سر مومنین گذارده است. مومنین رفتند حساب پس بدهند. می‌گوید: همین که شب و نصف شب نشستی و بین خود و خدای خودت حساب کردی کافی است. دیگر حساب نداری، هیچ‌کس از تو حساب نخواهد کشید. گفتید: خدایا، این حسابم و این هم خودم. می گوید: همین کافی است. وقتی حُر خواست وارد این حساب‌ها شود، حضرت نگذاشت وارد حساب شود؛ فرمود «ارفع راسک یا حر» سرت را بلند کن ای حر! سرش را بلند کرد. تمام شد. فقط جمال آقا را در مقابلش مشاهده کرد. آن را هم طاقت نداشت؛ چون اول کار بود. گفت: اذن بده به جهاد بروم. حضرت فرمود: قدری بنشین! حضرت او را قدری نشاند؛ قشنگ و آرام. خوشا به حالش! الان هم پهلوی حضرت نشسته است. اما آن وقت خیلی شیرین بود، تماشا داشت. همه چیزش را داد. غلام و پسرش نیز همراه او بودند. هر سه در مقابل حضرت نشسته بودند. چقدر خوب است که انسان معصیت کار یک آن در مقابل آقای خودش بنشیند. تماشا دارد، آن جا دیگر بهشت است. 1- سوره اسرا، آیه 36 2- سوره ق، آیه 18. کتاب طوبی محبت – ص 96 مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

شهیدی که رد داعش را با گوگل می زد

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، شهید محمودرضا بیضائی، متولد 18 آذر 1360 در شهر تبریز است. او از مربیان بچه‌های بسیج در پایگاه‌های درون شهری هم بوده است و بسیاری از بچه‌های پایگاه که دوره‌های آموزشی بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی را پیش او گذرانده‌اند خاطرات جالبی از او دارند. شهید محمودرضا بیضائی با توجه به تحولات میدانی کشور سوریه و هتک‌ حرمت‌ها به حرم حضرت زینب کبری(س) به دست گروه‌های تکفیری، برای دفاع از این حرم‌های شریف و همراهی با یک تیم رسانه‌ای مستندساز به سوریه رفته بود. بعد از همراهی با تیم مستند ساز، به خاطر تجربه‌اش در آموزش، مدتی نیز برای انجام عملیات مستشاری در سوریه حضور پیدا کرد. او در روز یکشنبه 29 دی‌ماه 92 مصادف با ولادت حضرت رسول(ص) براثر انفجار یک تله انفجاری به شهادت رسید. شهید بیضایی با 32 سال سن ساکن اسلامشهر تهران بود و هم اکنون از او یک دختر سه ساله به نام کوثر به یادگار مانده است. احمدرضا بیضائی سه سال از برادر شهیدش بزرگتر است. او در مقطع دکترای حرفه‌ای رشته دامپزشکی تحصیل کرده‌ و در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. بیضائی خاطرات فراوانی با برادر شهیدش دارد. نقل برخی خاطرات درباره شهید توسط برادرش در ادامه می‌آید: * تعیین گرای داعش با نرم افزار گوگل ارث/ خطای گوگل ارث روی نقشه سوریه و عراق را درآورده بود در مشاوره‌هایی که به نیروهای مقاومت سوری می‌داد، برای تعیین گرا، از نرم افزار گوگل ارث کمک می‌گرفت. روی این برنامه کار کرده بود. می‌گفت گوگل ارث روی نقشه سوریه و عراق خطا دارد و معتقد بود این خطا عمدی است. گروه‌های مقاومت نتیجه این خطا را در نشانه گیری دیده بودند. محمودرضا هم نشسته بود مقدار خطا را در آورده بود و بعد از آن، مقدار خطا را دخالت می‌داد و به نیروهای مقاومت آموزش و مشاوره می‌داد. وقتی رزمندگان مدافع حرم با خطای محاسبه شده محمودرضا گرا را تعیین کرده و خمپاره می‌زدند، تمام خمپاره ها به هدف می‌خوردند. * می‌گفت بحث‌های تلویزیون در مورد سوریه سطحی است/ همه حرف‌هایش در مورد بیداری اسلامی نسبتی با امام زمان(عج) داشت این اواخر تقریبا همه مطالعه‌اش در مورد بیداری اسلامی بود. هر کجا هر چه در این مورد پیدا می‌کرد اعم از روزنامه، کتاب و مطالب بعضی از پایگاه‌های خبری ـ تحلیلی را می‌خواند. بیشتر وقت‌هایی که توی ماشینش از تهران به سمت اسلامشهر می‌رفتیم، من سر صحبت با او را باز می‌کردم تا حرف بزند و مثل همیشه، بعد از حرف‌های معمولی حرف‌هایمان می‌رفت سمت حوادث و اتفاقات کشورهای منطقه بخصوص سوریه، عراق، بحرین و یمن. تبریز هم که می‌آمد، وقتی تنها گیرش می‌آوردم بحث می‌کردم با او. بیشتر دوست داشتم بشنوم تا حرف بزنم، چون با این قضیه از نزدیک درگیر بود. اظهار نظرهایش در این مورد مثل تحلیل‌های ژورنالیستی یا شبیه حرف‌های کارشناسی برنامه‌های تلویزیونی نبود. یادم هست که می‌گفت بحث‌های تلویزیون در مورد سوریه سطحی است و می‌گفت واقعیتی که آنجا می‌گذرد غیر از این حرف‌هاست. هر چند تحلیل‌های مطبوعاتی را می‌خواند و به من هم خواندن تحلیل‌ بعضی‌ها مثل سعد الله زارعی را توصیه می‌کرد ولی بیشترین استناد را در مورد بیداری اسلامی به سخنرانی‌های آقا می‌کرد و گاهی نظر خودش را هم می‌گفت. یک چیز خاصی که توی حرف‌هایش بود، این بود که جهت همه حرف‌هایی که در مورد بیداری اسلامی می‌زد بی استثناء نسبتی با امام زمان(عج) و ظهور آن حضرت داشت. یکبار پشت فرمان گفت: «این دست خداست که ظاهر شده و دارد دیکتاتورهایی را که حکومتشان مانع ظهور امام زمان (عج) است یکی یکی از سر راه بر می‌دارد تا مسیر ظهور آن حضرت باز شود» این را که می‌گفت انگشت‌هایش را به حالتی که انگار می‌خواهد یک چیزی را با ضربه انگشت وسطش شوت کند در آورد و ضربه‌ای روی فرمان ماشین زد. ظهور امام زمان(عج) و مبارزه مسلمان‌ها برای حکومت جهانی امام زمان(عج)، عمده‌ترین حرفی بود که محمودرضا توی بحث‌هایمان می‌زد و خیلی تکرارش می‌کرد. * ماجرای دعوت به افطاری افسر ارشد سوری/ افطاری که قرار است ته مانده‌اش نصیب سربازان شود را نمی‌خورم سرهنگ محمدی جانشین تیپ امام زمان(عج) سپاه عاشورا خاطره‌ای از محمودرضا تعریف می‌کرد و می‌گفت: ماه رمضان بود و ما در سوریه بودیم که یکی از افسرهای ارشد سوری ما را به ضیافت افطار دعوت کرد؛ با تعدادی از دوستان از جمله شهید بیضائی به میهمانی رفتیم و خیلی هم تشنه بودیم؛ دو سه دقیقه بیشتر تا افطار نمانده بود و می‌خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم اما محمودرضا منصرف شد و گفت: «من برمی‌گردم»؛ رزمندگان لبنانی اصرار داشتند که با آن‌ها به افطاری برود و من نیز مصر بودم که دلیل برگشتنش را بدانم. شهید بیضائی به من گفت: «شما ماشین را به من بده که برگردم و شما بروید و افطارتان را بخورید، من هم بعد از افطار که برگشتید دلیلش را برایتان می‌گویم.» بعد از افطار علت انصرافش از میهمانی را پرسیدم و او در جوابم گفت: «اگر خاطرت باشد این افسر قبلا نیز یکبار ما را به میهمانی ناهار دعوت کرده بود؛ آن روز بعد از ناهار دیدم که ته مانده غذای ما را به سربازانشان داده‌اند و آن‌ها نیز از فرط گرسنگی با ولع غذای ته مانده را می‌خورند! امروز که داشتم وارد سالن می‌شدم فکر کردم اگر قرار است ته مانده غذای افطاری مرا به این سربازها بدهند، من آن افطار را نمی‌خورم...»

شناسایی یک شهید با ورود مادرش به معراج

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روال تشخیص هویت پیکر مطهر شهدایی که استخوان‌های آنان در جریان تفحص کشف می‌شود. روال پیچیده‌ای است. از بررسی مدارک و پلاک‌های به جا مانده از شهدا گرفته تا نمونه‌گیری از استخوان‌های شهید و تطبیق ژنتیکی با آزمایش DNA خانواده. زمان لازم برای شناسایی هویت هر شهید به تناسب نشانه‌هایی که از او به جا مانده، متفاوت است. برخی از شهدا که با پلاک و مدارک کامل شناسایی تفحص می‌شوند، زودتر و آسان تر مورد شناسایی قرار می‌گیرند و تحویل خانواده‌هایشان داده می‌شوند. و برخی برای شناسایی فقط نیازمند تطبیق ژنتیکی هستند که زمان بر است. اما چند روز پیش اتفاق جالبی در معراج شهدا افتاد. مادر شهیدی بعد از سال‌ها دلتنگی برای نمونه گیری DNA مراجعه کرد تا روال تطبیق ژنتیکی را آغاز کند، مراحل کار انجام شد. اما ساعتی بعد خبر رسید که یکی از شهدایی که تازه تفحص شده است، مدارک شناسایی داشته و مشخصاتش با مشخصات فرزند این مادر چشم به راه تهرانی تطابق دارد. امروز دوشنبه سوم اسفندماه 94 در حاشیه مراسم استقبال از پیکر مطهر 68 شهید تازه تفحص شده به کشور، سردار سید محمد باقرزاده رئیس کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح با روایت این ماجرا گفت: «چندروز گذشته مادر یک شهید برای شناسایی فرزندش به معراج شهدای تهران مراجعه کرد و نمونه آزمایش از آن‌ها گرفته شد، بلافاصله پس از خروج خانواده شهید دوستان اطلاع دادند که شهیدی با پلاک و مشخصات پسر آن مادر شهید پیدا شده است؛ آزمایش DNA برای شناسایی آن شهید عزیز ادامه دارد و انشاءالله به‌زودی نام و زمان تشییع آن شهید را اعلام خواهیم کرد.»

چرا تشیع انگلیسی دنبال راه‌اندازی دهه‌های متعدد فاطمیه و محسنیه است؟

$
0
0
گروه فرهنگ جهان نیوزـ در برهه‌ا‌ی از تاریخ پس از شکل‌گیری اسلام و پیدایش خط اصیل اسلام و شیعیان ناب، نقشه‌های دشمنان برای مقابله با تشیع متفاوت شده و روش‌های جدیدی به منظور تخریب اسلام به کار گرفته شد. البته همه این جریان‌ها اهداف مشخصی را دنبال می‌کنند و مأموریت‌های ویژه‌ای دارند.   اسلام آمریکایی تا شیعه انگلیسی به منظور مقابله با جریانات ناب شیعیان پدید آمده، اینها در ابتدا با توهین به عقاید اهل سنت برای از بین بردن وحدت بین مسلمانان فعالیت خود را آغاز کردند و تفرقه را در جهان اسلام دامن زدند. یکی از این جریان‌ها، شیعه انگلیسی یا به تعبیری شیعه لندنی است که اخیراً نیز صحبت از آن زیاد شنیده می‌شود، مقام معظم رهبری نیز در دیدار با نخبگان کشور از این تهدید یاد کردند و پرده از راز بزرگ آنها برداشتند، این نوع تشیع قلابی در لندن از سوی سرویس‌های اطلاعاتی این کشور و با صرف هزینه‌های هنگفت تبلیغاتی حمایت شده و تلاش می‌کند تفرقه را در کشورهای اسلامی زیاد کند. از فعالیت‌های مختلفشان پیوند با خشونت، ایجاد فرقه‌های انحرافی در اسلام گرفته تا بدعت‌های بسیار در انواع مناسک و آیین‌های دینی اسلامی از جمله در ماه‌های محرم،‌ عزاداری فاطمیه، دهه‌های مختلف اسلامی است. تشیع انگلیسی در واقع همان مسیر سلطه‌طلبی استعمارگرانی از جمله آمریکا، انگلستان و رژیم صهیونیستی را طی می‌کند، این تشیع شکل و صورت خاصی در شیعه پیدا کرده و اهداف استعماری حکومت‌های بزرگ را دنبال می‌کند، سالهاست که استعمار پیر به حمایت و هدایت این جریان مشغول است به همین دلیل نام این جریان تشیع انگلیسی گذاشته شده است. همان طور که اشاره شد مقام معظم رهبری سال‌ها در مناسبت‌های مختلف کلید واژه‌های تشیع و تسنن آمریکایی و انگلیسی را تأکید کرده‌اند، ایشان حتی در سالگرد رحلت امام(ره) نیز با تبیین این موارد می‌فرماید: «به این هم شیعه توجه کند هم سنی. بازی دشمن را نخورد، آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر شود، به دنیا، این‌ها مثل هم هستند، هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند». چندی پیش نیز در هفته وحدت، مقام معظم رهبری نسبت به تشیع مرتبط با انگلیس و تسنن مزدور آمریکا هشدار دادند، رهبر معظم انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه‌افکنی خاطر‌نشان کردند: «آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است، هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند». اما نکته‌ای که این روزها بیش از هر چیزی در حوزه مناسک و آیین‌های مذهبی شیعیان نفوذ و نگرانی‌هایی را برای شیعیان ناب ایجاد کرده است، بحث بدعت گذاری در عزاداری‌های حسینی، ایام فاطمیه، دهه‌های مختلف فاطمیه،‌ نام گذاری ایامی به نام دهه محسنیه، قمه‌زنی‌های متعدد در این ایام حتی در بین بانوان و بسیار انحرافات دیگر از سوی این تشیع انگلیسی هدایت می‌شود. اینها مجموعه‌ای از افکار و رفتارهای انحرافی و افراطی هستند که در یک برهه زمانی به بدنه تشیع تزریق می‌شود. به منظور بررسی اهداف و دلایل این افراد از بدعت‌گزاری در ایام فاطمیه، راه‌اندازی دهه‌هایی با نام بزرگان دینی از جمله حضرت رقیه، محسنیه و ... با چند تن از کارشناسان دینی گفت‌وگوهایی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانیم:   *رحیم‌پور ازغدی: شیعه انگلیسی به اندازه وهابیت خطرناک است! رحیم‌ پور ازغدی، تئوریسین انقلاب اسلامی و استاد دانشگاه تهران معتقد است: عده‌ای به تعبیر امام، اسلام آمریکایی و به تعبیر رهبری شیعه انگلیسی هستند، باید مراقب تشیع انگلیسی که از لندن تغذیه می‌شود باشید، کسانی به حضرت اباعبدالله(ع) و حضرت محسن(ع) ارادت و ایمان داشتند که در خیبر و بدر 72 ساعت زیر بمباران شیمیایی حسین حسین می‌گفتند نه شما نامردها، نه تو شیعه انگلیسی و مداح مفت خور! با یک پدیده‌ای مواجه هستیم به نام شیعه لندنی که به اندازه وهابیت خطرناک‌اند. امروز اینها شبکه‌های ماهواره‌ای راه انداخته‌اند و در مشهد و قم و اصفهان و نجف در حال تربیت طلبه‌اند. وی می‌افزاید: اینها همان‌هایی هستند که وقتی 15 خرداد شد، امام(ره) گفت: ما عزاداریم و امسال جشن نیمه شعبان نمی‌گیریم، گفتند: خمینی(ره) سیاسی است…. اینها حاضرند با شاه و آمریکا و اسرائیل و صدام بسازند، اما در مورد امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و شهید مطهری تا لعن هم پیش می‌روند، تشیع انگلیسی به تعبیری شعبه‌ای از همان اسلام آمریکایی است که با شهادت،‌ جهاد، حکومت اسلامی و بسیاری مسائل دیگر نسبتی ندارد، از کنار جنایات آمریکا و اسرائیل می‌گذرد و ترجیح می‌دهد بر پیکر امام حسن(ع) گریه کند تا در رکاب پسر رسول خدا(ص) کشته شود، بنابراین این تشیع، هدفش حرکت در راه اصلاح دین خدا نیست، بلکه به دنبال تفرقه و اختلاف است.   *بدعت‌های عزاداری یک نوع نمادسازی افکار انحرافی است حجت‌الاسلام محمود رجبی ‌قائم مقام موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) نیز می‌گوید: استکبار جهانی بهترین راه سلطه خود بر جهان را تفرقه بین مسلمانان می‌داند، از دیرباز کشورهای متحد اسلامی را تجزیه کردند و تخم تفرقه پاشیدند، فرقه‌های انحرافی نظیر وهابیت و بهاییت را ایجاد کردند، اینها هیچ ریشه و اساسی ندارد و ساخته دست استکبار و استعمار است، نوع اخیر این تفرقه‌ها نیز همین جریانات افراطی شیعه و سنی است، بنابراین اینها در بین اهل سنت جریانات تکفیری، داعش و طالبان را راه انداختند و در بین شیعیان نیز شیعه انگلیسی را ایجاد کردند. وی در ادامه می‌افزاید: تشیع انگلیسی یکی از توطئه‌های استکبار جهانی با هزینه زیاد برای تفرقه در جهان اسلام است، اینها هدفشان از این بدعت‌گذاری‌ها در مناسک و آیین‌های اهل سنت نظیر فاطمیه این است که اهل سنت را نسبت به شیعه بدبین و تحریک کرده و علیه شیعیان سوژه به دست داعش برای انجام اعمال کثیف، ننگین و چندش‌آورشان بدهند، این افکار به نام شیعه در جهان منتشر می‌شود و موضع‌گیری‌هایی را در بر دارد و در نهایت تلاش دارند از عشق مردم به اهل بیت(ع) و شیعیان کم کنند، اینها دهه‌هایی را هم تعریف می‌کنند به منظور یک نوع نمادسازی و نهادینه‌سازی افکار انحرافی خودشان در یک مقطع تحت عناوین مختلف. حجت‌الاسلام رجبی معتقد است که این فعالیت‌ها و بدعت گزاری‌های شیعه انگلیسی به طور مستقیم و غیر مستقیم با هزینه استکبار جهانی است و هدفش نیز تفرقه در بین امت اسلامی است، می‌گوید: برای مبارزه با این جریانات باید اتحاد خود را بالا ببریم، این دستور صریح قرآن و توصیه خود اهل بیت(ع) است، امیرالمؤمنین(ع) حتی خودشان برای وحدت امت اسلامی از حق مسلمشان گذشتند و در دوران خلافت خلفا کاری که مضر وحدت جامعه باشد انجام ندادند و حتی مشاوره هم به خلفا می‌داند. در نهایت این گروهی که با عنوان تشیع چنین بدعت گزاری‌هایی می‌کنند، دامن به تفرقه مسلمین می‌زنند، بدون شک برخلاف سیره پیامبر و اهل بیت(ع) هستند و هیچ ارتباطی با تشیع و مکتب اسلام ندارند!   *جریان شیرازی‌ها و ترویج تفکرات شیعه انگلیسی در دنیا سیدهادی سید افقهی، کارشناس مسائل جهان اسلام در خصوص تاریخچه پیدایش تشیع انگلیسی می‌گوید: حدود چهل سال پیش و قبل از اینکه این جریان از عراق به کویت و از آنجا به ایران مهاجرت کنند، شاهد یک‌سری ویژگی‌های انحرافی در زیر پوست این جریان بودیم، البته این جریان هیچ‌گاه، ظهور و بروز اخیر را نداشته، چرا که در حال حاضر آن‌ها دارای 17 شبکه ماهواره‌ای، فعالیت گسترده در فضای سایبر و مجازی و همچنین نفوذ موذیانه در برخی هیات‌های بزرگ شهر تهران و برخی مراکز استان‌ها دارند. وی ادامه می‌دهد: از سوی دیگر با توجه به تذکرات و هشدارهای مقام معظم رهبری در مورد خطرات این جریان و مسأله اسلام آمریکایی که امام خمینی(ره) از آن نام می‌بردند و امروز به دو بخش تشیع لندنی یا انگلیسی و تسنن آمریکایی تقسیم شده، خلاء پژوهش و تحقیق در این زمینه احساس شد. سیدافقهی در ادامه بحث اهداف راهبردی تشیع انگلیسی را به هشت دسته تقسیم می‌کند و می‌گوید: جریان معروف به «شیرازی‌ها» در واقع منظومه‌ای است با محوریت مرجع خودخوانده سیدصادق شیرازی و روحانی نمای دیگری به نام حسن اللهیاری از آمریکا که مکمل هم هستند و هیچ مرجعی غیر خود را قبول نداشته و هر که برخلاف تفکر آنها باشد را تکفیر می‌کنند، تشیع انگلیسی هر شخصیت اهل فضل و روحانی که در راستای مبارزه با استکبار جهانی و ترویج مفاهیم انقلاب اسلامی حرکت کند را هدف بیرحمانه تهمت‌ها و ناسزاها قرار می‌دهد.   وی می‌افزاید: مقابله و ضدیت با جریان انقلاب اسلامی ایران سومین راهبرد جریان مرموز شیرازی‌ها است. تضعیف جایگاه ولایت فقیه همواره در تیررس جریان شیرازی‌ها بوده است، برادر سیدصادق شیرازی با نام مجتبی در لندن صاحب حوزه علمیه و شبکه فدک است و از این طریق هر بی‌حرمتی که می‌تواند را بر زبان می‌آورد و تحت پوشش مرجعیت خودساخته به شخصیت‌های دینی و انقلابی مانند سیدحسن نصرالله، شیخ عیسی قاسم مرجع شیعیان بحرین، علامه شهید سیدمحمدباقر صدر، مرحوم بهجت، آیت‌الله سیستانی، آیت‌الله مکارم شیرازی و ... ناسزا می‌گویند و هیچ حرمت و حدود اخلاقی را رعایت نمی‌کنند، یکی دیگر از راهبردهای جریان مرموز شیرازی‌ها، ترسیم چهره خشن، خونین و افراطی از تشیع است. سیدافقهی با بیان اینکه روش آن‌ها ورود به سیاست در پوشش مذهب است، ابراز می‌دارد: در برخی استان‌ها نیز در قالب کمک به حسینیه‌ها و تشکل‌های مذهبی سعی دارند در پوشش مجلس عزاداری امام حسین(ع) و اهل بیت خود را وارث حقیقی قیام سیدالشهدا و مدافع حقیقی اهل بیت معرفی کنند و دیگران را منحرف می‌خوانند و دقیقاً همان روشی که وهابیت نسبت به سایر مسلمانان دارند را پیاده می‌کنند.   *هدف تشیع انگلیسی جدایی قشر مذهبی از بدنه نظام است حجت‌الاسلام حامد کاشانی کارشناس مسائل دینی در مورد نفوذ این جریان در بدنه هیأت‌های مذهبی گفت: متأسفانه این جریان مخاطبان خود را از میان قشر مذهبی و معتقد و عاشق اباعبدالله الحسین(ع) انتخاب می‌کند و گستره تبلیغاتی آن‌ها معطوف به این بخش از جامعه شده است، با توجه به اینکه جریان تشیع انگلیسی یک جریان سیاسی است، مبانی اعتقادی محکمی ندارد و هدف اصلی آن جدا کردن قشر مذهبی از بدنه نظام است. این کارشناس مسائل دینی می‌افزاید: زمانی که فرقه‌ای مانند بهائیت در حال فعالیت است، نمی‌تواند از میان افراد مذهبی عضوگیری کند، چرا که یک مکتب جعلی بیرون از اسلام است، اما این جریان برای اینکه بتواند جامعه مذهبی را از بدنه نظام اسلامی جدا کند، بررسی کرده که جامعه مذهبی ما به چه چیزهایی عقیده دارد، این جریان سعی در ایجاد شکاف میان قشر مذهبی و مراجع کرده است، بی‌حرمتی‌ای که این جریان به مراجع تقلید و علما برجسته روا داشته تا حدی است که در طول تاریخ نمی‌توان به تعداد انگشتان دست برای آن نمونه پیدا کرد.   *بدعت‌های عزاداری، بازی هدف دار منحرف کننده از مسیر اسلام است همچنین حجت‌الاسلام مهدی طائب تحلیل‌گر سیاسی، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام و مدرس حوزه و دانشگاه نیز درباره بدعت‌گذاری در ایام و عزاداری‌ دهه‌های مختلف فاطمیه می‌گوید: بزرگداشت فاطمیه برای زنده نگه داشتن دین و دینداری و بصیرت گرفتن وضعیت موجود است، در حقیقت ما در ایام فاطمیه یا عزاداری عاشورا می‌خواهیم وضعیت خودمان را نسبت به خودمان و نسبت خود با زمان و امام زمان(عج) به دست بیاوریم، اگر این بزرگداشت‌ها به گونه‌ای شود که تنها چیزی که از آن فهم می‌شود، وضعیت موجود و درک نسبت به زمان و امام زمان(عج) نباشد،‌ تنها یک بازی می‌شود ، یک بازی هدف‌دار منحرف کننده و سود برنده برای عده‌ای و ما را از مسیر اصلی منحرف می‌کند. وی در ادامه می‌گوید: امروز باید بدانیم به چه چیز نیاز داریم، اگر به صدر اسلام باز گردیم متوجه می‌شویم که آنچه باعث این قضایا شد، این است که ما از محور وحدت حول امامانمان متفرق شدیم و این لطمات را خوردیم، بنابراین آنچه بالاتر از همه بدان نیاز داریم،‌ این است که حول پرچم امام زمان(عج) جمع شویم تا شرایط ظهورش را فراهم کنیم، اگر هر چیزی ما را از این دایره خارج کند، نتیجه‌اش معکوس شدن همه فعالیت‌ها است. حجت‌الاسلام طائب بیان می‌دارد: در عزاداری‌ها مسائل تفرقه‌انگیز را بیان نکنیم، در یک تاریخی می‌توانستیم بگوییم عده‌ای ممکن است در زمینه عزاداری‌ها جهل داشته باشند، امروز به دلیل روشنگری‌ها و تبیین‌ها سردمداران این کار خود عالم و آگاه هستند، دیگر این کارها جاهلانه از روی بی‌بصیرتی نیست، کسانی که سردمداران این بدعت‌ها هستند توسط یک جایی اداره می‌شوند راهبرد می‌گیرند. وی ادامه می‌دهد: مشخص است که امروز این اعوجاجات و انحرافاتی که در مدل برگزاری عزاداری صورت گرفته می‌شود، کشتار وسیعی که تحت عناوین مختلف رافضی و امثال اینها تحت عناوین مختلف سر سفره فاطمیه و ... راه افتاده است، امروز قمه‌زنی‌ها را در کنار آدم‌کشی‌های داعش قرار می‌دهیم می‌بینیم که چه چهره‌ای از اسلام ناب معرفی شده حال این از یک سو و از سوی دیگر کسانی که در عزاداری‌ها کلماتی بیان می‌کنند که در بیانی تیغ دو لب علیه اسلام ناب است، اینها می‌خواهند اسلام ناب را از بین ببرند و گفتمان خود را قالب کنند. منبع: فارس

سوالی که از سوی جنتی بی‌پاسخ ماند

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مراسم رونمایی از سامانه VOD (سند) صبح امروز با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، واعظی وزیر ارتباطات و فناوری، حسام‌الدین آشنا مشاور رئیس‌جمهور، فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی و جمعی از هنرمندان در هتل لاله برگزار شد. علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درحاشیه‌ی رونمایی از سامانه نمایش درخواستی (VOD) در جمع خبرنگاران افزود: یکی از راه‌های جلوگیری از همکاری هنرمندان با شبکه‌های ماهوار‌ه‌ای راه اندازی همین سامانه است، چون با این شیوه هنرمندان ما در داخل کشور آثار خود را تهیه می‌کنند و می‌دانند که آثارشان مخاطب و درآمد دارد.   وی اضافه کرد: وقتی سینماگران در داخل کشور کار نداشته باشند و بازیگران دعوت به کار نشوند طبیعتا به دنبال جایی می‌روند که بتوانند فعالیت کنند و درآمد داشته باشند.   جنتی درپاسخ به این پرسش که اگر هنرمندانی که به خارج از کشور رفته‌اند و با شبکه‌های ماهواره‌ای همکاری می‌کنند‌، بار دیگر به کشور برگردند مجوز کار به آنها می‌دهید‌؟ توضیح داد: این موضوع بحث دیگری است که از الان نمی‌توان درباره آن نظر قطعی داد. بلکه باید ببینیم چه اتفاقاتی می‌افتد.   وزیر ارشاد که پیش از این گفته بود اکران عمومی بعضی فیلم‌ها به صلاح نیست‌، درباره اینکه این اظهار نظر مربوط به فیلم‌های جشنواره فجر امسال هم می‌شود، تاکید کرد: نه فیلم‌های جشنواره فجر امسال این مشکل را ندارند‌.   وی تصریح کرد: نگفتم اکران بعضی فیلم‌ها به صلاح نیست بلکه منظورم این است که بعضی از فیلم‌ها اشکالاتی دارند که باید آنها را اصلاح کنیم تا بتوانیم آنها را به نمایش عمومی بگذاریم که در گذشته هم این رویه وجود داشته است.   جنتی ادامه داد: گاهی فیلم‌ها مغایر با فیلمنامه‌ای که مجوز گرفته ساخته می‌شود. بنابراین باید این مشکل حل شود تا بتوانیم آنها را اکران کنیم.   وی در پاسخ به این پرسش که چه فیلم‌هایی این مشکل را دارد‌، توضیح داد: نمی‌توانم فیلم خاصی را نام ببرم.

گریه"پرویز پرستویی"برای شهدای‌هسته‌ای

انتخابات در کلام ولی

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، حضرت امام خمینی(ره)، اول فروردین‌ماه 1367 در پیامی به ملت ایران افزودند: از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایت، حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامی رعایت نشود، چگونه منتخب، حافظ اسلام می شود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد؛ و در صورتی که رقیب انتخاباتی به مجلس راه یافت، به دوستی و برادری، که چیزی شیرین‌تر از آن نیست، لطمه‌ای نخورد.‏‏  

آرزوی حاتمی کیا درباره شهدای مدافع حرم

$
0
0
به گزارش جهان، ابراهیم حاتمی کیا در گفتگو با مهر، درباره ساخت فیلمی درباره شهدای مدافع حرم اظهار کرد: من همیشه دلم خواسته است که فیلمی درباره این شهدا بسازم اما اتفاقی باید رخ دهد و من دفعتا نمی توانم به سراغ ساخت چنین اثری بروم. فیلم «بادیگارد» هفت سال طول کشید تا ساخته شود، باید مساله ای در من ته نشین شود تا اتفاق بیفتد. وی در بخش دیگر صحبت‌هایش با اشاره به مفاهیمی که در فیلم «بادیگارد» در نظر داشته و اینکه نسبت به این مفاهیم غفلت شده است، بیان کرد: تحملی نسبت به فضایی که نگاه نقادانه که حتی ممکن است حرف های تلخ و تندی هم بزند وجود ندارد و اگر این سخنان گفته شود عده ای کاری می کنند که چنین آثاری و سخنانی دیده نشود. وی ادامه داد: اتفاقی که ممکن است با ندیدن یک اثر رخ بدهد این است که موجب می شود حرکت ادامه دارِ بچه هایی که پشت سر ما حرکت می کنند، ادامه نیابد و آنها بگویند این راهی نیست که دیده شود و به این ترتیب سرخورده شوند. کارگردان فیلم «بادیگارد» درباره فیلم خود و حاشیه هایی که در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای آن بوجود آمد، گفت: من اسم اتفاقی را که امسال برای این فیلم «بادیگارد» رخ داد سرکوب کردن می گذارم. در بدترین شکل فیلم های دوستان عزیزم «دختر» ساخته آقای میرکریمی و «امکان مینا» ساخته آقای تبریزی در میان نامزدها آورده شد و فقط به این دلیل بود که انتخاب نامزدها پر شود و شخص دیگری در جدول جای نگیرد و بعد هم هیچ جایزه ای به این فیلم ها تعلق نگیرد. وی درباره انتخاب نامزدها در این دوره از جشنواره فیلم فجر در بخش موسیقی عنوان کرد: به طور مثال مگر می شود به دو فیلم با هم جایزه موسیقی بدهید و بگویید که دو فیلم با هم خوب هستند. مسلما یک فیلم بهتر از فیلم دیگری است، اگر آقای محمدرضا علیقلی چهار فیلم داشت باز هم همین اتفاق رخ می داد؟ آیا با نگاه هنری چنین مساله ای امکان‌پذیر است؟ حاضر نشدند در این بخش به یک فیلم جایزه دهند و فقط خواستند فیلم دیگری هم در جدول باشد. کارگردان «بادیگارد» در پایان عنوان کرد: این ضربه زدن به یک جریان است و نه یک فرد و این جریان فرهنگی که این دوستان سکاندرش هستند هیچ ارتباطی با آنچه که باید جزو ارزش ها باشد و ما می خواهیم از آن بحث کنیم ندارد و اینها با آن بیگانه هستند.
Viewing all 18782 articles
Browse latest View live