به گزارش جهان به نقل از فارس؛ حجتالاسلام ابوالفضل ساجدی عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس در خصوص دلایلی که سبب شد تا از قدیمالایام بعضی از افراد به طور کلی نگاه خرافی نسبت به دین داشته باشند، گفت: این موضوع ریشه در نگرشهای دینگریزی غرب دارد؛ با توجه به اینکه دین یک روند نزولی در غرب داشت و در دورانی که مسیحیت نیز در قرون وسطی حاکم بود و در بُعد نظری دچار مشکلاتی شد و مورد تحریف قرار گرفته بود تعارضاتی با علم و با نظریات عقلانی پیدا کرد و در عمل، مسیحیت به مبارزه با علم و اندیشمندان پرداختند و یک چهره بسیار منفی از خود بر جای گذاشت.وی عنوان کرد: به تدریج این موضوع سبب شد که نگاهها نسبت به دین، منفی شود و در دوران بعد از قرون وسطی که دوران رنسانس نام دارد دورانی بود که یک عقلگرایی حاکم شد و عدهای علیه مسیحیت اعتراض کردند و از درون آنها پروتستانها به میدان آمده و جریانی را علیه کاتولیکها به راه انداختند و به شدت کاتولیک را مورد نقد قرار دادند. در واقع زمینه گریز از دین و نگاه منفی به دین از این زمان شروع شد و هرچه علم در غرب پیشرفت کرد مسیحیت کمرنگ شد و باعث شد نگاه به دین یک نگاه خرافی شود.عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: حقیقتاً باید نسبت به مسیحیت، نگاه خرافی وجود داشته باشد چرا که نه تنها اندیشههای آن قابل دفاع نیست بلکه مسیحیت نتوانسته در عمل هم موفق باشد از این رو علمای علوم انسانی در غرب، نسبت به دین نگاه منفی پیدا کردند و هرچه در دین بود را خرافه پنداشتند و این ماجرا تا نیمه قرن بیستم ادامه پیدا کرد.وی اظهار داشت: در دوران مدرنیسم علاوه بر اینکه عقلگرایی، تجربهگرایی و انسانمداری ضد خدا، انسان مداری نفیکننده خدا رواج یافت در عین حال تکنولوژی هم اضافه شد و هرچه پیشرفت حاصل میشد همه اینها را مدیون علم میدانستند و آن را ضد دین تلقی میکردند و بر این باور بودند که اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید دین را کنار بگذاریم و دین یک امر خرافی است همچنین این نگاه موجب شد برخی از روانشناسان و جامعهشناسان در دوران مدرنیسم نگاه منفی به دین داشته باشند.ساجدی گفت: اگر ما امروزه علوم انسانی غرب را نقد میکنیم یکی از نقدهای ما به خاطر همین مسئله است که این نوع نگاه غرب بر اساس مشکلاتی بود که مسیحیت داشته و موجب رقم خوردن نگاه منفی به دین شده است و به همین دلیل غرب، دین را امری خرافی تلقی میکند در حالی که ما خرافه را به این معنا نمیپذیریم چراکه دین اسلام اولاً دارای مبانی عقلی است و مبانی آن برخلاف دین مسیحیت که میگوید ابتدا ایمان بیاور بعد بفهم، اسلام میگوید اول بفهم و بعد ایمان بیاور و فرد مسیحی باید ابتدا تثلیث را بپذیرد و ما میگوییم تا مبنای عقلی نداشته باشیم اصلاً به دین ورود پیدا نمی کنیم.وی خاطرنشان کرد: بسیاری از آموزههای فقهی دین اسلام قابل اثبات و تأیید عقلانی و تجربی است و حتی بسیاری از این امور در پایاننامههای طلاب مورد تحقیق و بررسی تجربی قرار گرفته و تحقیقات میدانی نیز در این خصوص انجام شده است. از طرف دیگر چون تواناییهای ما محدود است سراغ وحی میرویم وحی مکمل عقل انسان است، وحی به منزله چراغی است و مواردی را برای ما روشن میکند که عقل و علم نمیتواند در آنجا ورود پیدا کند مانند رابطه فیزیک و متافیزیک، رابطه دنیا و آخرت، ابعاد پیچیده درونی انسان، رابطه بینش و گرایش و کنش و نفس و ... .عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ابراز داشت: اصولاً اسلام برای خرافه ستیزی و برای آشکار کردن آموزههای غلط نازل شد. به طور مثال اسلام، دیدگاههای اشتباه مسیحیت را از زن و دیدگاههای نادرست را در تمامی کتابهای آن دوران کنار زد. بنابراین باید توجه داشته باشیم کسانی که نگاه خرافی به دین دارند این نگاه آنها ریشه در شکستهای مسیحیت و مغرب زمین دارد. اسلام نه تنها مانع پیشرفت نیست بلکه اسلام تمدنساز است اسلام میتواند تمدن را تولید کند و مشوق علم و دانش و پیشرفت و تکنولوژی باشد. |
↧
ریشه نگاه خرافی به دین کجاست؟
↧