گروه فرهنگی جهان نیوز: چهل روز از سالگرد شهادت خونبار سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام گذشت. اربعینی بر عزاداران و ارادتمندان خاندان نبوت گذشت که سراسر لبریز از پیوندهای عاشقانه میان شیعیان و مولایمان حضرت حسین علیه السلام بود. امیدواریم که ذات اقدس الهی به کرم و رحمت خودش از همگی قبول فرماید.مناسب است از این فرصت مناسب استفاده کنیم و اندکی درباره ماجرای کربلا تامل داشته باشیم.از مباحث بسیار مهم در عاشورا شناسی، بحث اهداف حادثه کربلاست. تردیدی نیست در اینکه امام معصوم کاری را که انجام می دهد بر اساس حکمت و عقلانیت است و به اصطلاح علما کار عبث و بیهوده از چنان مقامی سر نمیزند. از این روست که اندیشمندان و متفکران برجسته در صدد برآمدند تا برای این ماجرا به جستجوی علل عقلانی برآیند و در کنار مطالبی که در برخی روایات آمده و قیام را تکلیف سید الشهدا علیه السلام بیان کرده است[۱] به کنکاش عقلانی ادامه دهند؛ چه، منافاتی ندارد که یک تکلیف دینی دارای ابعاد اجتماعی و عقلانی نیز باشد.دو نکته مهم در اینجا وجود دارد که نباید با هم خلط شود:یکی اینکه در اینجا دو مطلب وجود دارد: مطلب اول "آثار و نتایجی که بر ماجرای کربلا مترتب شد، کدام است؟" به تعبیر دیگر پس از شهادت امام حسین چه تاثیرات مختلفی در دنیای اسلام اتفاق افتاد. بحث دوم اینست که خود حضرت از قیامشان چه اهدافی داشتند. تفاوت دو بحث روشن است. ممکن است یکسری اتفاقات به صورت ناخواسته بر یک نهضت مترتب شود و همچنین ممکن است به علت مساعد نبودن شرایط، اهداف قیام محقق نگردد.بحث ما درباره مطلب دوم است.نکته دوم اینکه یک قیام ممکن است دارای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت باشد. بر این اساس ممکن است هدف نزدیک حضرت حسین علیه السلام امر به معروف و هدف دورتر ایشان سرنگونی حکومت جور اموی بوده باشد.اما اصل بحث: به لحاظ تاریخی تردیدی نیست که حضرت حسین(علیه السلام) تنها برای شهید شدن آن هم در سرزمین کربلا، قیام نکردند. اگرچه بیعت نکردن با یزید علت خروج حضرت از مدینه و مکه بوده است اما توجه به نامههای کوفیان و فرستادن سفیر برای بیعت با آنان حکایت از تلاش حضرت برای انجام یک قیام مسلحانه علیه حکومت جور یزید دارد. مشکل مهمی که در این بحث وجود دارد اینست که با توجه به اخبار متعددی که شهادت حضرت را پیش بینی کرده بود و با توجه به بحث «علم امام به برخی مسائل غیبی» که در علم کلام محل بحث است، چگونه میتوانیم مساله را تبیین نماییم که از طرفی علم حضرت زیر سوال نرود و از طرف دیگر این واقعیت تاریخی که امام برای گرفتن حکومت تلاش کردند به اشکال برنخورد.از پاسخ های عرفانی و باطنی حادثه که بگذریم، دو دیدگاه اصلی در بحث وجود دارد: یکی دیدگاهی که اصل را بر شهادت طلبی امام بنا میکند و معتقد است حضرت از ابتدا به دنبال شهادت بوده است و اقدامات تاریخی حضرت در مورد ارتباط با کوفیان و بیعت و حرکت به سمت کوفه و... به نوعی ظاهر سازی است. دیدگاه دوم در برابر معتقد است که حضرت کاملا به دنبال تشکیل حکومت بودند و شکستشان به علت برخی عوامل اتفاقی همانند آمدن ابن زیاد به کوفه میباشد. بنا بر این شهادت حضرت یک حادثه است که با وجود پیش بینی در روایات نبوی و علوی، تاثیری در اقدامات و منویات حضرت نداشته است. هر دو دیدگاه طرفدارانی دارد که هریک به دلایل متعددی استناد کردهاند.اما دیدگاه وسطی وجود دارد که تلاش کرده است به نحوی میان هر دو نظر جمع کند. هم واقعیات تاریخی را نادیده نگیرد و هم به لحاظ کلامی از علم امام پاسداری کند. از منظر این دسته علم غیب پیامبران و امامان سبب تکلیف نمی شود. آنان بر اساس این دیدگاه معتقدند که امام حسین علم به شهادت داشتند اما به آن ترتیب اثر نداده و بر اساس مصالح مسلمانان قصد تشکیل حکومت اسلامی داشته است. از دیدگاه این دسته با وجود علم غیب حضرت: «قیام امام در برابر یزید و بیعت گرفتن مسلم بن عقیل در کوفه برای آن حضرت پس از اعلام آمادگی شیعیان برای تشکیل حکومت اسلامی دلیل روشنی است بر اینکه قیام او برای تشکیل حکومت اسلامی بوده است.»[۲]تحقیق این بحث، سر درازی دارد هدف ما اشاره و مروری به اصل موضوع بود.در زیارات حضرت حسین(علیه السلام) زیارت اربعین از این جهت که اشاره به یکی از اهداف بلند مدت شهادت حضرت دارد جالب توجه است: «و بذل مهجته لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة.»[۳] خون دلش را در راه تو ریخت تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد.خوب با توجه به حوادث تاریخی، ممکن است گفته شود در چه زمانی این امر محقق شد. چه وقت مردم از گمراهی نجات پیدا کردند. پاسخ اینست که اولا همان گونه که گفتیم نیت حضرت با تحقق خارجی آن تفاوت دارد. ممکن است نیت امام از نهضت بزرگش این باشد که همه مردم را از گمراهی نجات دهد اما در مقام تحقق به علت موانع به بخشی از این هدف والا دست یابد. علاوه بر آن بر اساس تاریخ مسلم اسلامی، شهادت حضرت زمینه ساز توجه مضاعف مردم به اهل بیت(علیهم السلام) را فراهم آورد و یکی از علل نشر و گسترش تشیع را فراهم آورد. تعداد شیعیان که به شدت اندک بود، در کمتر از یک قرن چنان گسترش یافت که در ابتدای امامت حضرت کاظم(علیه السلام) در سال۱۴۸ هجری، شیعیان به یکی از مذاهب اسلامی تبدیل شده و در اقصی نقاط کشور اسلامی با مقام امامت در ارتباط بودند. نور ولایت که در حال خاموشی بود چنان جاذبهای پیدا کرده بود که حتی عباسیان برای سرنگونی خاندان اموی از شعار خونخواهی اهل بیت(علیهم السلام) سود جستند. شعار ارادت به اهل بیت گسترش یافت و زمینه برای انزوای دشمنان فراهم آمد.زیارتی هم ردیف نمازهای واجب!هر ساله مصادف با اربعین حسینی جمع کثیری از عاشقان امام حسین علیه السلام به قصد زیارت تربت پاک ایشان از اقصی نقاط جهان به سوی آن حضرت رهسپار شده، مشقت راه را به جان می خرند تا عشق و ارادت خویش را به مولایشان ثابت کنند. گفتنی است در این زیارت و زیارت نامه ای که به نام زیارت اربعین معروف است، حکمتی نهفته است که دریافت آن انسان را متدین می کند.در باب اهمیت زیارت اربعین آمده است: امام حسن عسکرى فرموده است: پنج چیز از نشانههاى مومن است. گزاردن پنجاه و یک رکعت نماز واجب و نافله و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست کردن و پیشانى بر خاک ساییدن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم(روضة الواعظین/ ترجمه مهدوى دامغانى،ص: ۳۲۱)اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است، بلکه طبق این روایت در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بر پایه این روایت، همان گونه که نماز ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است. به دیگر سخن، براساس فرموده رسول خدا(صل الله علیه): عصاره رسالت نبوی (صلی الله علیه) قرآن و عترت است؛ «إنى تارک فیکم الثقلین… کتاب الله و… عترتى أهل بیتى» . عصاره کتاب الهی که دین خداست، ستونی دارد که نماز است و عصاره عترت نیز ستونش زیارت اربعین است که این دو ستون در روایت امام عسکری(علیه السلام) در کنار هم ذکر شده است؛ امّا مهمّ آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کنند.زیارت زمانی مثمر ثمر واقع می شود که با تأمل و تفکر همراه باشد، و زائر به واسطه آن معرفتی کسب کند، از این رو زیارت و خواندن زیارت نامه بدون توجه به مفاهیم و معانی که در برش نهفته است اگر چه خالی از فایده نیست اما اصل مطلب نیز به جای نیامده است. زیارت اربعین نیز به ظاهر در بردارنده مفاهیم ساده ای است اما با کمی دقت متوجه می شویم که یک صفحه دعا چه معارف و رسالت عمیقی در دل خویش جای داده است.تعبیه دو هدف در متن زیارت اربعینگفته شده که هدف اساسی سالار شهیدان نیز تعلیم و تزکیه مردم بوده است و در این راه، هم از طریق بیان و بنان اقدام کرد و هم از راه بذل خون جگر که جمع میان این راه ها از ویژگی های ممتاز آن حضرت(علیه السلام) است.خلاصه آن که رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تعلیم کتاب و حکمت از یک سو و تزکیه نفوس مردم از سوی دیگر بود تا هم جاهلان را عالم نماید و هم گمراهان را هدایت کند و در نتیجه، جهل علمی و جهالت عملی را از جامعه جدا سازد. همین دو هدف در متن زیارت اربعین سالار شهیدان(علیه السلام) تعبیه شد؛ چنان که منشأ ددمنشی منکران رسالت و دشمنان نبوّت، حبّ دنیا و شیدایی زرق و برق آن بود و عامل مهمّ توحّش منکران ولایت و دشمنان امامت نیز همان غَطْرَسه دنیا و دلباختگی به آن بود، که در بخشی از زیارت اربعین به آن اشارت رفته است: «و تَغطْرَس و تَرَدّی فى هواه»(کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی،آیت الله جوادی آملی)تعلیم و تزکیه در کنار هممسافری که قصد عزیمت به سوی کربلا را دارد می بایست در این سفر مهم تر از هر امر دیگر دو راه را پیشه خویش سازد.یک: در ابتدای سفر که آماده حرکت است به قیام آن حضرت بندیشد که چرا ایشان حاضر به چنین ایثاری شدند و هدفشان چه بوده و چه نیکوتر که به دنبال حل مسئله برآمده و خود در ابتدا با استفاده از منابع موثق پاسخ خویش را به دست آورد. همین امر بهانه ای می شود که در ادامه راه نیز سوالات متعدد دیگر ذهن فرد را به خود مشغول داشته و نتیجه این سوالات این شود که اولا نگاه و دید خویش را نسبت به جهان پیرامون خویش بازتر ساخته و در صدد دست یافتن به حقیقت جهان هستی برآید چرا که دیگر برای این فرد در پس هر اتفاقی معنایی نهفته است و جهان و رویدادهایش هیچ در هیچ نیست. دوم آنکه در می یابد برای رسیدن به حقیقت می بایست از در علم و حکمت وارد شد و با ذهنی عاری از معارف نمی توان کاری از پیش برد و این می شود که پی به ضرورت کسب علم و معرفت برده و درصدد کسب آن بر می آید. حضرت پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود که: کسب علم بکنید؛ زیرا که علم، وسیله است میان شما و میان خداى- عزَّ و جلَّ-، و طلب علم، واجب است بر هر مسلمانی.( منهج الیقین ص۳۸۶)دوم: همان گونه که اشاره کردیم رسالت امام حسین علیه السلام تعلیم در کنار تزکیه و تهذیب بود، تهذیب نفس نوعی جهاد و مبارزه با دشمنان درونی است، که در کمین انسان ها هستند. (اخلاق در قرآن، آیت الله مکارم شیرازی) اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند هر چه درس بخواند و تحصیل بکند نه تنها فایده ای بر آن مترتب نمی شود بلکه ضررها دارد علم نور است ولی در دل سیاه دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد آنان که دین سازی کرده و باعث گمراهی انبوهی شده اند اکثرشان اهل علم بوده اند.(جهاد اکبر، امام خمینی ره)مسافری که بار سفر به سوی کربلا را بسته و پای پیاده به آن سو می رود اگر تهذیب نفس نداشته و در اثنای سفر مرتکب اشتباهات اخلاقی و رفتاری ریز و درشت شود نه تنها اجری از این سفر نبرده بلکه چهره مومن و مسلمان را خدشه دار می سازد؛ چرا که اربعین حسینی میعادگاه عاشقان حضرتش و جلوه گاه محبان اوست و حال اگر این محب چهره زشتی از خویش به نمایش گذارد دیگر ملت ها و اقوامی که در مواجه با او قرار می گیرند از او و محبوبش چه خواهند گفت؟!مسافر دشت نینوا با مدد جستن از دو بال حکمت و تزکیه است که مولایش را در به ثمر رساندن رسالتش یاری کرده و در جواب ندای هل من ناصرینصرنی به امام معصومش لبیک می گوید و چنین زیارتی است که انسان را متدین می سازد، و تدین واقعی یعنی آراسته بودن به علم و حکمت و پیراسته گشتن از هوای نفس.حاج محمود کریمی
دل گرفته گرفتار زینب کبری حاج میثم مطیعی
روضه رسیدن جابر به کربلاحاج سعید حدادیان
زندگی بعد تو عذابهپی نوشت:[۱] الکافی۱/ به احادیث کتاب الحجه مراجعه نمایید. همچنین در روایات همین بخش احادیث علم امامان ملاحظه شود از جمله: ۱/۲۰۲: ای امام لایعلم ما یصیبه و الی ما یصیر فلیس ذلک بحجة لله علی خلقه.[۲] مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن۱/۵۳۱.[۳] مفاتیح الجنان/ زیارت اربعین.منبع: تبیان