به گزارش جهان به نقل از دیدبان، رهبر معظم انقلاب چند سالی است که با نامگذاری سالها مسیر پیشرفت کشور را در جهت رشد و بالندگی مشخص می کنند. ایشان در سال ۹۳ با تاکید بر اقتصاد و فرهنگ، بحث مدیریت جهادی را مطرح کردند. راهکاری که چنانچه در آن همتی شود شاهد تحول عظیمی در عرصه های مختلف خواهیم بود. اما مدیریت جهادی مولفه های متعددی را شامل می شود. در این نوشتار، دیدبان قصد دارد این مولفه ها را در عرصهی فرهنگ مورد توجه قرار دهد. یافتن مولفهها میتواند هم باعث روشنایی راه برای مسئولان شود و هم ملاک صحیح ارزیابی عملکردها را در اختیار پرسشگران، قرار دهد.مولفه های مدیریت جهادی در عرصه ی فرهنگ۱-مسئولیت پذیری مسئولان: آیا حکومت می تواند بگوید من آزادی و امنیت را فراهم می کنم، مردم خودشان بروند؛ میدان معارضه و بحث عرضه و تقاضاست؛ هرکس هرچه توانست، در بازار عرضه و تقاضا مطرح کند؛ هرچه شد، شد؟! نه به هیچ وجه. این جزو وظایف دولت اسلامی است که در این آشفته بازار احتمالی، یا حتی غیر آشفته بازار، در بازار عرضهی فرهنگ و عقیده و اخلاق، نگذارد عائلهی او یعنی ملت، دچار گمراهی شوند؛ یعنی همان احساسی را که انسان نسبت به زن و بچهی خودش دارد، همان را باید نسبت به دیگران هم داشته باشد. شما اگر بدانید که فرزندتان دچار یک انحطاط اخلاقی شده که از نظر شما واز نظر جامعه زشت است، یا در معرض آن قرار گرفته، چگونه عکس العمل نشان می دهید؟ (۱). شما فرض کنید در فرهنگ عمومى یک عامل و یک آسیب مهمى به نام طلاق مثلا وجود دارد. حالا اگر چنانچه فرض کنیم در مجموعهى کشور یک تبلیغاتى شروع بشود که بنیان خانواده را سست میکند و به طلاق مىانجامد، خب شما مجبورید جلوى این را بگیرید؛ یعنى اگر چنانچه میخواهید طلاق در جامعه رواج پیدا نکند، بایستى به این معنا توجه بکنید؛ یعنى باید جلوى این چیزى که بهطور طبیعى مردم را، جوان را، دختر را، پسر را میکشاند به بىمیلى به خانواده و بىاعتنایى به کانون خانواده و بىاعتنایى به همسر، بگیرید؛ قهراً معارضه وجود دارد، مزاحمت وجود دارد. بنابراین ما مسئولیت شرعى داریم، مسئولیت قانونى داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومى کشور.(۲)۲-فرهنگ جهادییکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداقهای بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده میشود، فرهنگ رزمندگی و جهاد است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، میتواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده میشود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر میشود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوان های دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.این نکته در فرهنگ اسلامی، نکته ی برجستهای است، که گفتیم نمونههایی هم در میدانهای مختلف دارد. در روزگار ما هم، وقتی ندای مقابله با رژیم منحوس پهلوی از حلقوم امام رضوان اللَّه علیه و همکاران ایشان در سال ۱۳۴۱ بیرون آمد، جهاد شروع شد. پیش از امام هم، البته جهاد به صورت محدود و پراکنده وجود داشت که حائز اهمیت نبود. هنگامی که مبارزهی امام شروع شد، جهاد اهمیت پیدا کرد تا اینکه به مرحلهی پیروزی خود، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی رسید. بعد از آن هم، تا به امروز، در این کشور جهاد بوده است. چون ما دشمن داریم.(۳)۳- پایبندی به اصول: پایبندی به اصول، آن چیزی است که در یک جهاد حقیقی شرط لازم است. اول تا آخر بایستی پایبند بود. امام (رض) حکیم واقعی بود. حکیم کسی است که حرف آخر را، که ما با مقدماتی باید به آن برسیم، در همان اول، با یک جملهی خیلی کوتاه بیان میکند و یک قاعدهی کلی به دست انسان میدهد. ایشان بارها وبارها، در جاهای مختلف گفتند-همهی شما هم قاعدتاٌ شنیدید- که ما برای تکلیفمان کار میکنیم ما برای وظیفهمان کار میکنیم. ما حتی برای نتیجه هم کار نمیکنیم. ببینید این حرف چقدر حکمتآمیز است! خیلی خب، حالا ما دلمان میخواست فیلممان پرفروش شود که جوانان استفاده کنند. فیلم با این ترفند پرفروشتر خواهد شد و بیشتر به نتیجه خواهیم رسید که گوشهای از آن جاذبهی جنسی را ما به شکل نجیبانه تری، وسط بیاوریم. نتیجه بیشتر مطلوب می شود. آیا این تکلیف است؟ تکلیف این است؟ نه؛ تکلیف این نیست. تکلیف این است که ما اصلی را که به آن اعتقاد پیدا کردیم، پای آن را امضا کردیم، با خون هم امضا کردیم، رها نکنیم.(۴) ۴- اخلاص و مجاهده: امیر المومنین(ع) در توصیف بندگان مومن میفرمایند: «قد اخلص لله فاستخلص; یکی از صفات برجسته آنان این است که خویش را برای خدا خالص کرده، و خداوند خلوص او را پذیرفته "از طرفی به این نکته نیز باید اشاره کرد که همان قدر که اخلاص در نیت مهم است اخلاص در عمل نیز از اهمیت ویژه ای برخورداراست. اخلاص در عمل شاید به ظاهر دشوارتر به نظر رسد اما حقیقت امر آن است که لازمه ی کار جهادی یعنی کار برای رضای خدا، توجه داشتن به این مقوله است. رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در مورد اخلاص می فرمایند: «یک حرکتی را شما انجام می دهید برای خدا، یک اقدامی را میکنید برای خدا، یک تصمیمی را می گیری برای خدا هیچ کس نمی فهمد. این را خدای متعال، میفهمد، میداند، می نویسد. اعتماد دارید به خدای متعال؟ حسن ظن دارید به خدای متعال؟ حالا گیریم نفهمیدن دیگران، مگر دیگران چقدر به ما مزد می دهند؟ در مقابل مزد الهی. بسیجی اینطور فکر می کند. اخلاص به خرج می دهد مخلصا لله کار را انجام می دهد. ....در مدیریت کشور، در نظام های عمومی کشور وسازمانهای عمومی کشور در فعالیت های گوناگون در فعالیت های موسوم دولتی در فعالیت های شخصی همه جا روحیه بسیجی میتواند خودش را نشان بدهد"(۵)۵- برنامه ریزی و کار هدفمند"فرهنگ، برنامهریزى هم لازم دارد؛ نباید انتظار داشت که فرهنگ کشور - چه فرهنگ عمومى؛ چه فرهنگ نخبگانى، دانشگاهها و غیره و غیره - به خودىِ خود خوب بشوند و پیش بروند؛ نه، این برنامهریزى میخواهد". (۶) کار فرهنگی باید هوشمندانه باشد؛ برف انبار نمی شود انبوه کار فرهنگی مهم نیست؛ بلکه انتظام کار فرهنگی، چیده شدن، گزیده شدن و هرکاری را در جای خود قرار داشتن، مهم است که باید هوشمندانه باشد. باید روشن باشد که اصلاً کار فرهنگی را برای چه هدفی انجام می دهیم....دوم رعایت اتجاه(مسیر و جهتگیری) صحیح است.یعنی وقتی هدف را انتخاب کردیم، توجه کنیم کاری که می خواهیم انجام دهیم، از آن هدف منحرف نشود. آن را دقیقاً رعایت کند. (۷)۶-رصد لحظه به لحظهی جریاناتاز امیر المؤمنین بیاموزیم که فرمود والله سوگند به خدا ((والله لاَاَکون کَالضٌبُعِ تَنامُ علی طولِ اللٌدم))، من آن حیوان خواب آلوده نیستم، مثل آن حیوان سنگین خواب نیستم که با لالایی دشمن که به قصد شکار من وصید من انجام میگیرد به خواب بروم. باید به خواب نروید، فریب خوردن هم امروز جرم است، دشمن را نشناختن و دوستانه و صادقانه کاری را کردن که دشمن می کند هم جرم است. اولین دشمنی که بر ما می تازد، خواب و خواب آلودگی است. این اولین دشمن ماست، وقتی ما خوابمان برد به راحتی دشمن میآید کَت ما را محکم میبندد. (۸)۷-درونزایی و اتکاء به نیروهای فرهنگی داخلرهبر انقلاب پس از این به توصیه، درباره ی ضرورت توجه به نیروهای انقلاب یعنی همان عناصر درون توجه می دهدو مسئولان را به توجه دراین زمینه می خواند"یکى از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرّد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور - مثلاً در یک مرکز فرهنگى کشور - دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کُند مىکند. ...یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مىبرد که مىتوانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بىاعتنایى به او مىگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایههاى هنرى از کار او کمتر است امّا چون مایه اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان به خودى خود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسّف خوردهام که چراباید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچ چیزشان ازآن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود.(۹)۸-دشمن شناسی و موقعیت شناسی یکى از راههاى تهاجم فرهنگى، این بوده است که سعى کنند جوانان مؤمن را از پایبندیهاى متعصّبانه به ایمان، که همان عواملى است که یک تمدّن را نگه مىدارد، منصرف کنند. همان کارى را که در اندلس، در قرنهاى گذشته کردند. یعنى جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانى و میگسارى و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام مىگیرد. من بارها گفتهام: عدّهاى وقتى در خیابان نگاه مىکنند و زنانى را مىبینند که حجابشان قدرى ناجور است، دلشان خون مىشود. بله؛ این کارِ بدى است. اما کارِ بد اصلى، این نیست. کارِ بد اصلى آن است که شما در کوچه و خیابان نمىبینید! کسى به کسى گفت: «چه کارمىکنى؟» گفت: «دهل مىزنم.» گفت: «چرا صداى دهلت در نمىآید؟» گفت: «فردا صداى دهل من درمىآید!» صداى فروریختن ایمان و اعتقاد ناشى از تهاجم پنهانى و زیرزیرکى دشمن - اگر شما ملت و عناصر فرهنگى بیدار نباشید - خداى نخواسته، آن وقتى درمىآید که دیگر قابل علاج نیست.(۱۰)۹- نگاه فراجناحی"اصلا مسالهی فرهنگ، مساله ی خط سیاسی چپ و راست نیست؛ مساله ی ارزشها است؛ بودن یا نبودن آری یا نه. انقلاب واسلام، هویت اسلامی و انقلابی این کشور است. تودهی عظیم مردم، مسلمان و متدینند و بدیهی است که طرفدار اسلام و پایبند به نظام اسلامی باشند. حتی آن کسی که دچار کجروی علمی هم هست، به هرحال دلش مسلمان است؛ یعنی مایل است که نظام ، نظام اسلامی باشد و از برکات آن بهره ببرد.۲۹/۱۱/۷۹. زنهار مساله ی خط وخطوط را در کارهای فرهنگی اصلا داخل نکنید. هرخطی که باشد فرقی نمیکند. خط، خط است. ...هرمجموعهای که اینگونه فکر کرد، ضرر خواهد کرد. (۱۱)۱۰-موضع هجومی در مقابل دشمن و عدم خود باختگی:حرکت هم همیشه نباید دفاعی باشد. من یادم نمیرود اوایل انقلاب که سعی میکردند بعضی از اشخاص ..._از جمله آقای بهشتی را _به خصوص مورد تهاجم و بمباران تبلیغاتی قرار دهند، همان وقت تصمیم گرفتم در سخنرانیها صریحاً ازآقای بهشتی دفاع کنم. بنده چند سخنرانی خیلی مهم وبزرگ داشتم که به خصوص اسم ایشان را آوردم و بنا کردم راجع به ایشان صحبت کردن. یک روز در جلسهی مفصلی پاسخ به سوالات می دادم و یک نفر راجع به موضوعاتی که بنده به آن میپرداختم، نامهای نوشته بود...یک نفر نوشته بود شما در مقابل این حرف که یادم نیست چه حرفی را مطرح کرده بود، چه دفاعی دارید؟ بنده نامه اش را خواندم و گفتم در مقابل این حرف هیچ دفاعی ندارم؛ هجوم دارم! دفاع کدام است. الان هم حقیقت قضیه این است؛ شما در مقابل تهاجم دشمن باید موضع هجومی داشته باشید، نه دفاعی۱۸/۱۲/۷۶ ما درموضع حمله هستیم؛ ما در موضع تهاجم هستیم. آن فرهنگ غلط است. حال ما بیاییم به آن فرهنگ غلط اجازه دهیم که در هنر ما وارد شود؟ (۱۲)برخی منابع:الف-کتاب دغدغه های فرهنگی؛ مرکز صهبا۱-صفحهی ۱۴۱/ ۱۹/۹/۷۹.۴-صفحه۱۲۸/ ۴/۱۱/۷۱۷-صفحهی ۱۴۲/ ۹/۷/۷۵۸- صفحهی ۱۱۲/ ۲۴/۵/۵۸۱۱-صفحهی۱۰۱/ ۳۱/۲/۷۵۱۲-صفحهی۱۲۳/ ۴/۹/۷۱۲- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۴۷۲۱۳- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۴۷۹۰۵- http://shiraze.ir/fa/news/۵۴۰۹۳/مدیریت-جهـــادی-چیست-قسمت-اول-اخــلاص۶- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۴۷۲۱۹- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۶۳۰۱۰- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۲۶۳۰