به گزارش جهان به نقل از مهر، سینمای انقلاب و سینمای متناسب با سینمای انقلاب اسلامی عنوان میزگردی بود که با حضور وحید جلیلی و ناصر هاشم زاده در شامگاه ۴ اسفندماه در مراسم اختتامیه سومین هم اندیشی سینماگران و متفکران انقلاب اسلامی برگزار شد.ناصر هاشم زاده منتقد و فیلمنامه نویس در این نشست با بیان اینکه در تحقق سینمای انقلاب اسلامی باید تامل کرد، گفت: باید در این موارد تامل کرد که آیا تفکر انقلاب ما محقق شده است؟ آیا سینمای ما همان سینمای انقلابی است ؟ پس اگر بر این باور باشیم که این دو مورد هنوز به صورت کامل محقق نشده پس باید از این دو مقوله به عنوان یک آرزو یاد کنیم. از سویی دیگر اگر این دیدگاه را داشته باشیم که تفکر دینی محقق شده است پس باید این سوال را هم طرح کنیم که چرا با این فضا ما سینمای دینی نداریم؟ البته جرقه هایی در سینمای ما بوده که کار را برای ما مطمئن کرده که تفکر دینی در حال تحقق است اما آیا آنچه تاکنون محقق شده مطلوب ما بوده است؟لازمه تحقق سینمای انقلاب آزادی اندیشه استوی ادامه داد: ان شاءالله که امیدها و آرزوها با شعارزدگی پیش نرود. ما وقتی از آزادی اندیشه در چنین محافلی سخن می گوییم باید آگاه باشیم که تفکر دینی ذیل نام آزادی اندیشه است که محقق می شود. این آزادی اندیشه می تواند برای محقق شدن سینمای دینی هم نقش داشته باشد. ما نمی توانیم با دستور زبانی مشخص و امر کردن به تحقق هنر به ویژه سینمای دینی یا انقلابی امیدوار باشیم چرا که همیشه دستور زبان متاخر از خود زبان است و این یک امر کلی است.هاشم زاده تاکید کرد: ما هنوز در بسیاری از موارد مواضع خودمان را به تراز انقلاب نرسانده ایم و آن افکار و مبانی لازم برای تحقق سینمای انقلاب را نداریم .بنابراین خلاهایی در این زمینه وجود دارد که باید به آنها پاسخ دهیم. البته که در تاریخ هنر اتفاقات مبارکی افتاده است اما لازم است برای سینمای متناسب با انقلاب اصول کلی روشن شود که می توان بیشتر از اینها درباره آن صحبت کرد.فعالیت هایمان را به عرصه میدانی نزدیک کنیموحید جلیلی رییس شورای سیاست گذاری جشنواره فیلم عمار هم بعد از صحبتهای هاشم زاده گفت: وقتی درباره سینمای انقلاب اسلامی بحث هایی مطر ح می شود به طور طبیعی بسیاری از ذهن ها به سمت فیلم های تولید شده در دهه ۵۰ برمی گردد اما امسال سال ۹۲ است و بیش از ۳۵ سال از سابقه سینمای انقلاب اسلامی می گذرد و همین موضوع می تواند به عنوان یک گنجینه بزرگ و مطلوب که می توانیم به وسیله آن چراغ راه را مشخص کنیم؛ البته این به معنای ارائه آثار درخشان در آینده نیست.این منتقد سینما در ادامه صحبتهای خود با بیان اینکه باید بحث زمان را جدی بگیریم، خاطرنشان کرد: ما باید با جدی گرفتن زمان، یک مقدار جنس فعالیت هایمان را به عرصه میدانی نزدیک کنیم. سینمای انقلاب آن چیزی است که محقق شده و امروز شما میتوانید از ۱۰ فیلم یاد کنید که کم و بیش نشانه هایی از سینمای انقلاب دارند اما بهتر است برای بیشتر شدن این جریان جنس فعالیتهایمان را به عرصه میدانی نزدیک تر کنیم.اثبات سینمای دینی و انقلابی مساله اصلی ما نیستوی افزود: امروز مشکل سینمای ایران نه فنی و محتوایی و نه مبانی نظری و انتزاعی است. امروز مشکل سینمای انقلاب یک مساله اصلی است و آن سازماندهی مقوله تولید و تماشاست و ما می بینیم اتفاقا دوستانی که باید این ماجرا را سازماندهی کنند از مباحث نظری استقبال می کنند که فرصت های بیشتری ضایع شود. در حالیکه ما در اوج حمله شدید دشمنان در جنگ نرم هستیم مساله ما نباید این باشد که ما آیا سینمای دینی داریم یا نداریم؟ ما باید در این زمینه نگاه عدالت خواهانه داشته باشیم و بدانیم که مشکل اصلی ما سازمان تولید است که باید حل شود و مطمئن باشید اگر این موضوع حل شود بحث تکنیک و محتوا نیز پیشرفت می کند. شاید صحبتهای من عده ای را برآشفته کند اما در حال حاضر اثبات سینمای دینی و انقلابی مساله اصلی ما نیست.هدایت سینمای دین گرایانه به سینمای ملی گرایانههاشم زاده هم درادامه صحبتهای جلیلی گفت: من هم صحبتهای آقای جلیلی را تایید می کنم چرا که خود نافی مباحث نظری در حوزه سینمای انقلاب اسلامی هستم. من معتقدم وقت آن رسیده که دیگر اثر تولید شود و قتی هم اثر تولید شود این به خودی خودی اثبات نظر خواهد بود. درست است که بحث نظری، عمیق و بنیان ساز است اما من هم اکنون تولید را مقدم بر این مباحث می دانم. اما چگونه باید وارد این مبحث شد؟ و یا اصولا ما چقدر در این زمینه جریان درست کردیم ؟ این جریان در چند سال گذشته کجا بود؟ امروز این سینمای انقلابی که ما از آن آثاری را دیده ایم چقدر توانسته در جهت خواسته های ما و اندیشه های ما حرکت کند؟ چرا این سینما به غیر از دفعاتی بسیار معدود از سینمای دین گرایانه به سینمای ملی گرایانه کشیده شده است.وی ادامه داد: ادعای ما این است که تمدن اسلامی محقق می شود اما آیا مگر می توان تمدن اسلامی را با کاریکاتور بکشیم؟ ما در سینما جرقههایی داشتیم و همزمان هم کارگردانان با غیرتی داشتیم اما چقدر توانستیم جریان بسازیم؟ به نظر من با دو فیلم نمی توان جریان سینمای ایران را تغییر داد و اصولا این جریان به کجا کشیده شده که باید درباره آن این چنین بحث کنیم؟ امروز اگر همه چیز اسلامی است پس چرا سینمای انقلاب اسلامی کم است؟ این ها سوالات مهمی است که باید نشست و برای همه آنها جوابی ارائه داد.هاشم زاده تصریح کرد: ما باید ببینیم که منشور این سینما چیست؟ متاسفانه اگر امروز کسی به سینمای انقلاب توجه کند او را با تحلیل های روشنفکرانه به سمت و سویی دیگر می برند و از کارگردان و صاحبان آثاری که تمایلی به ساخت فیلم های انقلابی دارند، می خواهند که کارهای بی دردسر بسازند و این موضوعی است که باید به چرایی آن پاسخ داد. به نظرم در حال حاضر تولید، مقدمه همه کارهاست و من به دوستانی که در حوزه اندیشه دینی فعال هستند توصیه می کنم که در وادی عمل هم دست به کار شوند. متاسفانه در این سالها به کسانی که دغدغه انقلاب را دارند می گویند چرا دغدغه انقلاب داری؟ چیزی بساز که دردسری نداشته باشد.اگر از مدیران منفعل سوال نپرسیم بی تقوا هستیموحید جلیلی هم در ادامه صحبت های هاشم زاده به مبانی نظری در سینمای انقلاب پرداخت و گفت: ما مبانی نظری بسیار فراوان و البته ارزشمندی در حوزه سینمای انقلاب اسلامی داریم اما این مبانی نظری به عمل نمی رسد و این سوال خوبی است که چرا در جایی که خلاء نظری نداریم در عمل دچار مشکل هستیم ؟ به نظر من امروز روز تبلیغ است. تبلیغ یک کلمه ملکوتی است و امروز همه ما باید افتخار کنیم که تبلیغ گر هستیم. امروزه میلیاردها تومان از بودجه بیت المال در موسسات و نهادهای دولتی ما صرف می شود که مدیران منفعل آنها باید پاسخگو باشند. امروز باید افتخار کنیم تبلیغگر هستیم چون تبلیغ مقام انبیا است، بگذاریم هر چه میخواهند بگویند. مقام تبلیغ به کسی میرسد که از خدا میترسد و از غیر خدا نمیهراسد که معنای تقوا در دین این است.وی ادامه داد: اگر امروز من سئوال نکنم که در حوزه هنری طی چهار سال گذشته چه گذشته است به طور حتم بی تقوا هستم. اکر نپرسم در موسسه روایت فتح طی سالهای اخیر چه گذشته من تقوایی ندارم. همه ما باید مدیران فرهنگی کشور را به تقوا پیشه کردن و باج ندادن ترغیب کنیم. متاسفانه ۴۰ سال است که مردم این کشور در وحشیانه ترین و بی رحمانه ترین حمله نظام سلطه و استکباری هستند اما سازمان تبلیغات اسلامی به جای مقابله با این جریان فیلم «طبقه حساس» را با عنوان یک طنز فاخر تولید می کند که به هیچ عنوان دغدغه مهم امروز ما نیست.خیلی ها به من می گویند محسن مخملبافوی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره روند حمایتی از فیلم های دولتی گفت: وقتی آقایان می آیند و ۱۰ فیلم را با بودجه دولتی می سازند و اکثریت این فیلم ها هم کوچکترین اولویتی برای جامعه امروز ما ندارد و آن سوی میدان در هالیوود هر روز مشغول تولید فیلم های با موضوع حمایت از فتنه هستند و دستگاههای فرهنگی ما هم کاملا به آن بی اعتنا هستند باید به این موضوع توجه کرد. متاسفانه بعضی از مسوولان هیچ کاری نمی کنند. وقتی «خانه پدری» با بودجه نیروی انتظامی ساخته می شود من باید این جریان را نقد کنم و اگر نقدی صورت نگیرد بی تقوا هستم. وقتی می آیند فیلم خانه پدری را به عنوان بهترین فیلم سال انتخاب می کنند و من در مقابل آن موضع می گیرم می آیند و به من می گویند باید مودب باشم و چیزی نگویم که اگر بگویم می گویند تو محسن مخملباف هستی. سوال من این است که چگونه می توان در اوج جنگ نرم به سمت فیلم هایی مانند «میهمان داریم» و «پنجاه قدم آخر» رفت؟ به نظر من اینها اولویت نیست و من نمی دانم چرا اولویت ها را رها کردیم.برای جشنواره ای که شخصیت فیلم هایش مفلوک بودندجلیلی با اشاره به فیلم های به نمایش در آمده در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر گفت: بیش از ۵۰ فیلم در این دوره از جشنواره به نمایش در امد که اگر نمایش همان چند فیلم دفاع مقدسی نبود واقعا نمی دانستم با همه شخصیت ها مفلوک فیلم ها چه کنم . این جشنواره جشنواره ای بود که شخصیت های آن از روحانی گرفته تا میلیاردر همگی شخصیت هایی مفلوک بودند. آیا کسی آمده سوال کند که شیار ۱۴۳ که اشک تولید کنندگانش تا لحظه آخر در آمد تا بتواند در جشنواره حضور داشته باشد با چه هزینه ای ساخته شده است؟ آقایان مسول روایت فتح با شما هم هستم. شما هم باید پاسخ دهید که چه دلایلی باعث ساخت فیلم «خانه ای کنار ابرها» شد. آقای فیلمسازی که ادعا می کنی دغدغه جامعه داری آیا دغدغه ات این بود که بروی در جشنواره برلین و با گروه بازیگرانت دغدغه ست کردن لباس هایتان را داشته باشی؟این پژوهشگر سینمای انقلاب با بیان اینکه طرح مساله یکی از عناصر رسیدن به سینمای انقلاب اسلامی است، خاطر نشان کرد: سینمای انقلاب یعنی طرح مساله و سینمای روشنفکری یعنی القای بن بست. یعنی فیلمی مانند جدایی نادر از سیمین که دائم به مخاطب القا می کند این مملکت جایی برای زندگی نیست و باید از آن فرار کرد و به غرب پناه برد. این در حالی است که ما باید داشته ها و نداشته های خود را با هم ببینیم. دیدگاهی که به نظر من در سریال وضعیت سفید دیدیم وضعیتی که هم در آن تلخی بود و هم در کنارش از فضای آرمانی انقلاب و نماز مادرانش گفت. سینمایی که از کرخه تا راین تا بوتیک هم می تواند دربرگیرنده یک سینمای انقلابی باشد. سینما یعنی این. امید موضوعی بین یاس و تخدیر است و ما باید در این سینما برای این موضوع طرح مساله کنیم.ما به سینمای «همه چی آرومه من چقدر خوشحالم» نیازی نداریمرییس شورای سیاستگذاری جشنواره عمار در بخش پایانی صحبتهای خود تاکیرد کرد : می دانید بدترین حالت در جنگ نرم وحشیانه دشمن کدام است؟ به عقیده من زمانی است که به ما بگویند حرف خود در لایه چندم فیلم خود پنهان کنید و بگویید. در حالیکه من معتقدم ما به یک سینمای صریح و دغدغه مند نیاز داریم . ما به سینمای « همه چی آرومه من چقدر خوشحالم » نیازی نداریم مطمئن باشید هرچه انقلابی تر باشیم هم در سینمای هنری رشد می کنیم و هم در سینمای انقلاب. شما تحقق این مساله را در فیلم های پرفروش این سالهای سینمای ایران از فیلم ازکرخه تا راین تا اخراجی ها را مشاهده کنید.ناصر هاشم زاده هم در بخش پایانی صحبتهای خود به ساحت تفکر دینی در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: سینما امر پیچیده ای است و به زبان پیچیده ای هم نیاز دارد. البته ما در ساحت تفکر دینی آدم هایی را می شناسیم که اصولا بر حضور سینما در این عرصه اعتقادی ندارند و این موضوع مهمی است که باید به آن توجه ویژه ای کرد. ضمن این که باید به این سوال هم پاسخ داد که چرا در سینمای ما به فیلمهایی که آقای جلیلی آنها را نقد کرد جشن میگیرند و آنها را مخالف حس نمیکنند ؟وی در پایان خاطر نشان کرد : باید به آنهایی که دوست دارند در سینمای دینی حضور داشته باشند مدارا کرد البته نباید کار را به جایی برسانیم که تفکر دینی و تفکر غیر دینی در مواجهه و مبارزه با یکدیگر قرار گیرند. ما باید کاری کنیم که گفتمان ما در این چالش در حیطه تفکر انقلابی خودمان قرار گیرد که به امید پرورگار سینمای انقلابی و دینی شایسته ای در آینده داشته باشیم. |
↧
جلیلی:به من میگویند تو مخملباف هستی
↧