به گزارش جهان، مجتبی رنجی در وبلاگ "نورالحقایق" نوشت:بسم الله الرحمن الرحیم در این مطلب قصد داریم به مشترکات اعتقادی فرقه جنایتکار وهابیت و یهودیان اشاره کنیم ، روند مقاله به این صورت خواهد بود که ما ابتدا عقاید وهابیان را از منابع خودشان نقل می کنیم و سپس آیاتی از تورات را که در رابطه با جسمانیت خداوند است را مرور خواهیم کرد. در این جا تاکید می کنم که منظور از یهودیان پیروان حضرت موسی(ع) نیستند ، بلکه مقصود صهیونیست ها می باشند که در طول تاریخ تورات را دستخوش تحریف و تبدیل قرار داده اند. این نوشته به خوبی ثابت می کند که بنیان گذاران فکری وهابیت و سلفی گری تا چه حد دل در گروی اهل کتاب و متون تورات داشتند و به خوبی عمق ارتباط ایدئولوژیکی این دو جریان شیطانی (وهابیت و صهیونیزم) را آشکار می سازد. خداوند می خندد ابن تیمیه ، تئوریسین وهابیت می گوید : خداوند می خندد؛ و روز قیامت در حال خنده بر بندگان خود تجلی می کند (مجموعه الرسائل الکبری، رساله یازدهم،۴۵۱) در کتاب السنة به نقل از اسماعیل ابن ابی معمر و سپس ابوهریره آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: پروردگار ما از دو فرد که یکی دیگری را بکشد و سپس هر دو به بهشت نایل شوند، به خنده آید. (عبدالله بن احمد السنة ص166 - صحیح بخاری ج4 ص24 - صحیح مسلم ج6 ص40 - مسند احمد ج2 ص462 ) خداوند به زمین فرود می آید ابن بطوطه می گوید : روز جمعه ای که در دمشق در مجلس او حاضر شدم،ابن تیمیه روی منبر مردم را موعظه می کرد. یکی از سخنانش این بود: خداوند از آسمان به زمین می آید ، همان گونه که من از منبر پایین می آیم ، سپس چند پله از منبر پایین آمد.یک فقیه مالکی مذهب بنام ابن الزهراء به او اعتراض کرد و منکر ادعای او شد ، مردم به او هجوم آورده و او را با مشت و لگد چنان کوبیدند که امامه از سرش افتاد. (سفرنامه ی ابن بطوطه صفحه ی 90) در صحیح بخاری آمده است : پروردگار ما هر شب یک سوم به آخر شب مانده ، به آسمان دنیا می آید. (صحیح بخاری ج5 ص113 حدیث5962) شخصی از احمد بن حنبل در مورد احادیثی سوال که می گوید: خداوند متعال هر شب به اسمان دنیا می آید دیده می شود و قدمش را در اتش می گذارد و امثال این احادیث. در جواب گفت: ما به تمام احادیث ایمان داشته و ان ها را تصدیق می کنیم . هیچ گونه تاویلی برای آنها نمی کنیم. (فی عقائد الاسلام از رسائل شیخ محمد بن عبدالوهاب ص ۱۵۵) خدای نشسته بر عرش عبدالله بن احمد بن حنبل به سندش از عمر بن خطّاب نقل مى کند: «هر گاه خداوند بر کرسى خود مى نشیند، صدایى همانند صداى زین شتر هنگام سوار شدن شخص سنگین بر آن، شنیده مى شود»( کتاب السنة ص 79) ابن عمر می گوید: خداوند عزوجل عرش را پر کرده بطوری که عرش به مقدار چهار انگشت خدا، از خدا بزرگتر است.(فردوس الاخبار دیلمی جلد 1 صفحه ی219) عروة بن زبیر می گوید: حاملین عرش خدا چهار نفرند: یکی بصورت انسان، یکی بصورت گاو نر و دیگری بصورت باز شکاری و چهارمی بصورت شیر ! (حیاة الحیوان دمیری جلد 2 صفحه ی 428) خدای سوار بر پشت پشه! ابن تیمیه صراحتا می گوید: اگر خدا بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار گردد حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد(التاسیس فی رد اسس التقدیس ابن تیمیه حرانی ج1 ص101) خدایی با اعضاء و جوارح انسانی ابویعلی استاد ابن تیمیه می گوید: نسبت به آنچه که در صفات حق گفته می شود،از قول من نقل کنید که من هر عضوی را برای خداوند بجز ریش و عورت، قائل می شوم. (العواصم من القواصم ص210 - الطبعه الحدیثه ج2 ص283) دست راست خدا پُر است و بخشش و عطای مداوم شب و روز چیزی از آن نمی کاهد و در دست دیگرش ترازو است.(صحیح بخاری ج4 ص1724 حدیث 4407) ابوهریره از پیامبر نقل می کند که چون خداوند از آفرینش فارغ شد رحم برخاست و کمر خدا را گرفت.خدا گفت:دست بردار. گفت:این مکان جایی است که باید ازبریده شدن (قطع رحم)به تو پناه آورد.خدا گفت:آیا راضی نمی شود که هر که با تو وصل کرد من با او وصل کنم و هر که تو را قطع کرد من با او قطع کنم؟ گفت:بلی ای پروردگار من... (کتاب بخاری ج4 ص1828 حدیث4552 ) فخر رازی ـ از اعاظم متکلمان اشعری ـ به صراحت تمام حنبلیان را از تجسیم کنندگان می شمرد و می گوید:«بیشتر حنبلی ها وجود اعضا و جوارح مذکور را برای خداوند ثابت می دانند. ». (فخر رازی ، المطالب العالیة ج1 ص26) در این کتاب به نقل از نبی اکرم(ص) آمده است: «ان الله یمسک السماوات علی اصبع؛ خداوند آسمانها را بر انگشتی نگه می دارد. » (السنة ص63) انس بن مالک از پیامبر نقل کرده است:«یلقی فی النار و تقول هل من مزید حتی یضع قدمه او رجله علیها فتقول قط قط؛ یعنی خداوند در آتش می افکند و آتش همچنان گوید: باز هم بیشتر، تا اینکه خداوند قدم یا پای خود را بر آن می نهد و آتش می گوید دیگر بس است. » (السنة ص184) ابن عباس می گوید: پیامبر اکرم پروردگارش را در شمایل جوانی با صورتی بی مو با پوششی از لولو و با قدم ها و پاهایی سبزه و گندمی رنگ مشاهده کرد. (میزان العتدال فی نقد الرجال ج2 ص363) مکان خدا قبل از خلقت جهان جایی دیگر بود! نقل شده که شخصی به پیامبر اکرم (ص)عرض کرد : پروردگارمان قبل از اینکه مخلوقاتش را بیافریند کجا بود؟ رسول خدا(ص)فرمودند:در عماء به سر می برد و زیر و بالایش هوا بود و هیچ مخلوقی نبود و عرش او بر آب بود. (سنن ترمذی ج5 ص112 - مسند احمد ج5 ص468 - سنن ابن ماجه ج1 ص64) خدایی که جسم نباشد ، خدا نیست! ابن تیمیه می گوید : « خداوند، خدا نمی باشد ، مگر آن که جسم باشد؛ چرا که خدا جسم نباشد از بین رفتنی خواهد بود » (بیان تلبیس الجهمیه ج ۱ ص ۹۴) وی همچنین می گوید : در جایی از کتاب خدا و سنت رسولش و نیز در گفتار امت سلف(صحابه) و پیشوایان دینی نیامده که خداوند جسم نبوده و از جسمانیت و عرض منزه است از این رو نفی موضوعی که شرع و عقل آن را نفی نکرده ، نوعی نادانی و گمراهی ست. (التاسیس فی رد اسس التقدیس،ابن تیمیه حرانی،ج1،ص101) (حال چطور از نبود چیزی ، بود آن را میتوان نتیجه گرفت ، والله اعلم) خداوند صورت آدم را شبیه صورت خودش آفرید ابوهریره(!) از پیامبر اکرم(ص) روایت می کند: خداوند آدم(ع) را به شکل خود و با قدی شصت ذراعی خلقت فرمود.(صحیح بخاری ج5 ص2299 حدیث 5873) در افاضات جناب بن باز آمده است : سؤال: در دیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده که صورت کسی را زشت نخوانید، زیرا خداوند سبحان انسان را به شکل خودش خلق کرده است؟ جواب: این حدیث از پیامبر اکرم (ص) ثابت است، هر کسی را که می زنید، مواظب صورتش باشید، زیرا خداوند آدم را به شکل خودش آفریده است.(فتاوای بِن باز جلد 4 صفحه ی 226) تمام اعضای خدا از بین می رود جز صورت خدا !!! سؤال: قبل از شروع سؤالات، دیروز مسأله ای را از بخاری نقل کردم، که در معنای آیه ی شریفه ی «کل شیء هالک إلا وجهه» گفته: منظور از وجه خدا ملک خداست، ولی اکنون شک دارم که آیا بخاری چنین چیزی گفته یا نه؟ لطفاً نظر خود را بگویید. البانی : نه تنها بخاری بلکه هیچ مسلمانی چنین چیزی را نمی گوید که مراد از وجه الله، ملک خداست. زیرا منظور آیه اینست که همه چیز ازبین رفتنی است و فقط صورت خدا باقی می ماند. یعنی حتی تمام بدن خدا هم از بین خواهد رفت جز صورتش. (فتاوی البانی صفحه ی 522 و 523) (این در حالی ست که بخاری در صحیح اش آیه مذکور را تاویل کرده و از آن به قصود ملک خداوند یاد نموده(صحیح بخاری جلد 9 صفحه ی 17) شیخ محمّد ابوزهره در کتاب تاریخ المذاهب الاسلامیه مى نویسد: «سلفیّه هر صفت و شأنى را که در قرآن یا روایات براى خداوند ذکر شده، از قبیل محبت، غضب، سخط، رضا، ندا، فرود آمددن بر زمین، استقرار بر عرش، و دست و صورت و .... حمل بر حقیقت کرده و بر خداوند ثابت مى کنند...؛ در حالى که علما به اثبات رسانده اند که این عمل منجرّ به تشبیه و جسمیّت خداوند متعال خواهد شد...». (تاریخ المذاهب الاسلامیه، ج 1، ص 232 ـ 235) حال دلایلی که اثبات می کند ارتباطی میان عقاید سلفیه و وهابیت با اعتقاد یهودیت وجود دارد دلیل اول - وجود احادیثی در مورد تورات و پیامبران بنی اسرائیلی در کتب اهل سنت که اشاره به جسمانیت خداوند دارد ، این دسته از احادیث ثابت می کند که بسیاری از این روایات که به بزرگان و پیامبر اکرم(ص) نسبت داده شده ، از جمله اسرائیلیاتی ست که در زمان خلیفه دوم ، سوم و معاویه شیوع پیدا کرد مانند : عبدالله بن احمد به نقل از عکرمه آورده است قال: ان الله لم یمس بیده شیئا الا ثلاثا خلق آدم بیده و غرس الجنة بیده و کتب التوراة بیده؛ خداوند چیزی را با دستش لمس نکرد مگر در سه مورد: آدم را به دست خود آفرید و بهشت را به دست خویش کاشت و تورات را به دست خود نگاشت. (السنة ص209) دلیل دوم - احادیثی که مشابه مطالب تورات است و نشان می دهد که از داستان های تورات تاثیر گرفته است مانند : پروردگار ما هر شب یک سوم به آخر شب مانده ، به آسمان دنیا می آید. (صحیح بخاری ج5 ص113 حدیث5962) (این حدیث تاثیر گرفته است از داستان تورات که در آن خداوند به زمین فرود می آید و با حضرت یعقوب کشتی می گیرد = پیدایش باب 32 آی 24 تا 30) دلیل سوم - احادیثی که مانند اسرائیلیات نشان دهنده ی عادات انسانی خداوند است ، مانند خندیدن و نشستن و راه رفتن و خوابیدن و ناراحتی و ... مانند : ابن تیمیه : خداوند می خندد؛ و روز قیامت در حال خنده بر بندگان خود تجلی می کند (مجموعه الرسائل الکبری، رساله یازدهم،۴۵۱) عبدالله بن احمد بن حنبل به سندش از عمر بن خطّاب نقل مى کند: «هر گاه خداوند بر کرسى خود مى نشیند، صدایى همانند صداى زین شتر هنگام سوار شدن شخص سنگین بر آن، شنیده مى شود»( کتاب السنة ص 79) ابن عباس می گوید: پیامبر اکرم پروردگارش را در شمایل جوانی با صورتی بی مو با پوششی از لولو و با قدم ها و پاهایی سبزه و گندمی رنگ مشاهده کرد. (میزان العتدال فی نقد الرجال ج2 ص363) که هماهنگ اند با اسرائیلیاتی مانند : و آدم و همسرش، آواز یهوه خدا را شنیدند که در هنگام وزیدن نسیم نهار در باغ می خرامید و راه می رفت (تورات صحیفه پیدایش 3:8) و در روز هفتم، خدا از همه کار خود که ساخته برد، فارغ شد. و در روز هفتم از همه کار خود که ساخته بود، آرامى گرفت. (پیدایش باب 2 آیه 2) و خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمین ساخته بود، و در دل خود محزون گشت. و خداوند گفت: «انسان را که آفریدهام، از روى زمین محو سازم، انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را، چونکه متأسف شدم از ساختن ایشان.» (سفر پیدایش باب 6 آیه 7 و 6) در آخر خوب است به اعتراف یکی از بزرگان وهابیت در این مورد اشاره کنیم : التویجری از علما و مفتی های وهابیت می گوید : همچنین در این مورد( شباهت چهره انسان با چهره خداوند )نزد اهل کتاب و کتابهاییشان که به ما رسیده است مانند تورات در بخش اول امده است که خداوند میگوید(به زودی بشری میسازم که چهره اش به چهره خودم شبیه باشد) و أیضا فهذا المعنى عند أهل الکتاب من الکتب المأثوره عند الأنبیاء کالتوراة فان فی السفر الأول منها ( سنخلق بشرا على صورتنا یشبهها ) (عقیدة اهل الایمان فی خلق آدم علی صورت الرحمن صفحه ۷۶) از این پس اگر می شنوید که وهابیان هیچ کاری با یهودیان ندارند و با صهیونیست ها رفیقان تو رگی هستند ، تعجب نکنید ، این ها دین و دنیایشان را از یکدیگر دارند. |
↧
اشتراکات عقیدتی وهابیت و یهودیت + سند
↧