گروه فرهنگی جهان نیوز ـ محمدعلی الفت پور: به تصویر کشیدن زندگی مادران شهدا و زندگی با لحظه، لحظه انتظار و غربت کشیدنشان بسیار خلاقانه و جذاب است. مریلا زارعی در نقش «الفت» به هنرمندی توانسته گوشه ای از زندگی سخت و ملال آور مادر شهیدی را به تصویر بکشد که سال ها منتظر کوچک ترین خبری از فرزندش بوده است. شیار ۱۴۳ به موضوعی می پردازد که دستمایه نگاه عوامانه به جنگ نیست. این فیلم روایتی ساده از سختی تحمل سال ها دوری و دل انتظاری مادران شهیدانی است که بعضا زودتر از خبر شهادت فرزندانشان خبر فوت خودشان شنیده شده است.روایت زیبا از یک زندگی ساده اما پرزحمت روستایی از هنرمندی های این فیلم به شمار می آید. «الفت» لحظه ای بی-کار و معطل نیست یا در مزرعه کار می کند یا به گوسفندانش می رسد، قالی می بافد، غذا درست می کند، میوه خشک می کند و... . نمایش موقعیت ها و سکانس های مختلف از زندگی یک خانواده روستایی از قوت های فیلم شیار ۱۴۳ تلقی می شود. از آن جهت که به مخاطب کمک می کند رنج و سختی زندگی بدون حضور فرزند پسر را در زندگی مادر شهید بهتر درک کند. از همین روست که هوشمندی نویسنده داستان در انتخاب یک مادر شهید روستایی اهل کرمان فهمیده می شود.به تصویر کشیدن عشق و علاقه مادرانه و عاشقانه و دل بستگی که تمام دوستان و آشنایان با شهید قبل از شهادتش داشته اند بسیار خوب نمایش داده شده است. محور روایت از خانواده شهیدان بیان صحیح رابطه عاشقانه و صمیمانه ای است که بین این عزیزان و نزدیکانشان وجود داشته است و در این فیلم بخوبی به نمایش در آمده است. بعضاً در فیلم های دفاع مقدس رابطه بین خانواده و فرزندان شهیدشان آن قدر سرد تصویر می شود که مخاطب از ناراحتی خانواده ها بعد از شهادت فرزندانشان تعجب می کند!صحنه پردازی بازگشت جنازه کوچک «علی» بسیار زیبا و منحصر به فرد است. از بهترین صحنه های فیلم جایی است که «الفت» جنازه کوچک شده علی را بغل می کند و یاد ایامی می افتد که او را بزرگ کرده است. برقراری رابطه بین دوران کودکی و پایان زندگی یک شهید خوش ذوقی نویسنده و کارگردان را نشان می دهد، مخصوصا وقتی سال ها انتظار برای آمدن خبری از فرزند گذشته باشد.شیار ۱۴۳ در بیان زندگی در هم تنیده شده و نزدیک روستاییان با هم نیز موفق بوده است. تمام روستا در شادی و غم «الفت» شریک اند، کمک اش می کنند و دلداری اش می دهند و با او می خندند و گریه می کنند.زندگی «الفت» معجونی از درد و صبر است که تک، تک لحظات و دقایق زندگی او را پر کرده است. دردی که فقط تحملش از مادران شهید بر می آید. دردی که مقام این مادران شهید را آنقدر بالا می برد که بخوبی در پایان فیلم اوج عظمت شان به تصویر کشیده می شود. در سکانس مواجه الفت با تابوت فرزندش این هنرمندی به خرج داده شده است که تصویر از پشت به نمایش در می آید و بلندای شانه های الفت هم تراز تابوت فرزند شهیدش تصویر می شود که نشان از مقام رفیع مادر شهید است.به تصویر کشیدن زندگی مادران شهدا و زندگی با لحظه، لحظه انتظار و غربت کشیدنشان بسیار خلاقانه و جذاب است. مریلا زارعی در نقش «الفت» به هنرمندی توانسته گوشهای از زندگی سخت و ملال آور مادر شهیدی را به تصویر بکشد که سالها منتظر کوچکترین خبری از فرزندش بوده است. شیار ۱۴۳ به موضوعی می-پردازد که دستمایه نگاه عوامانه به جنگ نیست. این فیلم روایتی ساده از سختی تحمل سالها دوری و دل انتظاری مادران شهیدانی است که بعضا زودتر از خبر شهادت فرزندانشان خبر فوت خودشان شنیده شده است.روایت زیبا از یک زندگی ساده اما پرزحمت روستایی از هنرمندی های این فیلم به شمار می آید. «الفت» لحظه ای بیکار و معطل نیست یا در مزرعه کار می کند یا به گوسفندانش می رسد، قالی می بافد، غذا درست می کند، میوه خشک می کند و... . نمایش موقعیتها و سکانس های مختلف از زندگی یک خانواده روستایی از قوت های فیلم شیار ۱۴۳ تلقی می شود. از آن جهت که به مخاطب کمک می کند رنج و سختی زندگی بدون حضور فرزند پسر را در زندگی مادر شهید بهتر درک کند. از همین رو است که هوشمندی نویسنده داستان در انتخاب یک مادر شهید روستایی اهل کرمان فهمیده می شود.به تصویر کشیدن عشق و علاقه مادرانه و عاشقانه و دل بستگی که تمام دوستان و آشنایان با شهید قبل از شهادتش داشته اند بسیار خوب نمایش داده شده است. محور روایت از خانواده شهیدان بیان صحیح رابطه عاشقانه و صمیمانه ای است که بین این عزیزان و نزدیکانشان وجود داشته است و در این فیلم بخوبی به نمایش در آمده است. بعضاً در فیلم های دفاع مقدس رابطه بین خانواده و فرزندان شهیدشان آنقدر سرد تصویر می شود که مخاطب از ناراحتی خانواده ها بعد از شهادت فرزندانشان تعجب می کند! صحنه پردازی بازگشت جنازه کوچک «علی» بسیار زیبا و منحصر به فرد است. از بهترین صحنه های فیلم جایی است که «الفت» جنازه کوچک شده علی را بغل می کند و یاد ایامی می افتد که او را بزرگ کرده است. برقراری رابطه بین دوران کودکی و پایان زندگی یک شهید خوش ذوقی نویسنده و کارگردان را نشان می دهد، مخصوصا وقتی سالها انتظار برای آمدن خبری از فرزند گذشته باشد.شیار ۱۴۳ در بیان زندگی در هم تنیده شده و نزدیک روستاییان با هم نیز موفق بوده است. تمام روستا در شادی و غم «الفت» شریکاند، کمکاش می کنند و دلداریاش می دهند و با او می خندند و گریه می کنند.زندگی الفت معجونی از درد و صبر است که تک، تک لحظات و دقایق زندگی او را پر کرده است. دردی که فقط تحملش از مادران شهید بر می آید. دردی که مقام این مادران شهید را آنقدر بالا می برد که بخوبی در پایان فیلم اوج عظمت شان به تصویر کشیده می شود. در سکانس مواجه الفت با تابوت فرزندش این هنرمندی به خرج داده شده است که تصویر از پشت به نمایش در میآید و بلندای شانه های الفت هم تراز تابوت فرزند شهیدش تصویر می شود که نشان از مقام رفیع مادر شهید است.