به گزارش جهان به نقل از تسنیم، هشتمین شب شاعر با موضوع پاسداشت شاعر افغان، محمدکاظم کاظمی، امروز سهشنبه هفدهم دیماه با حضور سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، سیدمحمد صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدرضا آغاسی، آیتالله حائری شیرازی، حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی، قنبرعلی تابش، محمد نور (سفیر افغانستان در ایران) و شاعرانی چون علیرضا قزوه، علیمحمد مودب، رضا اسماعیلی، اسماعیل امینی، کمال شفیعی، میلاد عرفانپور و جمع دیگری از شاعران نامآشنا برگزار شد.سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سخنرانان این مراسم بود که طی سخنانی گفت: این اولین ملاقات من با محمدکاظم کاظمی است؛ اما طی این سالها در مراودات دیپلماتیک و سیاسی با چهرههای مطرح افغانستان کمتر ملاقاتی پیش آمده است که یادی از این شاعر نکرده باشیم. در ملاقات کرزای نیز بخشی از صحبت ما مربوط به اشعار او بود و همینطور در صحبتهایی که با سایر افراد در افغانستان ملاقات میکردیم، مطرح میشد اما باید دید چرا در این گفتوگوها ضرورت ایجاب میکرد تا از محمدکاظم کاظمی یادی کنیم. چیزی که در مناسبات دو کشور میتواند موجب پیشرفت باشد، سرمایههای مشترک آن ملتهاست. میراث مشترک، منافع و دغدغههای مشترک خیری است که در روابط دو ملت تاثیر فراوانی دارد.چه وقت دردهای مشترک ما تمام میشودعضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: ما با کشور افغانستان اشتراکات و دغدغههای مشابهی داریم، چیزی که در این میان جایش خالی بود، بیان دردها و اشتراکات این دو ملت بود. سال ۷۰ وقتی به خاطر مناسبات سیاسی به کشور افغانستان رفته بودم، در یکی از خیابانهای کابل مشغول قدمزدن بودم. آن هنگام لباس رسمی بر تن داشتم، یک نفر از بازار کابل با همین احساسهای مشترک مرا به آغوش کشید و با گریه بسیار گفت: چه وقت دردهای مشترک ما تمام میشود.وی تصریح کرد: میان این دو ملت آرمانهای مشترکی وجود دارد و در این حالت شاعری پیدا میشود که با زبان هنر این آرمان ها و دغدغهها را بیان میکند. «من از سکوت شب سردتان خبر دارم/ شهید دادهام از دردتان خبر دارم» حرفی که مدتها میخواستیم بیان شود، توسط زبان بلیغ یک شاعر بیان شد. تعابیر به کار رفته در اشعار کاظمی فقط یک احساس مشترک نیست، بلکه از آرمانها و نگاههای مشترک میان دو ملت سخن میگوید. یکی از بهترین شعرهایی که به دل من نشسته است شعری بود که در رحلت امام خمینی سروده بود: «امشب خبر کنید تمام قبیله را...». چنین تعابیر و اشعاری دیگر احساس جدایی میان دو ملت نمیگذارد و تعابیری مانند «زنجیرهای سینهزنی را بیاورید» این عرصه را ارزشمند میکند.جلیلی در ادامه سخنانش افزود: ابیات و اشعار کاظمی فقط توصیف شاعرانه و احساس نیست و سخنی نیست که فقط صناعات شعری را آشکار و بخواهد با الفاظ بازی کند. نکتهای که در میان اشعار کاظمی ارزشمند است، دردمندی، هوشمندی و انذارهای به موقع در مورد دغدغههای مشترک در میان دو ملت است. او ابیاتی دارد که نگاه هوشمندانهاش به وقایع سیاسی یک امت را نشان میدهد. اینکه شاعر بتواند بیان واقعیتی را به موقع تشخیص دهد و آن را به بهترین زبان بیان کند، بسیار ارزشمند است.وی اظهار داشت: سهم دقیق یک شاعر و اندیشمند از ظرایف راه و آسیبهایی که میتواند در مسیر وجود داشته باشد نکات قابل توجهی است که در کاظمی وجود دارد. مگر ما از شعر و ادب چه انتظاری داریم جز اینکه یک درد و یک آرمان به خوبی بیان شده و موجب بصیرت و آگاهی شود. در دوران جنگ تحمیلی ما شهدای بسیاری دادیم یکی از انتظاراتی که از هنر و ادبیات موجود است، این است که بتوانیم یاد آن شهدا را در مراسمهای بزرگداشتشان گرامی بداریم. سرودههای کاظمی یکی از بهترین سرودههایی است که میتواند بیانگر خاطرات جنگ و شهدا باشد. «در آتش چنان سوخت بال و پرت را/که حتی ندیدیم خاکسترت را» چنین تعابیر ارزشمندی در میان سرودههای کاظمی موجود است. جلیلی ادامه داد: یکی از مواردی که همیشه در مورد محمدکاظم کاظمی برایم جالب بود، سن کم این شاعر موقع سرودن برخی اشعار ارزشمند بود. کاظمی از لطف الهی، بصیرت و استعدادی بهرهمند است که توانسته است آن را به بهترین شکل نشان دهد. من وظیفه خود دانستم تا با شرکت در این مراسم به قدر بضاعت خویش از او تشکر کنم. با این نگاه مشترک بین امت اسلام و دو ملت ایران و افغانستان میتوانیم به سوی تمدن اسلامی که برای همه ما ارزشمند است با شتاب بهتر و بیشتری گام برداریم. |
↧
سخنرانی جلیلی در مراسم تقدیر کاظمی
↧