به گزارش جهان به نقل از تسنیم، در روزگار کنونی که شعر آیینی به عنوان یکی از گونههای ادبی زیرشاخههای فراوان یافته و در ابعاد بسیاری گسترش یافته است، دیگر امروز نمیتوان ادعا کرد که شعر آیینی تنها در شعر علوی، عاشورایی و یا فاطمی خلاصه میشود، پیروزی انقلاب و معطوف شدن توجه شاعران به شعر آیین یموجب شد تا این شاخه از ادبیات فارسی به صورت تخصصی رشد کرده و شاعران در همه زمینههای ممکن در این حوزه طبعآزمایی کنند.گرچه ممکن است ابعادی از این کرانه وسیع دریای عصمت و طهارت کمتر دیده شده و یا از آن غفلت شده باشد، اما با توجه به رشد آگاهیها در این عرصه و تأکیدات شاعران پیشکسوت و فرزانه انقلاب و در رأس همه آنها رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، هستند شاعرانی که تلاش کردهاند تا همه ابعاد این کرانه وسیع را با نگاهی جامع درنوردیده و تلاش کنند تا دیگر شاخههای شعر آیینی نیز رشد یابد. البته این مهم در میان شاعران پیشکسوت و مکتبی آیینی بیشتر دیده شده است.امام صادق(ع) به دلیل تأثیراتی که در گسترش و توسعه اسلام و فقه شیعه داشتهاند، از جایگاه ویژهای در میان شیعیان برخوردارند، اگرچه شناخت از این امام همام آنچنان که باید و شاید در میان شیعیان وجود ندارد، اما در سالهای اخیر شاعران و اندیشمندان تلاش کردهاند، تا هر یک به فراخور ظرفیت گامی کوچ برای ارائه این شناخت به مخاطب بردارند.غلامرضا سازگار از شاعران مداحی است که اشعار پرشماری درباره امام صادق دارد، شعر ذیل یکی از این اشعار است که ارادت شاعر را به ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت نشان میدهد: ای پیر خرد طفل دبستان کمالتارباب بصیر همه مبهوت جلالتدیدار الهی به تماشای جمالتخلق دو جهان تشنۀ دریای زلالتوجهاللهی و نیست نه پایان نه زوالتوصف تو فزون است ز توصیف و ز گفتار****ای گشته صداقت همه جا دور سر توروییده گل معرفت از خاک در توشب منتظر زمزمههای سحر تووحی است سراسر سخن چون گهر توعالم چو کف دست به پیش نظر توای چشـم خـدای احـد قــادر دادارتو ماه و تلامیذ تو دور تو ستارهگفتار حکیمانهات افزون ز شمارههر روز... نه! هر لحظه بود بر تو هزارهعلم تو روانبخش کمال است همارهدو مطلع الانوار تو حمران و زرارهیک جابر حیان تو و آن همه آثار ****چون مهر که پیوسته کند جود خود انفاقچون نور که سر برکشد از سینۀ آفاقعلم تو عیان است در اوراد و در اوراقعقل و خرد و علم و فضلیت به تو مشتاقدر علم و ادب مؤمن طاقت همه جا طاقهارون تو گل داد برون از شرر نار ****در کوی تو بر جنت اعلا چه نیاز است؟با نور تو بر مهر دلآرا چه نیاز است؟با قطرۀ جود تو به دریا چه نیاز است؟با خاک تو بر وسعت دنیا چه نیاز است؟با درس تو بر علم اروپا چه نیاز است؟ای عبد تو بر لشکر دانش سر و سردار ****ای کرسی درس تو تجلای قیامتآویزۀ گوش همه تا حشر، کلامت نوشیده همهکوثر توحید ز جامتدر ملک خدا وحی خداوند، پیامتبر قلب عدو تیر بلا نطق هشامتگویی سخن اوست همه تیغ شرربار ****جز راه شما راه دگر سوی خدا نیستدر ملک خدا نور به جز نور شما نیستجز خط شما مشی شما مذهب ما نیستاین است و جز این نیست درست است و خطا نیستدرس تو کم از نهضت شاه شهدا نیستآن نهضت پاینده از این درس دهد بارخلقت، نه فقط خالق منان به تو نازدمؤمن نه، خدا داند ایمان به تو نازدفضل و ادب و دانش و عرفان به تو نازدزهرا و علی، احمد و قرآن به تو نازدوالله قسم شاه شهیدان به تو نازدکز هر سخنت نهضت دیگر شده تکرار ****تنها نه فقط زهر شرربار، تو را کشتهر لحظه غمی آمد و صدبار تو را کشتبیداد عدو نیمه شب تار تو را کشتگه یاد فشار در و دیوار تو را کشتبیش از همه منصور ستمکار تو را کشتهر روز از او شد به تن و جان تو آزار ****گه برد سوی قتلگهت پای پیادهگه لب به جسارت به حضور تو گشادهگه کرد ز بیداد، به قتل تو ارادهبا هر سخنش بر جگرت زخم نهادهاو بر روی تخت و تو سر پای ستادهحرمت نگرفت از تو و از احمد مختار ****ای ماه فلک شمع شب تار بقیعتصد قافله دل آمده زوار بقیعتمرغ دل من گشته گرفتار بقیعتهرچند که ویران شده آثار بقیعتباشد که شبی در پی دیدار بقیعت«میثم» ز ره دور نهد چهره به دیوار |
↧
ای کرسی درس تو تجلای قیامت...
↧