سرويس فرهنگي جهاننيوز: حجتالاسلام والمسلمین میثم امرودی؛ معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران است. با وی پیرامون رابطه مشارکت عمومی با توسعه فرهنگی گفتگويي انمجام شده كه در ادامه مي خوانيد:با توجه به گسترهي وسيع فرهنگ، آيا دولت قادر است با برنامهريزي و اجراي برنامههاي فرهنگي به تنهايي از پس ايجاد توسعه فرهنگي در حد نياز و لازم برآيد؟ يا نياز به مشاركت مردم دارد؟يکي از مسئوليتهاي کليدي دولت سياستگذاري، برنامهريزي و ورود و نقشآفريني در حوزه فرهنگ است. با تاکيد بر اين نکته که نقش دولتها در قالب برنامهريزي و طرحهاي کلان به طور آگاهانه اعمال ميشود. چنانکه اکثر کشورها برنامههاي پنج ساله يا هفت ساله در اين زمينه طراحي و به اجرا ميگذارند. رابطه دولت و فرهنگ نيز يک طرفه نيست. همچنانکه دولتها آگاهانه در توسعه فرهنگي تاثير ميگذارند، نظام فرهنگي کشور نيز در ساختار دولت و نهادها و اهداف آن اثر ميگذارند. در واقع نبايد و نميتوان بخش فرهنگ را با همه گستردگي و نقشي که مردم در باز توليد و تداوم آن دارند، به حال خود رها کرد و منتظر ماند که روند طبيعي تغيير و تحول خود را طي کند. بلکه با برنامه دقيق و رويکرد از پيش تعيين شده در جهت توسعه فرهنگي، با تعريف ويژه خودش، حرکت کرد.طراحي ساز و کار جنگ نرم از سوي دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي ايران ايجاب ميکند که دولت در جهت مبارزه با تهاجم فرهنگي و مصونسازي نهاد خانواده، مدرسه و دانشگاه و توجه به آموزش نوجوانان و جوانان برنامهريزي داشته باشد که بدون شک ايفاي اين نقش بدون بهرهگيري از توانمندي سازمانها و نهادهاي ذيربط و مشارکت مردمي امکانپذير نيست.آيا مشاركت مردمي در حوزه فرهنگ ميتواند يه سطح سياستگذاري هم برسد؟تجارب کشورهاي منطقه و فرامنطقه حاکي از آن است که دولت به تنهايي قادر نيست بار سنگين توسعه فرهنگي را بر دوش بکشد. از اينجاست که موضوع لزوم مشارکت مردمي در توسعه فرهنگي ضرورت پيدا ميکند. پس بايد به اين نکته توجه نمود که مردم، خواه ناخواه در حوزه فرهنگ حضور دارند. فرهنگ بر زندگي انسانها اشراف دارد. انسانها فقط در درون نظام فرهنگي ميتوانند زندگي کنند و نظام فرهنگي هم به وسيله مردم بازتوليد و تداوم مييابد. اما بحث در اينجا نقش مردم در توسعه فرهنگي است، تا امر مهم توسعه فرهنگي فقط به دولت واگذاشته نشود. مشارکت و سهمگيري فعال و تأثيرگذار مردم در عرصههاي مختلف به عنوان حرکتي حياتي، سازنده و مبارک، اقدامي است که هر جامعهاي که توفيق دستيابي به آن را داشته باشد طعم شيرين و ثمرات ارزشمند آن را چشيده است. همچنين بر اساس تعريف فرهنگ ميتوان ادعا کرد که حوزه فرهنگ وسيعترين حوزه فعاليت انساني است. همه انسانها خواسته يا ناخواسته در اين حوزه وارد ميشوند، در آن مشارکت دارند، از آن اثر ميپذيرند و در آن اثر ميگذارند به طوري که نقش مردم حتي سياستگذاريهاي عرصه فرهنگي بيبديل و انکارناپذير است.در خصوص نهادينه كردن فرهنگ مشاركت در جامعه توضيح دهيد؟در اين زمينه فاکتورهايي چون ارتقاء خودآگاهي فردي و اجتماعي شهروندان، خودباوري، آشنايي با تکاليف اجتماعي و حقوق شهروندي، اجتناب از تمرکزگرايي در سياستگذاري فرهنگي، مشارکت آزادانه و اثربخش کردن مشارکت مردمي روند توسعه فرهنگي را تسهيل و زمينه را براي حرکت به سمت توسعه فرهنگي هموار ميسازد.بنابراين براي جلب اعتماد مردم و فراهم ساختن بسترهاي لازم براي مشارکت مردم در توسعه فرهنگي، مردم بايد در همه مراحل فعاليتهاي فرهنگي، تصميمسازي، برنامهريزي و اجرا، دخالت داشته باشند. طلب مشارکت در حين اجراي برنامه، جذابيت لازم را ايجاب نميکند و اعتماد مردم را برنميانگيزد.با توجه به شعار اين سالهاي مديريت شهرداري تهران در اجتماعي کردن اين نهاد، ميخواهم بدانم چقدر سازمان خود را در اين راستا موفق ميدانيد و اساسا افزايش مشاركت مردم در تبديل شهرداري به نهادي اجتماعي چه نقشي مي تواند ايفا كند؟امروزه اکثر صاحبنظران، تجربه مديريت شهري متمرکز را شکست خورده قلمداد ميکنند و آن را بدون مشارکت شهروندان در اداره امور شهر غيرممکن ميدانند. دستيابي به اين مهم (مشارکت شهروندان) جز از طريق تلاش علمي و برنامهريزي شده مبتني بر شناخت کافي از خصوصيات و علايق شهروندان، امکانپذير نيست. در رويکرد پيشين، «شهرنشينان» در حد مردمِ متقاضيِ خدمات شهري باقي ميماندند اما تاکيد رويکرد اجتماعمحور در مديريت شهري به تبديل شدن «شهرنشينان به شهروندان فعال» است که اين امر در تبديل شهرداري از سازمان خدماتي به نهاد اجتماعي ممکن خواهد شد.رويکرد محلهمحور که برگرفته از رويکرد اجتماعمحور است، در راستاي حل پايدار و بهينه مسائل شهري و همکاري با مديريت شهري با هدف مشارکت دادن شهروندان در امور شهر، يکي از کارآمدترين سازوکارهاي منجر به توسعه پايدار است که در دوره اخير در دستور کار معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران قرار گرفته است. در اين رويکرد ساکنان محلات به عنوان شرکاء و منتفعين اصلي فرآيند توسعه پايدار شناخته ميشوند که به منظور تحقق آن بايد در تصميمگيريها، سياستگذاريها و تخصيص منابع سهيم باشند.يکي از ابزارهاي اساسي براي گسترش مشارکت و افزايش توانمندي مردم، ايجاد و توسعهي تشکلهاي مردمي و اجتماعات محلهاي است که هماکنون به همت مديران محله، سراهاي محلات در ۳۷۴ نقطه شهر تهران برنامههاي مختلفي را براي شهروندان اجرا ميکنند. در واقع در سياستهاي مشارکتي، توسعه، مسئوليت برنامهريزي، اجرا و نگهداري و نظارت بر برنامههاي شهر بر عهده خود مردم است و فرصت ايجاد «مشارکت و توانمندسازي براي مردم و توسعه توسط مردم» فراهم ميشود. در اين زمينه آموزش هاي مختلف شهروندي در راستاي ارتقاي سطح دانش و توانمندي مردم در سراهاي محلات ۳۷۴ گانه پايتخت ارائه مي شود.اداره مسائل مختلف کلانشهر تهران با ۲۲ منطقه بزرگ شهري، ۱۳۰ ناحيه و ۳۷۴ محله که در بيشتر اوقات مسائل محلات مختلف با يکديگر متفاوت است، بدون مشارکت اثرگذار و سازمانيافته ساکنين محلات و بدون حضور معنادار و پايدار شهروندان در تصميمسازي، تصميمگيري و بهرهگيري از تمامي ظرفيتهاي مادي و معنوي آنان امکانپذير نيست. در اين راستا يکي از مأموريتهاي قانوني مهم سراي محله، جلب مشارکت شهروندان و فراهم کردن زمينه مداخله وحضور آگاهانه آنها در عرصه نيازسنجي، تصميمسازي، برنامهريزي، اجرا و نظارت بر مسائل مختلف مديريت شهري است.از اين رو سراي محله يکي از ابزارهاي توانمندسازي و جلب مشارکت مردمي با تکيه بر رويکرد محله محور است. با تشکيل سراي محله و شوراياريها بستر مناسبي براي بسط، تقويت و نهادينه کردن مشارکت شهروندان در عرصه مسائل مختلف اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، عمراني، خدماتي و رفاهي فراهم شده است.و در راستاي اجراي اين رويکرد و براي افزايش مشاركتهاي فرهنگي چه برنامههايي انجام دادهايد و به چه نتايجي رسيدهايد؟از آثار مشارکت اجتماعي شهروندان تهراني، ميتوان گسترش تفکر محلهگرايي، تحقق شعار محلهمحوري، تقويت هويت محلهاي، افزايش احساس تعلق به محله، افزايش وفاق و همبستگي اجتماعي در سطح محله، و در نهايت افزايش سرمايه اجتماعي در سطوح خرد، مياني و کلان، پاسخگويي شفاف مسئولين و گسترش فرآيند نظارت مردمي و حل بسياري از مشکلات محلات توسط خود اهالي محل را نام برد که اين امر در تعامل با مساجد محله، شوراياران، بسيج و اقشار مختلف و معتمدين محله محقق ميشود.در اين راستا شهرداري تهران با ارتقاء از سازماني خدماتي به نهادي اجتماعي و فرهنگي در راستاي تبديل به مجرايي جهت آموزش مردم براي مشارکت در تصميمگيريهاي جمعي در سطح محلهها، ظرفيتسازي و نهادسازي در سازمانهاي ذيربط از طريق همکاري بين بخشي به منظور بهرهمندي کاربردي و عملي از مشارکت مردمي، تلاش ميکند.