به گزارش جهان، شنبه هفته آینده و با آغاز سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر بهار سینمای ایران آغاز میشود و این جشنواره که مهمترین جشنواره بینالمللی کشور است نگاه به سیاستهای بینالمللی سازمان سینمایی را بهویژه با شروع به کار دولت جدید بیش از پیش ضروری میسازد.* داستان جایزه اسکار به آرگو، شکایت و پس از گرفتن شکایت از هالیوودشاید نخستین خبر در این عرصه در سالی که گذشت، اهدای جایزه اسکار به فیلم ضدایرانی «آرگو» بود؛ جایزهای که برای نخستین بار از درون کاخ سفید و از سوی بانوی شماره یک ایالات متحده به «بنافلک» اهدا شد.واکنش به این فیلم در ایران از چندی قبل از اعطای جایزه اسکار به آن آغاز شده بود بهویژه که این فیلم کمی قبلتر توانسته بود جایزه «گلدن گلوب» را دریافت کند.پس از آن انتقادهای متعددی فضای سینمایی و رسانهای کشور را فراگرفت و بسیاری که به هشدارهای چندین ساله مبنی بر سیاسی بودن اسکار و ضرورت اتخاذ سیاست مناسب در برابر این جایزه سینمایی توجهی نکرده و برخی که ادعای لابیگری در اسکار را داشتند ناگهان سوار بر موج انتقادی علیه اهدای جایزه اسکار شده و از آن انتقاد کردند.البته رسمیترین واکنش در این باره را وزیر ارشاد وقت داشت که ضمن بیان اینکه « فیلم آرگو نماد درماندگی و استیصال آمریکا در برابر ایران است» در مراسمی با عنوان «شعبده هالیوود» از شکایت از آرگو و فیلمهای ضدایرانی هالیوود خبر داده و از آن حمایت کرد.این اقدام یعنی شکایت از آرگو با موجی از واکنشهای خبری در سراسر جهان روبرو شد و بمبی خبری بود که یکی از مهمترین اقدامات دولت دهم در عرصه دیپلماسی سینمایی کشور را رقم زد.این امر بهویژه با انتخاب «ایزابل کوتان پیر»، وکیل ضدصهیونیست فرانسوی خبرها را وجهی دیگر بخشید و در کنار انتقادات میهمانان کنفرانس «هالیوودیسم» به آرگو مسیر تکامل یک دیپلماسی فعال سینمایی را دنبال میکرد؛ چه آنکه سناتور «مایک گراول»، عضو حزب دمکرات و کاندیدای اسبق ریاست جمهوری آمریکا در گفتوگو با فارس عنوان کرده بود: جوایزی که به آرگو تعلق گرفته توسط کسانی است که خود در هالیوود مشغول به کارند؛ هالیوودی که یک نظام سرمایهداری ریشهدار در استعمار آمریکا است.بنابر این گزارش اما با تغییر دولت و با بر سرکار آمدن دولت «تدبیر و امید» شکایت از آرگو و فیلمهای ضدایرانی هالیوود به کلی منتفی شد؛ علی جنتی معتقد بود «طرح شکایت از آرگو ارزش پیگیری ندارد» و ایوبی، مدیر سازمان سینمایی معتقد بود « در شان نظام جمهوری اسلامی ایران نیست که شکایت از یک فیلم را اینگونه مطرح کند».البته کسانی که این شکایت را در ایران مطرح کرده و آن را دنبال میکردند از جمله نادر طالبزاده بارها پس از پسگرفتن این شکایت عنوان کردند که «شکایت ما تنها از آرگو نبود بلکه از همه فیلمهای ضدایرانی و موج آن در هالیوود بود که البته در آن زمان چون آرگو جایزه گرفته بود به این فیلم تبلیغ شد و تعطیل کردن این شکایت ضربه به حیثیت ایران است».* ادامه حضور بیبرنامه سینمای ایران در عرصه جهانی و موج «سینمای سفارتی»به گزارش فارس، «حضور برنامهریزی شده» در عرصه سینمای جهانی، جشنوارهها و بهویژه اکران بینالمللی نیز میتواند تاثیر مهمی در دیپلماسی سینمایی موفق کشور داشته باشد اما در سالی که گذشت همچون گذشته هیچ سیاست مناسبی در این بین دیده نشد.در این رابطه حضور ایران در جشنوارههایی چون برلین و کن تا جشنوارههای متوسطی چون هامبورگ، رتردام، بیروت، دبی و ابوظبی همه و همه شاهد عدم برنامهریزی مناسب مسئولان بوده است.حضور فیلمهای فیلمسازان فراری و زیرزمینی ایران در اکثر این جشنوارهها در کنار فیلمهایی که در کانال رسمی ایران تولید شده و تصویری سیاه از جمهوری اسلامی و جامعه ایران به نمایش درمیآورد با تمام جایزههای دهن پر کن آن همه نمونههای این بیبرنامگی است که مهمترین جلوه آن در کنار دیگر عوامل، در عدم دقت در ارائه پروانه نمایش بینالملل دیده میشود.نکته مهم در این بین آن است که بسیاری از این فیلمها با هدایت پشتپرده سفارتخانههای خارجی تولید شده و موجی از «سینمای سفارتی» را رقم زد.یکی از مشهورترین این فیلمها فیلم «گذشته» بود که با حمایت اتحادیه اروپا توسط «اصغر فرهادی» ساخته شد و در کن جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرد و در حالی که عنوان شده بود این فیلم ایرانی است و حتی توسط دولت یازدهم به عنوان نماینده ایران در اسکار معرفی شد اما در جشنوارههای متعددی به عنوان نماینده ایتالیا و فرانسه حاضر شد!در این بین البته تک اتفاقات میمونی رخ داده که میتوان به حضور خوب مستندسازان و جشنوارههای ایرانی در کشورهای اسلامی و بیداری اسلامی از جمله حضور خوب در جشنواره الجزیره قطر، موفقیت در جشنواره اسماعیلیه مصر و اکرانهای بینالمللی مردمی عمار در غزه و عراق و فرانسه و اکران حرفهای برخی فیلمهای ایران چون «بیگانگان» عباس رافعی در لبنان اشاره کرد.* حضور سینمای ایران در بیداری اسلامی؛ از مشکلات سیاسی تا روایت انحرافی از انقلاب اسلامیبنابر این گزارش حضور سینمای ایران در کشورهای منطقه و تاثیر سینمایی بر روند بیداری اسلامی نیز در سال گذشته با مشکلات عدیده سیاسی و در عین حال فرهنگی روبرو شد چه اینکه در حالی که در ابتدای سال دبیر جشنواره فیلم قاهره در گفتوگو با فارس عنوان کرده بود « حضور سینمای ایران در جشنواره قاهره برایمان مهم است» پس از تحولات سیاسی در مصر و شبهکودتا در این کشور رئیس جدید جشنواره قاهره از مخالفت با حضور فیلمهای ایرانی و حتی فیلم «گذشته» سخن گفت.این در حالی بود که غرب برنامه ویژهای برای ارائه روایتی انحرافی از انقلاب اسلامی از طریق جشنوارههای عربی در منطقه داشت تا جایی که در دو جشنواره ابوظبی و دبی فیلمهای مستندی در این باره عرضه و مطالب متعدد رسانهای در کنار آن نوشته شد تا نهایتا بتواند الگویی از نگرانی را در میان انقلابیون منطقه و جریان بیداری اسلامی الهام گرفته از انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی ایجاد کند و ادعا شود آنچه در سال ۱۳۵۷ رخ داد انقلابی اسلامی نبوده بلکه اسلامگرایان آن را ربودهاند.* لغو افقنو و هالیوودیسم؛ ذوقزدگی اسرائیلیها، انتقاد چهرههای جهانی ضدصهیونیستنکته پایانی این گزارش را حذف یکی از مهمترین اقدامات سالهای گذشته ایران در عرصه دیپلماسی عمومی و سینمایی کشور یعنی لغو برگزاری جشنواره افقنو و کنفرانس هالیوودیسم باید قرار داد.در حالی که به گفته نادر طالبزاده برگزارکننده این دو اقدام موثر، افقنو و هالیوودیسم «استفاده از پتانسیل بیداری در آمریکا» بود و «میتوانست با دیپلماسی عمومی برآمده از پشتوانه انقلاب اسلامی، لابی صهیونیستی مخالف مذاکرات هستهای را طرد کند» اما با دستور وزارت خارجه و اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد افقنو در آستانه یازده سپتامبر لغو شد و پس از آن خبرهایی از لغو کنفرانس هالیوودیسم منتشر شد.لغو این اقدامات موثر موجب ذوقزدگی اسرائیلیها شد اما در مقابل برخی شرکتکنندگان خارجی این دو حرکت مثبت در نامههای سرگشاده به حجتالاسلام روحانی، رئیسجمهور از لغو این دو کنفرانس و جشنواره انتقاد کردند.