به گزارش جهان به نقل از فارس، درباره انکار وجود قطعی امام عصر(عج) با اینکه ۳۲۰۰ حدیث در کتب و منابع اهل تسنن نقل شده است، ولی وهابیت با جنجال و روشهای خاص و مغالطه خود در صدد نقد و خدشه به این باور قطعی اسلامی است، به همین منظور با داود درویشنیا باسفری از محققان حوزه علمیه خراسان درباره یکی از کتب تهاجمی وهابیت به باورهای شیعی گفتوگو کردیم که ما در ادامه میآید:وهابیت مهدویت را هدف قرار داده است*در ابتدا یک گزارشی درباره فعالیت وهابیت در عرصه کتاب بر ضد مهدویت ارائه میدهید؟-وهابیت در عرصه کتاب تألیفات فراوانی بر ضد مهدویت تألیف، چاپ و منتشر کردهاند که عبارتند از:عجیبترین دروغ تاریخ، نوشته عثمان بن محمد خمیس ترجمه اسحاق بن محمد دبیری العوضی.غائب همیشه غائب، نوشته علی حسین أمیری.مهدی موعود یا مهدی موهوم، نوشته عبدالرحیم ملازاده.کارنامه امام زمان نوشته محمدباقر سجودی.ردّ کردن عقیده به امام معصوم( آمدن مهدی افسانه است) نوشته محمد جودت الیوسف.بررسی علمی احادیث مهدی، نوشته ابوالفضل برقعی.دعای ندبه و خرافات آن، نوشته ابوالفضل برقعی.توقیع نهایی امام زمان و داستان ایجاد مسجد جمکران، نوشته محمدرضا زرگر.مهدی منتظر (منتظر چند مهدی هستی) نوشته مصطفی حیدر (ابوتراب) ترجمه مسلم ایمانی.اسلام و رجعت، نوشته عبدالوهاب فرید تنکابنی.بررسی دعای ندبه، نوشته سیدعلی احمد موسوی واعظ.*یکی از مواردی که مورد هجوم وهابیت قرار گرفته است، دعای ندبه است، در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟-یکی از مواردی که وهابیت که از طریق کتب علیه آن فعالیت میکند، کتب مربوط به ادعیه و زیارات شیعه است که ردیههایی بر ضد آن چه از نطر سند و چه از نظر محتوا تألیف کردهاند، یکی از ادعیهای که مورد هجوم وهابیت قرار گرفته است دعای شریف «ندبه» است که البته از این روش قصد دارند بحث اعتقاد به مهدویت را که از اعتقادات مهم شیعه است زیر سؤال ببرند که ما به ارزیابی اجمالی کتاب بررسی دعای ندبه نوشته سیدعلی احمد موسوی واعظ میپردازیم.نکته جالب اینجاست که روی جلد کتاب مذکور، نویسنده به عنوان «حجتالاسلام علی احمد موسوی» معرفی شده است، در حالی که در پایان کتاب نام وی «سیدعلی احمد موسوی واعظ» عنوان شده است که به گفته خودش از مشهد مقدس است، روشن است که نویسنده کتاب شخصیتی جعلی است وجود خارجی ندارد و صرفاً از عناوین و اسامی شیعه پسندی مانند حجتالاسلام که از القاب روحانیت است و همچنین سید، علی، احمد، موسوی، واعظ و مشهد که اسماء مقدس در نزد شیعیان است و به آن احترام زیادی میگذارند، استفاده ابزاری میکنند، اگر چنین شخصیتی در مشهد یا هر جایی از ایران وجود دارد ما آماده مناظره با ایشان در مورد کتابشان هستیم که البته مطمئن هستیم چنین شخصیتی وجود خارجی ندارد و هیچ وقت مناظرهای در کار نخواهد بود.نویسنده مجهولالحال وهابی و تلاش برای انکار دعای ندبه*نویسنده چگونه دعای ندبه را زیر سؤال برده است؟-نویسنده کتاب، دعای ندبه را از دو جهت؛ سند و محتوا زیر سؤال برده است، در این بخش دعای ندبه را از نظر سند مورد بررسی و مداقه قرار میدهیم، در این کتاب دعای ندبه را از سید بن طاووس(ره) نقل میکند و عبارت سید را میآورد: «ذکر بعض أصحابنا قال: قال محمد بن علی بن أبی قرة نقلت من کتاب محمد بن الحسین بن سفیان البزوفری دعاء الدنبه و ذکر أنه لصاحب الزمان صلوات الله علیه و یستحب أن یدعی به فی الأعیاد الأربعة»نویسنده کتاب از نقل سید چند نتیجه میگیرد:سید بعضی اصحاب را مشخص نکرده است، چون نزدش مجهول بودهاند، محمد بن حسین بن سفیان بزوفری مجهول الحال دانستهاند که در قرن چهارم زندگی میکرده و معلوم نیست که از کجا و کی گرفته چون در زمان ائمه(ع) زندگی نمیکرده است، شیخ عباس قمی در کتاب هدیة الأحباب ص ۱۰۶ مینویسد: فقط محمد بن حسین بن سفیان بزوفری دعای ندبه را در کتاب خود آورده است.این دعا برای صاحب الزمان(عج) است که علامه مجلسی در بحار الأنوار ج ۲۲ ص ۲۶۲ از سید بن طاووس نقل کرده و مدرک صحیحی نشان نداده است! تسامح در ادله سنن در جایی است که به سند ضعیف به ثبت رسیده باشد ولی دعای ندبه که سند ندارد! ممکن نیست که این دعا را ائمه(ع) نقل کرده باشند، چون امام(ع) چطور برای نوه و فرزند خود که هنوز نیامده گریه کند و درست نیست که خود امام زمان(عج) هم برای فراق خودش گریه کند، چون بی معنا است!نکته: نویسنده کتاب به جای کلمه «نوه» از کلمه «نواده» استفاده کرده است که روشن میشود، این فرد به ادبیات فارسی مسلط نبوده است یا از طوائف قومی است که از این نوع ادبیات استفاده میکنند که این خود دلیل دیگری بر جعلی بودن نویسنده کتاب است.ناقلین دعای ندبه چه کسانی بودند؟*با توجه به اشکالات نویسنده به ناقلان دعا ندبه، این دعا چگونه و توسط چه کسانی به دست ما رسیده است؟-سید رضیالدین بن طاووس که از اعلام و شخصیتهای مهم قرن هفتم هجری و از رجال بزرگ شیعه و در زهد، علم، ورع و عبادت معروف و آگاه از کتب و تصانیف بوده است، وی کسی است که علامه حلی او را عابدترین مرد روزگار خویش معرفی کرده است: «کان أزهد أهل زمانه»(۱)، وی دعای ندبه را در کتاب إقبال الأعمال(۲) نقل کرده و در کتاب مصباح الزائر(۳) آن را به امام زمان(عج) نسبت داده است.محمد بن جعفر بن علی مشهدی الحائری که از اعلام قرن ششم هجری است و از شاگردان ابن ادریس به شمار آمده و از او روایت نقل کرده است که این دعا را در کتاب مزار کبیر(۴) نقل کرده است و منظور از محمد بن جعفر علی مشهدی دو نفر را ذکر کردهاند:الف) از کلمات مرحوم آقای خوئی(ره) به نقل از شیخ حر عاملی به دست میآید که مراد از محمد بن علی مشهدی همان محمد بن علی بن جعفر است.(۵)ب) مرحوم نوری در خاتمه مستدرک الوسائل میگوید: منظور از علی بن محمد مشهدی، محمد بن جعفر بن علی بن جعفر مشهدی است و از وی به عنوان حائری یاد میکند، ایشان یکی از راویان ابیالفضل شاذان بن جبرئیل قمی است که با دو واسطه از شیخ مفید روایت نقل میکند.(۶)مرحوم نوری در کتاب تحیة الزائر، کتاب مزار ابن مشهدی را حاوی زیاراتی میداند که تمام آنها دارای سند صحیح یا معتبر است و علامه مجلسی(ره) کتاب مزار ابن مشهدی را، مزار کبیر خوانده است(۷) و مرحوم آقا بزرگ تهرانی کتاب مزار کبیر را از منابع معتبر شیعی دانسته است(۸)، گرچه توثیق خاصی در مورد ابن مشهدی وارد نشده است، اما قواعد توثیق آن شامل حال وی میشود.صاحب کتاب مزار قدیم نیز آن دعا را آورده است که ظاهراً از تألیفات قطب راوندی است، در منابع بالا مصنفین محترم دعا را از کتاب محمد بن علی بن قره أخذ کرده و آن نیز آن را از کتاب دعای أبو جعفر محمد بن حسین بن سفیان بزوفری نقل کرده است و در نقل روایت کسانی هستند که باید بیشتر شناخته شوند که عبارتند از:الف) محمد بن علی بن أبی قره کیست؟ او ابوالفرج محمد بن علی بن یعقوب بن اسحاق بن أبی قره قنانی است، وی از اعلام قرن پنجم و استاد نجاشی رجال شناس معروف است که درباره استاد خویش فرموده است: محمد بن علی بن أبی قره ثقه است(۹) و نیز علامه حلی ابن أبی قره را ثقه میداند.از آنجا که محمد بن جعفر مشهدی معاصر محمد بن أبی قره نبوده است، چطور از او روایت نقل کرده است؟ این مطلب را اینگونه میتوان توجیه کرد:شیخ مشهدی معمر (دارای عمر طولانی) بوده و لذا محمد بن أبی قرة را درک کرده است.اگر چه خبر ارسال دارد، ولی ابن مشهدی به نقلش از محمد بن أبی قرة یقین داشته است.ابن مشهدی دعا را از کتاب مزار ابن ابی قرة نقل کرده است زیرا مطابق نقل صاحب ریاض ابن ابی قرة کتابی به نام مزار داشته است.ب) أبوجعفر محمد بن حسین سفیان بزوفری: وی از مشایخ شیخ مفید بوده است و در نیمه دوم قرن چهارم هجری زندگی میکرده است، وی فردی صاحب جلالت بوده زیرا علاوه بر نقل حدیث مکرر شیخ مفید از وی برای او طلب رحمت کرده است و محدث نوری در خاتمه مستدرک الوسائل او را چهل و دومین شیخ از مشایخ شیخ مفید شمرده و به وثاقت و جلالت قدر او گواهی داده است و همچنین ابن ایوب قمی صاحب کتاب کفایة الأثر نیز احادیثی از او روایت کرده است، مرحوم آیتالله بروجردی میفرمود: یکی از راههای شناخت رجال، شناخت شخصیت شاگردان آنها است و هر گاه مشاهده شد که اشخاصی همچون شیخ مفید از شخص معینی زیاد روایت نقل میکند، هرگز مذمتی در حق او ندارد، این به نوبه خود نشانه این است که آن شخص مورد وثوق و اطمینان است.(۱۰)«دعای ندبه» در عصر نزدیک به ائمه و غیبت صغری بین شیعه مرسوم بوده است*در اینجا درباره اشکالات نویسنده پاسخ میدهید؟-اگر گفته شود که صاحب کتب رجال محمد بن حسین بزوفری را مجهول دانستهاند، جواب این است که روشن شد که ایشان معلومالحال و از مشایخ شیخ مفید بوده و آن مرد بزرگ از او بسیار روایت کرده است و برای او طلب رحمت کرده، چنانچه ابن مشهدی و سید ابن طاووس در حق او رضی الله عنه فرمودهاند.اگر گفته شود محمد بن حسین بزوفری در عصر ائمه نبوده تا از امام این دعا را أخذ کرده باشد و معلوم نیست از چه کسی و از کجا این دعا را گرفته است؟ جواب میدهیم مگر کسی گفته بزوفری بدون واسطه این دعا را از امام روایت کرده است، مگر لازم است هر کس روایتی از امام نقل میکند، معاصر با ائمه باشد، مگر نمیشود حدیث را با سند و در کتاب خود روایت کرده باشد یا روایت معتبر و مسلمی را با حذف سند به طور ارسال نقل کند، بلکه چون در آن اعصار که نزدیک به ائمه بوده رسم بر این نبوده است که در کتابها روایاتی بدون سند بیاورند و اگر هم بدون سند میآوردند، عین متن را ذکر میکردند.اطمینان حاصل است که این دعا در کتاب بزوفری با سند بوده و پس از اینکه از کتاب او نقل شده از باب مسامحه سند آن را نقل نکردهاند و یا اینکه دعا آن قدر معروف و مشهور بوده که بزوفری هم خود را از ذکر سند آن بینیاز میشمرده است، زیرا همان گونه که در این زمان معروف و مشهور است، در عصرهای گذشته نیز چنین بوده است، خصوصاً که متن آن با آیات قرآن و روایات سازگاری تمام دارد.بنابراین میتوان حدس زد خواندن این دعا در اعصار نزدیک به عصر ائمه و غیبت صغری هم مثل عصر ما بین شیعه متداول و مرسوم بوده است و این شعاری که دست به دست رسیده و اخلاف از اسلاف و بازماندگان از گذشتگان آن را گرفته و در محضر و منظر محدثین آن اعصار که همه متبحر در علم حدیث و استاد فن بوده و از خواندن دعاهای بیمأخذ و پیروی از روشهای بیمدرک به شدت ممانعت میفرمودند، خوانده میشده و کسی بر اعتبار آن ایرادی نداشته است.و اگر گفته شود مستند کسانی که این دعا را در کتاب خود نقل کرده و فتوا به استحباب خواندن آن دادهاند اخبار «من بلغ» و تسامح در ادله سنن است، لذا اشکال کردهاند که تسامح در ادله سنن در جایی است که با سند ضعیفی به معصوم برسد و برای دعای ندبه سندی که منتهی به معصوم بشود ذکر نکرده است، جواب این اشکال این است که:الف) ورود و صدور این دعا از معصوم مورد اطمینان است و آن چیزی که ملاک حجیت خبر واحد است، اطمینان به صدور است و لذا به اخبار موقوفه هم گاهی در فقه اعتماد میشود.ب) به نفس اطلاق ادله عام دعاها استحباب این دعا هم ثابت است.ج) در باب تسامح در ادله سنن و اخبار من بلغ ذکر نشده است که باید بلوغ با سند متصل به معصوم باشد، بلکه بلوغ و رسیدن به هر نحوی که باشد «به طور مسند یا مرسل» کفایت میکند و نباید به قاعده و احادیث بدون دلیل حاشیه زد و اطلاق آن را مقید کرد، حتی فتوای فقیه به رجحان عمل اگر استناد او به روایتی محتمل باشد، نیز در بلوغ کافی است چنانچه شیخ اعظم انصاری(ره) هم در تنبیه پنجم از تنبیهات رسالهای که در جواز تسامح در ادله سنن مرقوم فرموده، تصریح کرده است و اولی به اعتبار فتوای فقهایی است که در مورد فقدان نص یا به زبان علمی «عند اعواز النصوص» عمل میکردهاند، در مورد مستحبات با وجود اخبار من بلغ، ورود مطلق خبر و فتوای فقیه به طریق اولی کافی است.(۱۱)۴. ممکن است گفته شود و اشکال کنند که این دعا از ائمه (ع) صادر نشده است و انشاء برخی از علماء شیعه است، در جواب میگوییم:الف) آقای بزوفری در ادامه روایت این چنین آورده است: «ویستحب أن یدعی به فی الأعیاد الأربعة» ظاهر این کلمه میرساند که این دعا از جانب معصوم رسیده است، زیرا حکم کردن به هر یک از افعال و اذکار خمسه(وجوب، حرمت، استحباب، کراهت، اباحه) از امور توقیفی است که فقط از جانب اولیاء معصوم خداوند صورت پذیرد.ب) اینکه برای قرائت این دعا زمان خاص «الأعیاد الأربعة» ذکر شده است، خود دلیل بر آن است که از جانب معصوم صادر شده است، در غیر این صورت نمیتواند از چنین ویژگی خاصی برخوردار باشد.ج) مضامین و مفاد دعای ندبه به اندازهای بلند است که نمیتوان آن را از غیر معصوم دانست، به عبارت دیگر یکی از راههای احراز حجیت خبر اطمینان به صدور آن از راه نوع بیان و وسعت معانی غیر معارض با سایر منابع دینی است، به طوری که متن حدیث مصحح سند محسوب میشود و از نوع بیان این دعا و معانی آن میتوان مأثوره بودن آن را احراز کرد.(۱۲)د) رسم علماء چنین بوده است که هرگاه دعا یا زیارتی را خود انشاء میکردند، آن را به مردم اعلام میکردند و متذکر آن میشدند تا به مردم مشتبه نشود، از باب نمونه شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه»(۱۳) زیارتی را برای حضرت زهرا(س) که از انشاهای خود اوست نقل کرده و میگوید: من آن را در سفر حج در مدینه در کنار قبر فاطمه زهراء (س) قرائت کردم، (منظور از قبر حضرت فاطمه(س) مکانی است که گمان میشود قبر ایشان در آنجاست) ولی آن را به این صورت در اخبار نیافتم... که از این نمونهها زیاد است و ما به همین بسنده میکنیم.ه) ابن مشهدی در المزار میگوید: من در این کتاب خود از فنون زیارات، اخباری را جمع کردم که با واسطه راویان ثقه و مورد اعتماد به سادات متصل شدهاند.(۱۴)و) در صورتی که جمله «أنه الدعاء لصاحب الأمر» را به معنای انشاء از امام زمان بدانیم، میتوانیم آن را از توقیعات حضرت، به بزوفری بدانیم.دعای ندبه از سوی معصوم صادر شده است*با این توضیحات، دعای ندبه از کدام امام(ع) صادر شده است؟-آخرین حلقه دعای ندبه یعنی آقای بزوفری به صراحت بیان میکند که این دعا از بقیةالله الاعظم است، برخی از بزرگان از این تعبیر استفاده کردهاند که این دعا از ناحیه مقدسه و از جانب حضرت(عج) صادر شده است، اما ظاهر این است که دعا از امام صادق(ع) است، همان طور که مرحوم علامه مجلسی(ره) در کتاب زاد المعاد(۱۵) فرمودهاند.اما وجه جمع این دو مطلب:نقل چندباره زیارات از امام صادق(ع) و از حضرت بقیة الله(عج) مانعة الجمع نیست، زیرا احتمال امام مهدی(عج) آن چیزی را که فرموده باشند که بیشتر به وسیله امام صادق(ع) انشاء شده است، بنابراین هر دو بیان میتواند درست و مطابق با واقع باشد.اینکه در برخی مصادر اینگونه آمده است که دعا برای صاحب الزمان است، ممکن است این گونه توجیه کنیم که این دعا، دعایی است که برای وجود مقدس امام زمان(عج) انشاء شده است، نه اینکه دعا از طرف آن حضرت انشاء شده باشد.میان مروی عنه بودن امام صادق(ع) با امام زمان (عج) تفاوتی وجود ندارد، در اینکه اصل صدور دعا به معصوم ختم میشود و وجه جمع دارد و لو در مروی عنه دو یا چند نفر باشند و همین قدر برای تثبیت مأثوره بودن زیارت فوق و دعای ندبه کافی است.*درباره دعای ندبه از سوی علمای شیعه کتابی هم تدوین یا نگارش یافته است؟-تألیفاتی که درباره دعای ندبه به رشته تحریر در آمدهاند، عبارتند از:شرح دعای ندبه تألیف صدرالدین محمد حسنی مدرس یزدی.عقد الجمان لندبة صاحب الزمان، تألیف میزا عبدالرحیم تبریزی.وسیلة القربة فی شرح دعاء الندبة، تألیف شیخ علی خوئی.شرح دعای ندبه، تألیف ملاحسن تربتی سبزواری.النخبة فی شرح دعاء الندبة، تألیف سیدمحمد مرعشی.شرح یا ترجمهی دعای ندبه تألیف سردار کابلی.معالم القربة فی شرح دعاء الندبة تألیف محدث ارموی.کشف الکربة، تألیف محدث ارموی.وظائف الشیعة فی شرح الدعاء الندبة، تألیف ادیب اصفهانی.نوید بامداد پیروزی، تألیف موسوی خرم آبادی.شرح و ترجمهی دعای ندبه، تألیف محب الاسلام.نصرة المسلمین تألیف عبدالرضا خان ابراهیمی.فروغ الولایة، تألیف آیتالله صافی گلپایگانی.فروغ ولایت در دعای ندبه، تألیف آیتالله صافی گلپایگانی.الکلمات النخبة، تألیف عطایی اصفهانی.رسالة حول الدعاء الندبة، تألیف محمد تقی تستری.رسالة حول الدعاء الندبة، تألیف میر جهان اصفهانی.سند دعاء الندبة، تألیف سیدیاسین الموسوی.شرحی بر دعای ندبه، تألیف علوی طالقانی.زمزمهی وصال، بررسی سند دعای ندبه، تألیف بنیاد بین المللی دعاء.بررسی دعای ندبه، تألیف علی اصغر رضوانی.شرح فراق، تألیف علی اصغر همتیان. *پینوشتها:(۱). أمل الأمل شیخ حر عاملی؛ ج ۲ ص ۲۰۷ .(۲). إقبال الأعمال سید بن طاووس ص ۲۹۵ تا ۲۹۹ .(۳). مصباح الزائر سید بن طاووس ص ۴۴۶ .(۴). مزار کبیر محمد بن جعفر بن علی بن مشهدی؛ دعای ۱۰۷ .(۵). معجم رجال الحدیث خوئی؛ ج ۱۷ ص ۲۵۹ .(۶). مستدرک الوسائل نوری، ج ۳ ص ۳۸۶ .(۷). بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۱ ص ۱۸ و ۳۵ .(۸). الذریعة الی التصانیف الشیعة، آقا بزرگ تهرانی، ج ۲۰ ص ۳۲۴ .(۹). رجال نجاشی، ص ۳۹۸ شماره: ۱۰۶۶ .(۱۰). بررسی دعای ندبه؛ علی اصغر رضوانی ص ۱۳ .(۱۱). فروغ ولایت در دعای ندبه، آیت الله صافی گلپایگانی؛ ص ۳۶ و ۳۷ .(۱۲). شرح فراغ؛ علی اصغر همتیان ص ۱۸ .(۱۳). من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج ۲ ص ۵۷۲ تا ۵۷۴ .(۱۴). المزار ابن مشهدی ص ۱۶ .(۱۵). زاد المعاد علامه مجلسی، ص ۳۴۵ .