به گزارش جهان، سید جواد حسینی در وبلاگ "دین، فلسفه و فرهنگ" نوشت:فیلم شکاف ساخته کیارش اسدی است. فیلم به زندگی دو زوج جوان اختصاص دارد . در یکی از آن ها ، زن دچار نوعی بیماری است که برای درمان به توصیه پزشکان مجبور به بارداری است. هرچند زن تمایل زیادی به فرزند آوری ندارد و در انتهای فیلم هم معلوم نمی شود چه تصمیمی می گیرد. زوج دیگری که ضمنا دوست زوج اول ، هستند با وجود داشتن یک فرزند نونهال ، از هم جدا می شوند . سرپرست فرزند این خانواده طلاق ، طبق قانون ، پدر است اما مادر فرزند از این امر راضی نیست. فرزند هم بدلیل بیماری تنفسی و کوتاهی پدر در درمانش ، ازدنیا می رود. حتی اگر فیلم را هم ندیده باشید با خواندن خلاصه بالا به مضمون کلیشه ای و تکرای فیلم پی برده اید. مضمونی که به مانند ده ها بلکه صد ها فیلم دیگر ساخته شده در سال های بعد از انقلاب ، مأموریت نانوشته سیاه نمایی از جامعه ایرانی و ترویج و بزرگ نمایی مسائل جعلی به عنوان مسائل اصلی و واقعی را به دوش کشیده اند و انصافا از پس آن هم خوب برآمده اند. این ماهیت سینما است که تبلیغات و تکرار یک مضمون آن هم در شکل هنری اش ، به القا و توهم وجود آن در مخاطب ختم می شود. معلوم است که آن قدر از این دست موضوعات در گوشمان خوانده اند که تصور می کنیم لابد ما هم مشکلمان همین جنس مسائل است. در فیلم ، بحث فرزندآوری و لزوم آن در معرض تردید و تشکیک جدی گذاشته شده است. آن هم از سوی خانواده ای که اتفاقا مشکل جدی مالی ندارند. توجیه زن این است که به ثبات زندگی زناشویی اش اعتمادی ندارد. در حالی که شوهر مهربان و ظاهر زندگی بی مشکلی دارد. شاید زندگی از هم پاشیده دوستش و وضعیت نامطلوب فرزندشان ، منطق ظاهرا موجهی برای عدم تمایل به فرزندآوری برای او و مخاطبین فیلم در پی داشته باشد. منطقی که سازنده فیلم هیچ انگیزه ای برای رد آن از خود بروز نمی دهد. از این جهت اگر فیلم را ضد فرزند بنامیم به بیراهه نرفیتم.