Quantcast
Channel: جهان نيوز - آخرين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 18760

شعر/ امیری حسین و نعم الامیر

$
0
0
امیری حسین و نعم الامیرز سر رفته هوش و ز سینه دلمبجز حسن تو از همه غافلمچنان زورقی بین توفان اسیربه سویت روانم تویی ساحلمبه اینکه تویی حسن تفسیر عشقیقین دارم و تا ابد قائلمهمیشه به هر جا به هر حالتیتو ذکر منی من تو را مایلمغم تو به دستان رب جلیلشده مختلط بین اب و گلمچو اجداد خود ای شهنشاه عشقگدای تو هستم تو را سائلم*کرم کن بیا دست من را بگیرامیری حسین و نعم الامیر*من و شوق دیدار و سیمای تومنم عاشق قد و بالای تومنم آن که هر شب تمنا کنمدمی لحظه‌ای فیض رؤیای توالا ای غمت لذت زندگیشده عادت من تمنای توالا ای که طعنه زده بر عقیقعقیق درخشان لبهای توستاره به پیش نگاهت اسیردل آسمان مست و شیدای توهمه سوز و ساز و نیاز دلمبود جرعه‌ای غم ز غم‌های تو*به زنجیر عشق تو هستم اسیرامیری حسین و نعم الامیر*به شبهای تارم تو نوری حسینبه جنت تو رمز عبوری حسینچو تر می‌شود ذره‌ای قاب چشمتو آگه ز فیض حضوری حسینتویی آنکه بر قلب من می‌دهیهمه حسن عشق و غیوری حسینهمه عزت و فخر و آزادگیبود از تو هر شعر و شوری حسینتو با نام جادوئیت از ازلبرای دل من سروری حسینبیا و شب اول قبر منبتابان در آن خانه نوری حسین*تو نوری و من سائلت ای منیرامیری حسین و نعم الامیر*من و بی دلی و جنون و خروشگهی در هیاهو و گاهی خموشمنم آنکه از بدو نوزادیمشدم بهر خدمت تو را حلقه گوشمنو عشق شیرین تو یا حسینکه کرده مرا عبد خانه به دوشمن و مستی دائم از جام توتویی حضرت ساقی می‌فروشمی تو هامنا شراب طهورمنو لذت شرب این نای و نوشمنو ظرف بشکسته‌ام را ببینبه حال خماری من خود بکوش*ببین حال این خسته را ای امیرامیری حسین و نعم الامیر*مریضم منو دارویم دست توستنظر کن که شیدائیم دست توستمنم من کویری که خوردن ترکبباران به من چونکه یم دست توستبده رخصت خادمی در حرمکه فرماندهی خیم دست توستهمه نیرو و قدرت من توییتوانایی زانویم دست توستازل تا ابد در همه عمر منهر آنچه که من می‌جویم دست توست*تو هستی امیر و شه بی نظیرامیری حسین و نعم الامیر*بیا و به من روح عرفان بدهبیا بر دل مرده‌ام جان بدهنگویم چه اما تو ای مهربانهرانچه که خواهی بیا آن بدهپذیرایی‌ام کن به آب فراتو یک جرعه‌اش را به مهمان بدهبه بیتوته کردن میان حرمبه این بی‌نوا گوی و میدان بدهمرا چون شهیدان بخر یا حسینبه قلب من خسته ایمان بده*بده باده‌ای بر دلی مستجیرامیری حسین و نعم الامیر*شنیدم تو بودی و خیل سنانتو بر خاک و گردت صف دشمنانتو بر خاک و از خیمه‌گه می‌رسیدهیاهوی و افغان و اشک زنانتو چون ماه و اعضاء و اجزاء توبه گرد تنت همچنان اخترانزمین لرزه شد باد و طوفان وزیدتو گویی زمین آمده آسمانو افغان و واویل و افسوس و درداز آندم که شد شمر بی دین عیانندیده فلک مثل آن لحظه‌اتکه بودی چو خورشید روی سنان*الا روی نی دین حق را سفیرامیری حسین و نعم الامیر

Viewing all articles
Browse latest Browse all 18760

Trending Articles