به گزارش جهان، محمد لطفی زاده در وبلاگ "منبر اینترنتی" نوشت:با توجه به اکران فیلم سینمایی (آتشبس 2) در سینماهای تهران سومین نقد محتوایی فیلم را به این موضوع اختصاص دادهایم. توضیح مختصر آنکه در اینجا قصد نقد سینمایی یک اثر نیست و این موضوع به جای خود و توسط متخصصین انجام میشود لیکن در این مجال شاخصههای مختلف محتوا را بیرون آورده و درباره آنها به بحث و بررسی میپردازیم. نقد محتوامحور به معنای غفلت از لزوم پرداخت هنرمندانه و مبتنی بر فنون سینمایی نیست بلکه در این جا تنها به محتوا پرداخته میشود. نام فیلم : آتشبس 2 نویسنده و کارگردان : تهمینه میلانی بازیگران : میترا حجار، بهرام رادان، آتیلا پسیانی، گوهر خیراندیش، مهرانه مهین ترابی، فلورا نظری، پژمان جمشیدی، رایان جواهریان خلاصه داستان : یک زوج جوان که صاحب فرزند هم هستند، بدون فرزندشان قصد دارند راهی یک سفر شوند اما در فرودگاه به طور اتفاقی دکتر مشاور خانوادگی خود را پس از مدتها میبینند و سر گله و شکایت از یکدیگر نزد او باز می کنند. آقای دکتر هم سعی میکند اختلاف آنها را حل نموده و بر مشکل عدم مسافرت رفتن ده ساله آنها که پشت این اختلافات پنهان شده فائق آید... و اما 20 نکته درباره محتوای این فیلم : 1 - برخلاف آتشبس1 این فیلم را باید دارای محتوایی غنیتر دانست و آمیختهای از مفاهیم روانشناسی نوین و اسلام در آن به چشم میخورد. هر چند که نویسنده و کارگردان این کار در مصاحبهای گفته بود که حرفهای قدیمی مذهبی نمیزند و علم روز روانشناسی را به تصویر کشیده است اما به نظر میرسد حتی ناخودآگاه مفاهیمی اسلامی هم در این فیلم جای گرفتهاند. شاید بهترین تعریف محتوامحور را خود خانم میلانی ارائه داده، آنجا که گفته است : آتشبس2 انتقادی طنز به روابط زوج هایی است که تحصیل کرده و امروزی هستند اما در روابط بین خود دچار مشکل هستند و باید به مشاور مراجعه نمایند. 2 - غصه مشترک در اکثر فیلمهای سینمایی در این فیلم هم وجود دارد و آن اینکه متأسفانه حجاب جز سلیقه چیز دیگری نیست و در هر فیلم به یک شکل وجود دارد. قبح و گناه بیرون بودن موی خانمها که به طور کلی از بین رفته و نمایش گردن و گوشواره هم به آن اضافه شده است. اضافه کنید به این مسائل، نمایش پای خانم روی کاناپه که معلوم نیست چه ضرورتی جز قبحشکنی دارد و یا پرستار بیمارستان لاک زده و آرایش کرده و غیره. تأسفانگیزتر آنکه سخن گفتن از این موضوع هم ظاهراً برای برخی در جامعه مایه عقبماندگی است!!! 3 - هر چند دکتر مشاور راهنماییهای خوبی هم به این زوج میکند اما متأسفانه یکی از مهمترین مشکلات را نادیده میگیرد و هیچ توجهی به آن نمیکند. آنجا که به شیوه آشنایی این زوج که منجر به ازدواج شده اشاره میشود. عشق دختر به پسری در کافه تریا آنهم به خاطر خال گوشتی پشت گوش که که از نظر دختر شبیه قورباغه و جالب است معیار ازدواج است؟ چه بسا یکی از دلایل مهم اختلافات خانوادگی همین نحوه آشناییها و عدم توجه به معیارهای اسلامی و حتی عرفی جامعه اصیل ایرانی است. 4 - نمایش عشوه عروس مقابل مادرشوهرش که بچه میخواهد هرچند بار طنز دارد اما با عرف جامعه مبتنی بر حیا در ایران اسلامی متفاوت است! البته اگر فرض کنیم که مادرشوهر هم خود برابر آنچه در فیلم نشان داده شده اهل همین طیف است مشکل حل میشود و این رفتار به راحتی توجیه میگردد. البته از این عشوهها و حرکات شبه موزون در فیلم باز هم میشود دید که ظاهراً در سینما برخلاف صدا و سیما دست تهیهکنندگان بازتر است!!! 5 - نمایش مهمانی مختلط با لباسهای غیراسلامی و آرایش تند خانمها و سربهسر گذاشتن مردی با همسر مرد دیگری (پژمان جمشیدی در نقش دوست بهرام رادان که جوکگفتن میترا حجار را به سخره میگیرد) اگر یک برش از نگرانی عمیق روابط امروزی است اشکالی ندارد به شرط آنکه راهکاری هم برای حل آن ارائه شود اما ظاهراً این فیلم در صدد طرح این نگرانی نیست. حتی نوع روابط بهرام رادان در این فیلم با خانمهای دیگر پس از مهمانی توسط همسرش مورد انتقاد قرار میگیرد و این در حالی است که خود میترا حجار در این فیلم با مرد نامحرم با عشوه خاصی شروع به کلکل کردن میکند! 6 - یکی از نکات مثبت فیلم جملهای است که از زبان دکتر مشاور صادر میشود و آن اینکه : عیب یکدیگر را باید پوشش دهیم نه اینکه زن و شوهر عیوب یکدیگر را به رخ همدیگر بکشند. این جمله کاملاً مبتنی بر اسلام هم هست آنجا که خداوند متعال در قرآن کریم، همسران را لباس یکدیگر معرفی میکند. جالب آنکه در یکی از سکانسهای پایانی میترا حجار از اینکه (لباس همسرش) قلمداد میشود کاملاً ابراز انزجار میکند. البته امیدواریم این جمله ناآگاهانه در فیلمنامه آمده باشد! 7 - نکته عجیب درباره برخی از فیلمهای امروزی این است که به راحتی در فیلم لمس لباس زن و مرد نامحرم و تماس بدنی نمایش داده میشود و در این فیلم هم چنین موضوعی در چند مورد نمایش داده شده است. حتی در پوستر فیلم هم تماس لباس دو نفر کاملاً به چشم میآید و به نظر میرسد آگاهانه طراحی شده است. 8 - در یکی از سکانسها زن و شوهر درباره خصوصیترین مسائل میان خود سخن میگویند و از بچهدار شدن و غیره صحبت میکنند و این در حالی است که دو نقاش در کنار آنها دیوار رنگ میکنند و در بحث آنها مشارکت هم میکنند. طنز یک چیز است و پردهدری طنازانه چیز دیگر! معلوم نیست چند زوج در جامعه حاضرند خصوصیترین مسائل خود را مقابل غریبهترین افراد به زبان بیاورند. 9 - در اسلام مدیریت زندگی با مرد است و مطیع بودن یکی از صفات برجسته همسر متدین شمرده شده است. هرچند کم نیستند مردانی که متأسفانه از این موضوع سوء استفاده میکنند یا با فهم نادرست موضوع، مدیریت را به زورگویی تبدیل میکنند اما دیالوگهایی نظیر (تو چکارهای؟) که از زن به مرد در این فیلم پرتاب میشود یا تصمیماتی که زن بدون توجه به شوهرش میگیرد و حتی پرستارانی را به خانه برای پرستاری فرزندش دعوت میکند و یا بدون موافقت شوهرش ابراز میکند که باید بیرون خانه کار کند با اسلام سازگار نیست و متأسفانه همان نمایی است که تهمینه میلانی مایل است از جامه مدرن امروزی به مخاطب عرضه کند. مؤید این ادعا آن است که در یک سکانس، میترا حجار درباره کار بیرون منزل و مغایرت آن با رسیدگی به فرزند میگوید : حضور فیزیکی مادر در منزل کنار فرزندش مهم نیست (میشود این غیبت را با پرستار جبران کرد!) بلکه اگر من بیرون از منزل کار کنم و سرحوصله به خانه بیایم بهتر به فرزندم رسیدگی میکنم. 10 - جلوههایی از پردهدری و قبح شکنی در برخی از سکانسهای فیلم پشت طنز پنهان شده است. از جمله آنکه وقتی پرستار بچه (گوهر خیراندیش) به خانه میآید به این زوج پیشنهاد میکند که (چون من چشمهایم از این چیزها پر است) بهرام رادان جلوی او شلوار خود را عوض کند! یا در حالی که رادان او را خانم شیرازی صدا میکند از او میخواهد که از این پس، بجای خانم شیرازی، وی را (نقره) صدا بزند(با اسم کوچک). مهمتر از این آنکه، بهرام رادان در حالی که ابتدا با حضور پرستار بچه مخالف است اما برخلاف اصل وفاداری به همسر و چشمپاکی به هر یک از دوازده پرستار و در نهایت سیزدهمی که گزینش میشوند چشم میدوزد و از آنها خوشش میآید. حتی جلوی دکتر مشاور از رفتن نقره (گوهر خیراندیش) ابراز ناراحتی میکند و درباره سن بالای او میگوید (به چشم من که بیست ساله بود!) 11 - در اسلام توصیه آن است که در اختلافات داوری از دو طرف در فامیل برگزیده شود و میان زن و شوهر را آشتی دهد اما بیان جزئیات زندگی زناشویی به هر یک از خانوادهها مجاز نیست. این امر را دکتر مشاور هم به زوجین گوشزد میکند و میگوید که نباید به مادرتان مسائل بین خود را گلایه کنید بلکه از یک مشاور باتجربه استفاده کنید تا شما را راهنمایی نماید. این یکی از نکات مثبت فیلم است اما باید توجه داشت که برخی مشاورین در سطح جامعه گاهی اثرات مخرب دارند و با دید صرفاً غیراسلامی و غربی توصیههای عجیب و غریب میکنند که باید مراقب بود. 12 - در بخشی از فیلم دکتر مشاور به باور خرافی زن درباره نحس بودن عدد 13 ایراد میگیرد که جای تحسین دارد اما اشتغال مادران زوجین به فال قهوه گرفتن رها شده است. 13 - یکی از نکات بارز این فیلم که به نظرم شاید برگرفته از تفکرات فمینیستی کارگردان باشد این است که میترا حجار در یک سکانس می گوید: (مدتی بود که سر کار نرفته بودم و پول نداشتم و مجبور بودم از شوهرم پول بگیرم) صرفنظر از آنکه در این سکانس رفتار نادرست بهرام رادان در نوع نفقه دادن و تحقیر همسر نقد شده و دکتر مشاور به درستی توصیه می کند که نفقه دادن را احترام آمیزتر انجام دهد (مثلاً پول را در کشوی میز بگذارد یا به حساب همسرش واریز کند) ولی باید توجه داشت که خود بحث نفقه گرفتن قبحی ندارد! 14 - یکی از نکات مثبت این فیلم تأکید درست دکتر مشاور بر این مسئله بود که عشق قبلی باید کاملاً از صحنه زندگی وقتی به یک زندگی جدید وارد میشویم پاک شود تا با همه توان در موضوع عاطفه و عشق به زندگی جدید وارد شد. البته یک آسیب هم در این فیلم از زبان بهرام رادان در نقش خسرو مطرح شده و آن اینکه بعضی مردم (دوست دختر) خود را در عروسی دعوت میکنند یا حتی رادان به مشاور میگوید : بعضی احتیاجات هست که با همسر آدم برآورده نمیشود!!! 15 - دیگر نکته مثبت این فیلم را اشاره درست دکتر مشاور به بهرام رادان بود که اصرار داشت عباراتی نظیر (دوستت دارم) را به همسرش بگوید. این همان توصیه اکید اسلام است که در حدیثی وارد شده است اگر مردی به همسر خود اظهار علاقه کند این اظهار علاقه هیچگاه از قلب زن بیرون نمی رود. جالب آنکه به گفته کارگردان فیلم، علم روانشناسی روز باید حالا این نسخه را بپیچد در حالی که اسلام عزیز قرنها پیش چنین نسخهای تجویز نموده است. 16 - از جمله نکات مثبت دیگر فیلم آنکه دکتر مشاور در پاسخ به گلایه میترا حجار میگوید : نباید مرد در خانه ظاهری ژولیده و کثیف داشته باشد اما وقتی به مهمانی یا سرکار میرود خود را خوشبو و خوشتیپ کند. اولویت اصلی همسر انسان است نه دیگران! 17 - یک نکته مهم در این فیلم که از دید دکتر مشاور مورد غفلت واقع شده این است که او روی موضوع عدم تفاهم بر نامگذاری فرزند که رادان بچه را (جاوید) و حجار بچه را (سامی) صدا میکند دست نمیگذارد. در دین اسلام نامگذاری فرزند روال خاصی دارد که متأسفانه امروزه از آن فاصله گرفتهایم. این کشمکش تا سالها در زندگی زوجین در این فیلم ادامه دارد و تا پایان فیلم هر کدام اسم مورد نظر خودشان را روی فرزند گذاشته و به آن نام وی را صدا می کنند! 18 - یک جمله عجیب در این فیلم از زبان دکتر مشاور شنیده میشود و آن اینکه : (در گذشته خانوادههای سلولی مبتنی بر احترام مطلق به پدر و مادر بودند اما به مدد رشد علمی و فرهنگی امروزه ازدواج برابر شکل گرفته است) این جمله عجیب را هم باید احتمالاً به حساب تفکرات کارگردان گذاشت بخصوص آنکه واژه (برابر) در ازدواج برابر تداعی کننده مباحث اشتباه و منحرف فمینیستی برابری زن و مرد است. چه آنکه زن نقش و وظایفی متفاوت از مرد دارد و به این لحاظ نباید با در نظر گرفتن تفاوت ها آنها را از هر حیث برابر دانست. البته برابری رشد و پاداش در قیامت صرفاً بر اساس معیار تقوا است و در آنجا جنسیت مانع رشد نخواهد بود. 19 - از جمله مسائلی که در این فیلم به چشم میخورد این است که برخلاف تعلیمات اسلامی، فرزند پدر و مادرش را (تو) خطاب میکند و حتی با آنها با (عتاب و خشم) برخورد میکند. امری که در اسلام نهی شده و البته صمیمیت هم مانع حفظ ادب نیست. 20 - دکتر مشاور در بخشی از این فیلم به زوجین میگوید : (شما فرمانده بچه نیستید و صرفاً باید راهنمایی و همکاری کنید) در اسلام سه دوره برای تربیت بچه درنظر گرفته شده، بطوریکه هفت سال اول بچه را امیر، هفت سال دوم بنده فرمانبردار و هفت سال سوم وزیر خانواده دانسته شده است. باید به این مسئله توجه داشت که مقصود از اینکه هفت سال، بچه امیر است به معنای عدم لزوم تذکر دادن به فرزند یا نهی از در چاه افتادن و غیره نیست بلکه منظور دادن حس انتخاب همراه با راهنمایی و تکریم فرزند است. البته در هفت سال دوم زندگی به روایت حدیث دیگری زمان فرارسیدن مقررات و قوانین حلال و حرام میرسد که قاعدتاً باید فرزند را طوری تربیت کرد که در این موعد فرمانبردار باشد. والحمد لله رب العالمین